سیاست
بهزاد کریمی
تبلیغ کرکنندهی جمهوری اسلامی و حامیان رنگارنگش که این جنگ را رنگ و لعاب «ضد امپریالیستی» و حفظ «تمامیت ارضی» داده و میدهند، این جنگ متعلق به مردم نبود و در صورت از سرگیری احتمالی نیز، باز هم از آنِ آنان نخواهد بود. هم از اینرو، هر ناسیونالیسمی که از این جنگ تغذیه کند سئوال برانگیز است. چه این ناسیونالیسم، پوششی باشد برای جنگپروری جمهوری اسلامی و چه عَلَم و کُتلی دست هر بخش از مخالفان حکومت که جنگ را ابزار تحقق ناسیونالیسم خودی اعم از ناسیونالیسم نوع «ایرانی» و یا نوع ملیتی در هر جای ایران قرار میدهند.
جابر حسینی
فریب در آنجاست که این جریانها، رهایی فرد را در گرو رهایی ملی تبلیغ میکنند، در حالی که رهایی جمعی تنها در سایه دموکراسی، صلح و همبستگی اجتماعی امکانپذیر است. به گفته اریک هابسبام، تاریخنگار برجسته، ملیگرایی پدیدهای مدرن و برساخته است؛ نه امری طبیعی یا ازلی. ملیگرایی در دوران مدرن جای دین را گرفته و کارکردی مشابه دارد: مشروعیتبخشی به قدرت، برساختن هویت، و تعریف مرز میان «خودی» و «غیرخودی». در جوامع متکثر، ملیگرایی اغلب به تحمیل زبان، فرهنگ و هویتی خاص میانجامد که حذف و تبعیض علیه دیگران را در پی دارد.
بهزاد کریمی
پیشنهاد مهندس موسوی هر چند مبهم و نارسا، ولی اصالت دارد. لذا بر جوهرهی آن باید ایستاد و نواقص و ابهاماتش را رفع کرد. به سود تحول سکولار دمکراسی است هرگاه که این پیشنهاد تایید مشروط شود و همزمان تکمیل گردد. مهم اینست که نگذاشت این پیشنهاد از سوی جریاناتی، همارزِ با پیشنهادهای «اصلاحی» و «اعتدالی» القاء شود و مسخ گردد. برعکس، نسبت به چنین درهم آمیزیها میباید هشیار بود. رفراندوم برای مجلس موسسان قانون اساسی، خصلت پایان دادن به جمهوری اسلامی را در خود دارد و لازم است که در همین خصلت هم باقی بماند و بپاید و شکوفا شود.
مسعود فتحی
جنگ ۱۲ روزه یک بار دیگر نشان داد که اپوزیسیون تا چه حد پراکنده و ناهمگون است. امری که آنها را از ایفای نقشی در خور در همگامی با مردم و تعمیق همبستگی با آنان، بازداشت. غلبه بر این ضعف با تاکید بر شکل دادن به گفتگوهای بیشتر در بین نیروهای مختلف اپوزیسیون، برای تحلیل اوضاع پس از جنگ ۱۲ روزه و درس گیری از تجارب آن و سرانجام، تلاش مضاعف برای ایجاد ائتلافهائی با اهداف مشخص، ایجاد آمادگی لازم برای تحولات محتمل در آینده، از جمله تقویت همکاری و ایجاد آمادگی در اپوزیسیون برای واکنش موثر در لحظههای ضرور آینده.
تقی روزبه
اگر بفرض در جهان وارونه کنونی شانسی هم برای ربودن جایزه صلح نوبل برای یک صلحطلب قلابی چون ترامپ و به قول خودوی استقرارصلح از موضع اقتدار وجود داشت، که البته در آنصورتهم بیش از آنکه ترامپ را مفتخر میکرد، این نهاد را بدنام میکرد. اما نکته آن است که با پیشقدم شدن نتانیاهو همان میزان شانس اندک هم که وجود دارد، حالا احتمالا با خوردن انگ نام نتانیاهو، کسی که خود بدلیل جنایات جنگی و نسل کشی موردپیگرد قرار دار...
