مقدمه
نبرد خونین ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی ایران، اسرائیل و ایالات متحده که از ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵ آغاز شد، با آتشبس شکنندهای به میانجیگری دونالد ترامپ در ۲۴ ژوئن ۲۰۲۵ پایان یافت. این درگیری که با حملات هوایی اسرائیل به تاسیسات هستهای و نظامی ایران آغاز شد، با واکنش موشکی ایران و دخالت مستقیم آمریکا با بمباران سه سایت هستهای ایران (فردو، نطنز و اصفهان) به اوج خود رسید. هر سه طرف مدعی پیروزی هستند، اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که هیچیک به اهداف استراتژیک خود بهطور کامل دست نیافتهاند. این مقاله با تحلیل عملکرد هر طرف، تسلیحات استفادهشده، واکنشهای بینالمللی، و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی، به ارزیابی ادعاهای پیروزی میپردازد.
مدعی اول- اسرائیل
رژیم دست راستی و افراطی نتانیاهو که داعیه رهبری خاورمیانه را دارد، پس از هفت اکتبر که تمام منطقه غزه را شخم زده، نزدیک به شصت هزار فلسطینی را کشته و صدها هزار آواره به جا گذاشته شروع کننده تجاوز به ایران بود.
عملکرد و تسلیحات
اسرائیل در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵ با عملیات هوایی گستردهای شامل ۲۰۰ جنگنده (عمدتاً F-15 و F-35) و پهپادهای پیشرفته، بیش از ۱۰۰ هدف در ایران از جمله تاسیسات هستهای و پایگاههای نظامی را هدف قرار داد. این حملات با موشکهای دقیق هدایتشونده و بمبهای سنگرشکن (مانند GBU-28) انجام شد که به تخریب بخشهایی از زیرساختهای هستهای و کشتن چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران، دانشمندان هستهای و مردم بی دفاع منجر شد.
در تمام دوازده روز این درگیری این اسراییل بود که فضای هوایی ایران را به مثابه حیاط خلوت جولانگاه خود قرار داده بود. پدافندهای جمهوری اسلامی قادر به بازدارندگی نبودند. رژیم آپارتاید اسرائیل در شیوه حمله و موفقیت پیروز میدان بود.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) تأیید کرد که حملات به نطنز به سالنهای سانتریفیوژ زیرزمینی آسیب رسانده، اما فردو به دلیل عمق زیاد آن کمتر آسیب دید. اسرائیل با بهرهگیری از اطلاعات نفوذی، توانسته بود پیشتر پهپادها و تجهیزات جاسوسی را در ایران مستقر کند، که به دقت حملات افزود. با این حال، سامانه دفاعی گنبد آهنین و حمایت آمریکا و اروپا نتوانستند بهطور کامل از شهرهای اسرائیل در برابر موشکهای بالستیک ایران (مانند خیبرشکن) محافظت کنند، که به کشته شدن ۲۴ نفر و زخمی شدن صدها نفر در تلآویو و حیفا منجر شد.
موفقیتها و ناکامیها
جمهوری اسلامی پس از غافلگیری اولیه با پهپادها و موشکهای خود مبادرت به حمله متقابل زد دولت اسرائیل که همیشه به گنبد آهنین خود میبالید و از حمایتهای امریکا و اروپا در دفاع از فضای هوایی خود برخوردار بود نتوانست جلودار حمله موشکی جمهوری اسلامی بشود. هرچند در مقایسه این دو کشور هم در حمله و هم در دفاع اسرائیل بمراتب پیشرفته تر و قوی تر بود اما مجبور به تحمل بمباران شهرهای مسکونی خود بشود. در این ۱۲ روز مردم اسرائیل در شرایط وخیم بمباران کشور خود بسر بردند و خرابی های زیادی را متحمل شدند. عده بیشماری مجبور گردیدند که شهرها و میهن خود را ترک نمایند.
اسرائیل در تخریب زیرساختهای نظامی و هستهای ایران موفقیتهایی کسب کرد، اما نتوانست برنامه هستهای ایران را بهطور کامل متوقف کند یا رژیم تهران را سرنگون سازد، که از اهداف اعلامشده آن بود. محکومیت جهانی حملات به تأسیسات هستهای و هزینههای سنگین جنگ (صدها میلیون دلار) به اعتبار اسرائیل آسیب زد.