بهزاد کریمی
ایران در مهلکهی جنگ با غرب نخواهد افتاد هرگاه که جمهوری اسلامی وادار به دست برداشتن از سیاست «مرگ بر...» بشود. عنصر تعیین کننده در این رابطه هم، آمریکای ترامپ است و تاثیرگذاریها بر تصمیم او نیز، در گرو عقب نشینی جمهوری اسلامی. لذا هر آنکه بر اصل «نه به جنگ» همچون اولویت وفادار بماند و شرط رشد جنبش علیه جمهوری اسلامی را در وضعیت غیر جنگی بداند، لازم است تمرکز را بر مخالفت با سیاست خارجی جمهوری اسلامی و از جمله هستهای آن بگذارد.
نادر عصاره
مرگ سیاسی شاهزاده و شکست راهبرد سرنگونی از طریق حمله نظامی، ذهن جامعه را از سلطنت رضا پهلوی بعنوان آلترناتیو بمرور پاک می کند. بدیهی است که با وجود این ملاحظه، هرگز نبایست فراموش کرد با افرادی که از سر بیچارگی و ناآگاهی به این شاهزاده دخیل بسته اند، بیش از هر زمانی گفتگو کرد. توهمات آن ها می توانند قابل درک باشند. بر عکس، زین پس، هر گونه توهم پراکنی توسط مدعیان دموکراسی خواهی، نسبت به سلطنت، نه تنها تداوم اغتشاش آفرینی در دموکراسی خواهی است، بلکه سبب خسارات جبران ناپذیرسیاسی دیگر می شود و می تواند خواسته یا نا خواسته به همدستی با عوامل یک دولت خارجی منجر شود.
بهروز شوقی
...دیگر تصمیم درست و منطقی و واقعبینانه مردم، از این حیث اهمیت دارد که سالها مورد تهاجم رژیم ایران قرار گرفتند و جنبشهایی مانند، جنبش دانشجویی و مدنی، جنبش سبز و زن زندگی و آزادی و... به شکلهای بی رحمانه ای سرکوب شدند، بسیاری از زندانیان سیاسی در سالهای ۶۰ تا ۱۳۶۷ بدست جلادان رژیم شهید شدند و پدیده شوم فاجعه ملی را مرتکب شدند و ...هم اکنون نیز اکثریت به اتفاق مردم مخالف جدی رژیم ایران در سیاست داخلی و خارجی هستند، اما...
اسماعیل صفرزاده
نبرد خونین ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل و ایالات متحده که از ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵ آغاز شد، با آتشبس شکنندهای به میانجیگری دونالد ترامپ در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ پایان یافت. این درگیری که با حملات هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای و نظامی ایران آغاز شد، با واکنش موشکی ایران و دخالت مستقیم آمریکا با بمباران سه سایت هستهای ایران (فردو، نطنز و اصفهان) به اوج خود رسید. هر سه طرف مدعی پیروزی هستند، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که هیچیک به اهداف استراتژیک خود بهطور کامل دست نیافتهاند.
فواد تابان
اگر بگذارند، اگر سلاحها خاموش بمانند، کارگران دوباره اعتراض خواهند کرد، زنان مبارزه و نبرد خود را از سر خواهند گرفت، بازنشستگان دوباره به خیابان خواهند آمد، معلمان بذر آگاهی خواهند پاشید، زندانها پیام امید خواهند فرستاد و صداها علیه حکومت مستبد بلندتر و نزدیکتر خواهد شد. با اینهاست که جنبش ما برای آزادی و عدالت اجتماعی ساخته و شکستناپذیر خواهد شد
صادق کار
راست این است کە حرفهای این ژنرال بیشتر از انکە قدرت نظامی یک ابرقدرت جهانی دارای بزرگترین بودجەو تدارک نظامی را بە رخ بکشد از ضعف و افول قدرت نظامی امریکا حکایت می کند و در عمل از لحاظ تبلیغاتی و روانی بە سودرژیم حاکم بر ایران است. تاثیرات منفی تجاوز صبح دیروز هواپیماهای امریکایی بە سایت های ایران کە از موثر بودنشان هم اطلاع دقیقی فعلا در دست نیست، در میان مردم جهان بویژە اعراب منطقە کە مملو از نفرت از رژیم جنایتکار اسرائیل و حمایت بی چون و چرای امریکا از دولت نسل کش ناتانیاهوهستند، تمام خواهد شد.
تقی روزبه
- وضعیت کنونی به شدت گرگ و میش است و عدم قطعیت بر اوضاع حاکم است، در چنین شرایطی، ضمن رصدروندها، اما اپوزیسیون مسئول و نیروهای پیشرو ناگزیزند که خود را برای احتمالات مختلف آماده کنند و منطقی نیست که صرفا حول یک احتمال شرط بندی کنند. آنها باید بجای پیشگوئی آینده، آستینهای خود را برای ساختن آینده بکارگیرند.
ژینا سنندجی
رژیمها، حتی وقتی ناتوان و ناکارآمد هستند، از پرچم وطندوستی و «مبارزه با اشغال» برای سرکوب بیشتر مردم استفاده میکنند و اپوزیسیون را بهعنوان «خیانتکار» معرفی میکنند. جمهوری اسلامی که براساس تفکر خمینی اسلامگرائی را جایگزن ملی گرائی وباستان گرائی کرده بود همان طوری که در جنگ با عراق با شعارای ایران و پخش سرودهای ملی مردم را به جنگ می کشانید این روزها نیز با اعزام وانت های خیابانی و نصب بلندگو از یکطرف اشعار ارتجاعی ...
حکومتی که پست های کلیدی آن را ترکیبی از افراد بی لیاقت در ائتلاف با اوباشان و جانیان اشغال کرده اند، فاقد عقلانیت مدرن برای درک تحولات عصر حاضر است. چنین حکومتی که اعتماد به نفس غلط انداز آن پیش از آن که متکی بر قدرت واقعی و ملی باشد، مبتنی بر جهل مرکب سردمداران اش است، در عرصه دیپلماسی بین المللی نیز همانگونه رفتار می کند که سلوک شخصی حاکمان اش است، یعنی با شیوه های رجزخوانی، عربده کشی، گزافه گویی، زورگیری و گروگان کشی و ...
مهرداد بهارآرا
ما مردم ایران، در این جنگی که جنگ ما نیست با نگرانی و اشک در چشم و بغض در گلو مرگ هموطنان بیگناه خود و نابود شدن زیرساختهای کشور را نظاره گریم. باور کنیم که رژیم رجزخوان دوران آرامش و ذلیل دوران جنگ در ضعیفترین موقعیت اقتصادی، نظامی و سیاسی خود قرار دارد و نزد اکثریت بالایی از مردم ایران هیچ مشروعیتی ندارد و در عرصه بینالمللی هم هیچ متحد قابل اتکایی ندارد.اگر این رژیم از این شرایط جان سالم به در ببرد قطعا انتقام ناکامیهای خود در میدان جنگ را از مردم ایران خواهد گرفت.
بهزاد کریمی
ما در این وضعیت بسیار خطرناک، همچون تیغهی دو لبهی قیچی، باید در جستوجوی سیاستی عقلانی باشیم که بتواند ما را از این مرحله عبور دهد. تعیین تکلیف با جمهوری اسلامی، وظیفهی مردم ایران و جنبشهای اجتماعی آنهاست، و باید بر این اصل تکیه کرد، نه بر هیچ چیز دیگربهزاد
یداله بلدی
درکنفرانسی که درسال 2004 درسازمان بین المللی کار برگزار شد روز 12 ژوئن بعنوان روز منع کار کودکان نام گذاری شد اما طبق آمار حدود 400 میلیون کودک کار در جهان وجود دارد که بیشتر در آسیا وآفریقا وامریکای لاتین بکارهای سخت وشاق مشغولند. درایران بر طبق ماده 79 قانون کارجمهوری اسلامی کار کودکان زیر 15 سال ممنوع است اما مشکلات روز افزون اقتصادی وتوزیع نا عادلانه ثزوت موجب شده...