واکنشهای بینالمللی
سازمان ملل: دبیرکل سازمان ملل، آنتونیو گوترش، حملات اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران را محکوم کرد و خواستار خویشتنداری شد. او هشدار داد که این اقدامات میتواند به «فاجعهای برای منطقه و جهان» منجر شود.
کشورهای عربی: عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر حملات اسرائیل را محکوم کردند، اما لحن آنها بیشتر بر نگرانی از بیثباتی منطقهای متمرکز بود تا حمایت از ایران. عربستان تأکید کرد که «نقض حاکمیت ایران نقض قوانین بینالمللی است»، اما خواستار خویشتنداری همه طرفها شد.
کشورهای اروپایی: بریتانیا، فرانسه و آلمان ضمن ابراز نگرانی از تشدید تنشها، خواستار بازگشت به مذاکرات هستهای شدند. سوئد و جمهوری چک حملات اسرائیل را «واکنشی معقول» به تهدید هستهای ایران دانستند.
آمریکای لاتین: آرژانتین تحت رهبری خاویر میلئی از حملات اسرائیل حمایت کرد و آن را «مبارزه با تروریسم» خواند. در مقابل، ونزوئلا، کلمبیا، شیلی و مکزیک حملات را محکوم کرده و خواستار راهحل دیپلماتیک شدند.
جمعبندی:اسرائیل در حملات تهاجمی موفق بود، اما در دفاع و دستیابی به اهداف استراتژیک خود شکست خورد.
مدعی دوم- جمهوری اسلامی
از همان ابتدای به قدرت رسیدن حاکمان اسلامی، اسرائیل و آمریکا ستیزی به یکی از اهداف استراتژیک آنها مبدل شد. ابتدا سفارت اسرائیل را مبدل به سفارت فلسطین نمودند، سپس با گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا روابط خصمانه ای با آنها ایجاد نمودند، تظاهرات نمایشی روز قدس، آتش زدن پرچم این دو کشور، شعارهای دائمی مرگ بر اسرائیل و آمریکا و راه قدس از کربلا، نمایش سقوط پرچم اسرائیل بر روی موشکها و مهمترین آنها ایجاد سپاه قدس و تجهیز مسلحانه نیروهای تروریستی نیابتی در لبنان، فلسطین، یمن، عراق و سوریه تلاش نمودند اسرائیل را به محاصره درآورد. از طرف دیگر سیاست غنی سازی اورانیوم ۶۰ درصدی مصیبت دیگری بود که هم خطرات بزرگی برای کشور، منطقه و جهان بوجود آورد. این سیاست خارجی و نظامیگری متجاوزانه همگی با شکست مفتضحانه ای روبرو گردید. در واقع رژیم اسلامی ۴۶ سال موجودیت اسرائیل را با خطر مواجه نمود و باعث تجاوز آنها به کشور ما شد. برای اجرای همه این سیاستها صدها میلیارد دلار هزینه از بیت المال کشور هدر رفت و باعث فقر و فلاکت میهن گردید.
عملکرد و تسلیحات
ایران پس از حملات اولیه اسرائیل، با شلیک بیش از ۱۰۰ موشک بالستیک و پهپاد به شهرهای اسرائیل (عمدتاً تلآویو و حیفا) و پایگاههای نظامی پاسخ داد. موشکهای خیبرشکن و فتاح-۲ با برد ۱۴۵۰ کیلومتر در این حملات استفاده شدند، که برخی از آنها از سامانه گنبد آهنین عبور کردند. با این حال، پدافند هوایی ایران (مانند سامانه باور-۳۷۳) در برابر حملات اسرائیل ناکارآمد بود، و تأسیسات کلیدی نظامی و هستهای کشور آسیب جدی دیدند.
موفقیتها و ناکامیها
ایران با حملات موشکی خود خسارات قابلتوجهی به اسرائیل وارد کرد، اما در حفاظت از زیرساختها و مردم خود ناکام ماند. بیش از ۴۳۰ نفر در ایران کشته و ۳۵۰۰ نفر زخمی شدند، و دهها هزار نفر از تهران و شهرهای دیگر آواره شدند. سیاستهای تهاجمی ایران، از جمله غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم، میلیاردها دلار هزینه به کشور تحمیل کرد و فقر و نارضایتی داخلی را تشدید نمود.
واکنشهای بینالمللی
• سازمان ملل: آژانس بینالمللی انرژی اتمی حملات به تاسیسات هستهای ایران را «خطرناک» خواند و خواستار توقف هدفگیری این سایتها شد.