بهزاد کریمی
همهی ما و البته از جهاتی مختلف ناگزیر از نشستن در برابر آئینهی کردههایمان هستیم تا منتقدانه دریابیم که چهها بودهاند نارسایی در کردارهای ما و کدامین ها کژتابی در رفتارهایمان؟ همهی ما ناگزیر از درک این واقعیتایم که رو به آینده داشتن، از گذرگاه نقد میگذرد و با عبور از معبر نقد است که میتوان امید رسیدن به مقصد داشت. سخن را با تاکید بر این نیاز همگانی و محوری پایان میبرم که: کلید ورود به مناسبات دمکراتیک در اپوزیسیون جمهوری اسلامی بمنظور رساندن ایران به سکولار دمکراسی، همانا سخن گفتن نوع تفاهمی است با هم و پرسشگری سازنده از هم.
بهزاد کریمی
صفآراییهای ناسیونالیستی اخیر ارومیه فقط به سوگیریهای میدانی در آنجا محدود نماند. بلکه طراز بالایی از تکراری مشابه به نمایش گذاشت و دریچهی تازهای برای رودررویی دیدگاهها حول «مسئلهی ملی» در کشور گشود. این واقعه، داوریهای سیاسی ناهمساز و بعضاً ستیزنده در مورد چیستی و چرایی شکلگیری آن را در پی داشت و انباشتی درسآموز از تنوع نگرشی در زمینه برخورد با «مسئله ملی» فراهم آورد که دستمایهی ارزشمندی برای پژوهشی جامع در مورد بغرنجیهای «مسئله»اند.
بهزاد کریمی
«من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم»؛ اما خبرِ رفتِ حسن عرب زاده بسی فراتر از ناباوریها بود. بسیار تکاندهنده و تاثربرانگیز است درگذشت انسانی به چهره و نگاه تسلیم ناپذیر، در درون ولی خود را ناگزیر دیدن از گزینش مرگی خودخواسته. دو روز پیش به روال همیشگی، برایم پیامی داشت به نشانهی سرزندگی؛ حالا اما با بجا گذاشتن اندوهی سهمگین در دل هر کسی که حسن را میشناخت، ترک زندگی گفت و رفت.
بهزاد کریمی
اعتبار والایی که فدایی خلق طی دورهی قبل از انقلاب به دست آورد، به ایستادگی جانانهای بود که او در برابر دیکتاتوری شاه از خود نشان داد. در همان حال اما چه دردناک که فدایی علیرغم تحولات حاصله به بهای بس گزاف، برای مواجههی درخور با اوضاع سیاسی بغرنج پسا انقلاب آمادگی لازم نداشت. آنجا بود که خلاء پر نشدنی بیژن جزنیها، تعیین کنندگی خود در حیات فدایی خلق را به وضوح نشان داد.
بهروز خلیق
ساواک بر نقش و جايگاه اين گروه به ويژه بيژن جزنی در جريان چپ و به ويژه فدائيان آگاهی داشت. رژيم شاه که در سال ۵۳ ضربات سنگين خورده و نتوانسته بود که به دو سازمان فدائی و مجاهدين ضربه بزند، به انتقام جوئی روی آورد و کسانی که اسير بودند دست بسته در تپه های اوين به گلوله بست و به دروغ اعلام کرد که آن ها در حال فرار کشته شدند.
مهرداد بهارآرا
آیا ج.ا. اسلامی توانسته است تیم ترامپ را وادار به پذیرش ادامه مذاکره فقط در مورد انرژی هستهای کند؟ آیا آمریکا از خواستههای دیگر خود (موضوع موشکی و گروههای نیابتی) فعلا صرف نظر کرده است؟ آیا ترامپ و تیم او پیشنهاد ج.ا. برای سرمایهگذاری کلان آمریکا در ایران را وسوسهانگیز یافتهاند و قانع شدهاند مذاکرات را به موضوع انرژی هستهای تقلیل دهند؟ آیا سرمایهگذاران خارجی با وجود ساختار حاکمیتی بر کشور ایران ریسک سرمایهگذاری در این کشور را می پذیرد؟ باید منتظر ماند و پروسه مذاکرات و نتایج حاصله را در ارزیابیهای خود لحاظ کرد.