• کشورهای عربی: عراق و عمان حملات به ایران را محکوم کردند و هشدار دادند که این اقدامات ثبات منطقه را به خطر میاندازد.
• کشورهای اروپایی: اتحادیه اروپا ضمن تاکید بر لزوم جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، خواستار خویشتنداری شد.
• آمریکای لاتین: ونزوئلا و کلمبیا همبستگی خود با ایران را اعلام کردند، در حالی که مکزیک و شیلی خواستار دیپلماسی شدند.
تاثیرات اقتصادی و اجتماعی
• اقتصادی: جنگ باعث افزایش قیمت نفت به دلیل نگرانی از بسته شدن تنگه هرمز شد، که ۲۰ درصد نفت جهان از آن عبور میکند. اقتصاد ایران با تخریب زیرساختها و تشدید تحریمها ضربه شدیدی خورد. ارزش ریال سقوط کرد و تورم داخلی تشدید شد.
• اجتماعی: آوارگی گسترده در تهران و قطعی اینترنت و کمبود مواد غذایی و دارویی، نارضایتی عمومی را افزایش داد. برخی تحلیلگران معتقدند حملات اسرائیل ممکن است به همبستگی ملی موقت منجر شده باشد، اما در بلندمدت رژیم را تضعیف خواهد کرد.
جمع بندی:
پس از حمله غافلگیرانه اسرائیل بمدت دوازده روز آسمان ایران بدون دفاع رها گردید. جنگندگان اسراییلی بیش از ۱۵۰۰ بار در آسمان بی دفاع ایران به پرواز درامدند و ۱۴۸۰ مقر را مورد هدف قرار دادند. پدافندهای دفاعی فقط سرو صدا میکردند و قادر به حفاظت از آسمان ایران نبودند. صدها تاسیسات نظامی و اتمی در سراسر کشور و ژنرالهای رژیم نابود شدند. هیچ سرپناهی در هیچ نقطه ای وجود نداشت، مواد ضروری غذایی و دارویی کمیاب گردید. مردم بی دفاع مجبور گردیدند خانه و کاشانه خود را رها و فرار نمایند. کدام کشوری در جهان پیدا میشود چند دهه آرایش جنگی بخود بگیرد اما در صورت وقوع آن هیچ امکان دفاعی برای مردم خود مهیا ننماید!! حکومت اسلامی در بخش تدافعی اگر نگویم زیر صفر کاملا شکست خورده بود. اما آنها موفق شدند در بخش تهاجمی صدمات قابل توجه ای به اهداف کور شهرهای اسرائیل وارد نمایند و شهروندان بی دفاع اسرائیل را کشته، زخمی یا آواره نمایند.
پس از آتش بس آقای عراقچی و سران حکومتی و بوق های تبلیغاتی رژیم ادعای پیروزی می نمایند.
مدعی سوم- ترامپ
دونالد ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری خود قرار داد برجام را که سد محکمی برای جلوگیری از غنی سازی هسته ای ایران محسوب میشد یک جانبه باطل نمود و باعث گردید رژیم ملایان بی محابا بسوی افزایش غنی سازی حرکت نماید. ایشان در دوره دوم خود با شعارهای پوپولیستی تمام دنیا را به سخره گرفت، هر روز یک وعده جدید غیرمنطقی ارائه نمود و روز بعد برعکس آن را درخواست نمود. او و کابینه اش مشوق اصلی تهاجم اسرائیل به ایران بود. البته تلاشهای زیادی نمود که در مذاکرات خود با رژیم ایران به توافقهایی برسد اما سرسختی و یکدندگی رژیم اسلامی در شکست این مذاکرات نقش پررنگی داشت. ترامپ چه در زمینه دفاع هوایی و چه ارائه تجهیزات نظامی و اطلاعاتی به متحد خود هیچ کم نگذاشت.
عملکرد و تسلیحات
ایالات متحده در ۲۱ ژوئن ۲۰۲۵ با استفاده از بمبهای سنگرشکن ۳۰,۰۰۰ پوندی GBU-57 (پرتابشده توسط بمبافکنهای B-2) به تأسیسات هستهای فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد. ترامپ ادعا کرد که این حملات برنامه هستهای ایران را «نابود» کرده است، اما گزارشهای اطلاعاتی نشان داد که ایران پیشتر ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی را به مکانی نامعلوم منتقل کرده بود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که فردو آسیب جدی ندیده است. آمریکا همچنین با استقرار جنگندههای اضافی در منطقه و کمک به رهگیری موشکهای ایران، از اسرائیل حمایت کرد.