مهدی ابراهیم زاده
موقعیت ژئواستراتژیک ایران در خاورمیانه از دیرباز دارای اهمیت و اثر گذار در روندهای عمده منطقه بوده است. دامنهٔ نفوذ و تأثیرات ایران از محدوده منطقه فراتر رفته و حتی در برخی روندهای جهانی نیز میتوان جای پای ایران را دید.
بهزاد کریمی
نامهی ارسالی «گروهی از فعالین سیاسی و مدنی» به دبیر کل سازمان ملل «دربارهی تهدیدات ترامپ» (*) در حالی شکایت از خطر جنگ دارد که در آن چیزی راجع به عامل اصلی خطر جنگ، یعنی جمهوری اسلامی و شخص خامنهای ولو در حد گلایه دیده نمیشود. تامل چه بر کل «نامه» و چه سطر به سطر آن جای تردید باقی نمیگذارد که نویسندگان «نامه» به سود نظام سیاست میورزند و حامیانش با نهادن امضاء بر پای آن، این سیاست را تایید میکنند.
مجید سیادت
در دوره ی انتخاباتی ترامپ قول و قرار های فراوان گذاشته بود که ابعاد جنجالی آن این حدس را به وجود آورد که قول و قرارهای ترامپ یک"تبلیغات انتخاباتی است". متاسفانه چنین نشد. او در طی دو ماه گذاشته روی مهمترین و جنجالی ترین جنبه هایش انگشت گذاشت.
مهرداد بهارآرا
چه جمهوری اسلامی از پذیرش هر نوع مذاکرهای سر باز زند و راهی جز اقدام نظامی پیش پای ترامپ نگذارد و چه با واسطهگری روسیه به پای میز مذاکره غیر مستقیم برود بازنده این بازی خواهد بود. چون بر همه آشکار است که مباحث مطرح شونده در خلال مذاکره (چه بطور مستقیم و چه بطور غیر مستقیم) همان پایان دادن به برنامه هستهای، توقف تولید موشکهای بالستیک با برد زیاد و پایان دادن به حمایت از گروههای نیابتی در منطقه است. و جمهوری اسلامی بدون این سه رکن اصلی موجودیت خود دیگر آن جمهوری اسلامی پیشین نخواهد بود.
بهزاد کریمی
آری، کُردهای ترکیه در لحظهی حساس و خاصی از سرنوشت مبارزاتی برحق خود برای تحقق مطالبات تاریخیشان قرار گرفتهاند. اینکه آیا با پیشنهاد «آپو» مبنی بر آن نوع از مبارزه برای نیل به حداقل مطالبات ملی همراهی کنند که مشخصاً در موضوع آزادی زبان مادری و حق ادارهی امور محلی بازتاب دارد، یا که در سنگر امتناع نسبت به وعدههای دولت مرکزی باقی بمانند و پشتیبان مبارزهی قهرآمیز در «قندیل» واقع در کردستان عراق باشند؟ ریسک سیاسی اوجالان عمل به ناگزیریهاست؛ فقط با این تصریح که نه صرفاً در کادر یک تاکتیک سیاسی بلکه به پشتوانهی جمع بستی استراتژیک که از دیرباز آن را اندیشیده است.
مجید سیادت
هدف اصلی اسرائیل اشغال سرزمینهای خاورمیانه است و هدف اصلی امریکا ایناست که یک نیروی نظامی حاضر و آماده در خاورمیانه داشته باشد که نظم امریکائی خاور میانه را تامین کند.