موفقیتها و ناکامیها
حملات آمریکا به تاسیسات هستهای ایران خسارات قابلتوجهی وارد کرد، اما نتوانست برنامه هستهای ایران را بهطور کامل متوقف کند.
خیلی زود تبلیغات دروغین ترامپ برملا گردید و معلوم شد نه تنها این تاسیسات آنچنان که او مدعی شده از بین نرفتند بلکه ۴۰۰ کیلو گرم اورانیوم غنی سازی شده ۶۰ درصدی قبلا از آنجا منتقل گردیده است. هیچ کس از پناهگاه جدید اورانیوم ها اطلاعی ندارد. ممکن است رژیم ایران وسوسه غنی سازی نود درصد را در چند ماه آینده پیش ببرد. همه این اقدامات آمریکا نه تنها از بازدارندگی ایران جلوگیری ننمود بلکه خطرات اتمی شدن آن همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند.
سیاستهای متناقض از تهدید به «تسلیم بیقیدوشرط» ایران تا پیشنهاد مذاکره، به سردرگمی دیپلماتیک منجر شد. آتشبس پیشنهادی او تنها دستاورد مثبت این درگیری بود، که مذاکرات جدید را ممکن ساخت.
واکنشهای بینالمللی
• سازمان ملل: گوترش حملات آمریکا را «نقض منشور سازمان ملل» خواند و خواستار دیپلماسی شد.
• کشورهای عربی: عربستان، قطر و امارات از حملات آمریکا ابراز نگرانی کردند، اما آن را محکوم نکردند. عراق و عمان این حملات را «تهدیدی برای صلح منطقه» دانستند.
• کشورهای اروپایی: بریتانیا از اقدام آمریکا برای کاهش تهدید هستهای ایران حمایت کرد، اما فرانسه، آلمان و ایتالیا خواستار مذاکره شدند.
آمریکای لاتین: آرژانتین از حملات آمریکا حمایت کرد، اما مکزیک، شیلی و کلمبیا آن را نقض قوانین بینالمللی دانستند.
تاثیرات اقتصادی و اجتماعی
اقتصادی: افزایش قیمت نفت و اختلال در بازارهای جهانی به اقتصاد آمریکا فشار آورد.
اجتماعی: دخالت آمریکا در جنگ انتقادات داخلی را برانگیخت، بهویژه از سوی گروههایی که مخالف سیاستهای نظامیگرایانه بودند.
نتیجهگیری
جنگ ۱۲ روزه هیچ پیروز واقعی نداشت. اسرائیل نتوانست برنامه هستهای ایران یا رژیم آن را نابود کند، ایران در دفاع از خاک خود ناکام ماند، و آمریکا نتوانست از پیشرفت هستهای ایران جلوگیری کند. این درگیری صدها کشته، هزاران زخمی و میلیاردها دلار خسارت به جا گذاشت و منطقه را در آستانه بیثباتی بیشتر قرار داد. آتشبس شکننده فرصتی برای مذاکرات جدید فراهم کرده است. برای صلح پایدار، ایران باید غنیسازی هستهای را متوقف کند، اسرائیل از سیاستهای تهاجمی دست بکشد، و آمریکا نقش میانجی بیطرف را ایفا کند. این جنگ نشان داد که راهحل نظامی تنها به رنج مردم ایران، اسرائیل و منطقه میافزاید.
هر سه طرف این جنگ ادعای پیروزی دارند، اما واقعیت این است که هیچیک به اهداف نهایی خود نرسیدند:
اسرائیل در حملات اولیه موفق بود، اما نتوانست ایران را به زانو درآورد.
ایران در دفاع شکست خورد، اما توانست ضرباتی به اسرائیل وارد کند.
آمریکا نتوانست برنامه هستهای ایران را متوقف کند، اما زمینه را برای مذاکرات بعدی فراهم نمود.
به نظر میرسد این جنگ بیش از آنکه برندهای داشته باشد، به یک بنبست خونین منجر شده است. تنها امیدواری، پایان درگیریها و حرکت به سمت گفتوگوهای دیپلماتیک است تا از تشدید بحران جلوگیری شود.
اسماعیل صفرزاده
افزودن دیدگاه جدید