بهزاد کریمی
شکستهای نظام در سیاست خارجی و ورشکستگیهایش در قبال معضلات داخلی، اکنون با ستیزهجویی سیستماتیک دولت ترامپ همراه شده است. سیاستی که اروپا را نیز قسماً با خود دارد. ترامپ در پی برخورد نظامی با نظام نیست، اما آنچه که به عنوان سیاست رسمی و عملی او عنوان شده و جهت اجرا به همهی نهادهای تابعه ابلاغ کرده است، چیزی کم از جنگ ندارد. جنگ نظامی در میان نیست که جای مخالفت همیشگی دارد. ترامپ از تهدید نیاغازیده که اگر نظام پای مذاکره نیاید چنین و چنان خواهد کرد، بلکه دست به بیشترین حمله زده تا تسلیم حداکثری حریف را نتیجه بگیرد.
مهرداد بهارآرا
جمهوری اسلامی چه شرایط ترامپ را بپذیرد و به پای میز مذاکره برود و چه نپذیرد و لجاجت به خرج دهد در هر دو حالت بازنده است. اگر شرایط پیشنهادی مذاکره را بپذیرد با عمل خود از تمامی مواضع و اصول خود عقب نشینی کردهاست و این به این معنی است که دیگر آن جمهوری اسلامی که سالها بود، دیگر نخواهد بود. و اگر شرایط مذاکره را نپذیرد و همچنان شاخ و شانه بکشد، با گزینه نهایی که همان گزینه برخورد نظامی است روبرو خواهد شد.
نادر عصاره
برای رهبران انقلاب ۵۷، وحدت نعمت می شود، و تفاوت محنت. بنام استقلال آزادی و جمهوری، محنت اراده کلی و جهانی غیر حقیقی یعنی اراده خمینی و همدستانش باید رفع می شد، با رعب و وحشت تا مرگ صاحبین اراده های غیر حکومتی. از شعار انتزاعی استقلال آزادی جمهوری اسلامی است که ناگزیر این اراده کلی مرگ آور برون می آید.
علی کشتگر
امروز خامنه ای و اطرافیانش از شرایطی که خود بخاطر ندانم کاری و عدم شناخت از تحولات جهانی و خصومت دائم با خواسته های مردم ایران، پدید آورده اند، وحشت زده اند. احساس از درون پوک شدن نظام و منزوی شدن طبقه حاکم، بویژه پس از سقوط برق آسای بشار اسد، فرار روسها از سوریه و تسلیم نیروهای مسلح سوریه به مخالفان، خامنه ای و حواریون او را سراسیمه کرده است.
عباد عموزاد
در پایان ذکر این موارد را بایستی ضروری دانست: نخست آنکه از خصیصه تاریخی و قرون وسطایی شرعیات و محاکم رژیم نمی توان مشروعیت مطلق و رشدیاب را نتیجه گرفت و بر انواع دیگر حقوق طبقاتی و رسوم ارتجاعی و قوانین ظالمانه و بهره کشانه مهر تایید نهاد. بایستی یادآور شد که طبقات حکومتگر و آمران و عاملان دستگاه سرکوب و شکنجه، بزهکاران و جانیان واقعی هستند و ریشه جرم و جنایت و فحشا و مفاسد اخلاقی را در جوامع طبقاتی باید در وجود حاکمیت بهرکش جستجو کرد. بنابرین برخوردها و راه حل های مکانیکی با فلسفه احکام و روح حقوق جزای مطلوب بکلی بیگانه است.
بهزاد کریمی
در این لحظات خطیر، هیچ چیز مهم تر و نیازین تر از تشدید مبارزه برای جلوگیری از اعدامها نیست و هم از اینرو برای نجات جان زندانیان دارای حکم اعدام نباید از هیچ تلاش و کوششی بازماند. باید از نهادهای بین المللی دفاع از حقوق بشر، خواست که همین حالا بر فشار موثر و عملی خود به جمهوری اسلامی در شکل ابراز مخالفت با اجرای احکام اعدام از قبل صادر شده و نیز صدور احکام اعدام محتمل توسط این نظام بیفزایند. پخشان عزیزیها و وریشه مرادیها را فراموش نکنیم.