رفتن به محتوای اصلی

همبستگی حلقە گمشدە جنبش های اجتماعی در ایران امروز است

همبستگی حلقە گمشدە جنبش های اجتماعی در ایران امروز است

در روز چهارشنبە سوم دی عدە ی قابل توجهی از مردم و فعالین اجتماعی ای بە دعوت و درخواست کارگران هفت تپە بە قصد حمایت از پس گرفتن کارخانە هفت تپە از امید اسدبیگی مالک اختلاسگر آن و بازگردندان کارخانە بە دولت در مقابل ساختمان دادگستری در تهران تجمع کردند. مردم شرکت کنندە در این تجمع کە از گروەهای اجتماعی مختلفی بودند در حالی کە هیئتی مشغول بررسی و تصمیم گیری در مورد خلع ید از مالک هفت تپە در داخل دادگستری بود با سردادن شعارهای علاوە بر حمایت از خواست کارگران هفت تپە بطور کلی مخالفت شان با سیاست خصوصی سازی دولت را اعلام و خواستار توقف سیاست خصوصی سازی شدند.

طیف گروەهای اجتماعی شرکت کنندە در این تجمع تنها اندکی نسبت بە موارد مشابە قبلی متنوع تر بود. این بار نیز جمعیتی کە بە دعوت کارگران هفت تپە و ٣٧ گروە و نهاد اجتماعی گرد آمدە بودند تا از لغو خصوصی سازی با خلع ید از مالک اختلاسگر هفت تپە حمایت کنند، عمدتا از کسانی بودند کە هموارە در این نوع تجمعات شرکت می کردند. یکی از استثنا ها ی این دفعە حضور گروە حکومتی موسوم بە بسیج دانشجویی در میان تجمع کنندگان بود کە برای سمت دادن و مصادرە شعارها در جهت منافع و اهداف محافظە کاران حکومتی تلاش می کرد کە البتە در این تلاش ناکام ماند. بە غیر از این مورد ترکییب و هستە اصلی تجمع کنندگان این بار نیز بە رغم تنوع و کثرت بیشتری کە داشت بیشتراز میان همان گروەهای اجتماعی بودند کە معمولا با وجود هزینە های زیادی کە خیلی از آنها بە خاطر شرکت در این گونە اجتماعات پرداختە و می پردازند بو د. فعالین کارگری،

دانشجویی، معلمان، بازنشستگان و فعالین مدنی و حقوق بشری این بار نیز سهم اصلی را در تجمع سوم دی داشتند

هزاران نفر دیگر نیز با حمایت از هشتک "خلع ید یک کلام والسلام" اسماعیل بخشی از رهبران اصلی مبارزات کارگران هفت تپە علیە خصوصی سازی کە به مناسبت تصمیم گیری در مورد خلع ید از مالک هفت تپە راە اندازی کردە بود در کارزار همبستگی با کارگران هفت تپە مشارکت کردند. کارگران هفت تپە نیز پس از پایان تجمع و راهپیمایی روز گذشتە بسوی پارک دانشجو از شرکت کنندگان در کارزار همبستگی با خودشان قدردانی نمودند این کارز می توانست با استقبال بیشتری مواجە شود هرگاە کە کمی زودتر فراخوان آن دادە می شد. با این همە انتظار این بود کە این کارزار با همبستگی بیشتری از طرف طیف های وسیعتری از گروەهای اجتماعی روبرو می شد. متاسفانە اما همبستگی در میان گروەهای اجتماعی مختلف کمتر از نیاز کنونی جامعە بە همبستگی است. واکنش خیلی از مردم نسبت بە ظلم و ستم و بی عدالتی هایی کە علیە هم وطنان شان اعملال می شود حتی در جاهایی کە آن اعمال بنوعی علیە خودشان هم هست منفعلانە است. در این میان عدەای هستند کە بار سنگین مبارزە علیە اعمالی را کە حکومت علیە کل جامعە اعمال می کند بە دوش می کشند اما حمایت کافی و بە موقع از آنها صورت نمی گیرد. بهمین دلیل حکومت با بیرحمی و خشونت سیاستهای ضد مردمی اش را با زور و سرکوب پیش می برد. زنی را بخاطڕ مخالفت با حجاب اجباری کتک می زنند و بە زندان می برند ما در عمل حمایت موثری از او نمی کنیم. کارگری را بە شلاق می بندند آب از آب تکان نمی خورد، پیر مبارز ٧٢ سالەای را بخاطر شرکت در یک تجمع مسالمت آمیز بە سە سال زندان محکوم می کنند، اعتراض و کاری موثر برای حمایت از او انجام نمی دهیم. جوانان بیگناە فقیر بلوچ را اعدام می کنند، جوانان بیکار کولبر کرد را بە گلولە می بندند و دستە دستە بە قتل می رسانند کاری نمی کنیم. نویسندە، معلم کارگر، دانشجو را دستە دستە روانە زندان می کنند، خبری از اعتراض جمعی موثر نیست. معلم را بە بیمارستان روانی می برند، سنگ قبر جوانان اعدام شدە مخالف و نویسندە و مبارز را خرد و گور آنها را ویران می کنند، جز یک عدە کوچک کسی اعتراض نمی کند. ما را چە شدە است؟ مملکت را، ثروتهای شما و ما را دارند غارت می کنند، انگار نە انگار! این کارگران با بە خطر انداختن شغل و آزادی خودشان و پذیرفتن ریسک شکنجە و زندان می خواهند از غارت اموال مردم توسط امثال اسد بیگی هاجلوگیری کنند. دیروز بایستی خیابان محل دادگستری مملو می شد از جمعیت. این کشور اگر قرار باشد آزاد و آباد شود و مردم در آن احساس امنیت، رفاە و آزادی کنند درست کردن آن وظیفە همە مردم است. این چیزهای خوب همە حق تک تک هر ایرانی است ولی بدون مبارزە و زحمت جمعی، هیچ یک از ما بە هیچ کدام از حقوق انسانی مان نخواهیم رسید، الی آنهایی کە هم اکنون حاکم اند. بی تفاوتی، تکروی و تفرقە را دور بیندازیم واتحاد و همبستگی را جای آنها بنشانیم کە اگر بیشتر از این تعلل کنیم چیزی از کشور باقی نمی گذارند هیچ قوم و ملتی بدون همبستگی نە مفهوم پیدا می کند و نە باقی می ماند

دیدگاه‌ها

مراد

وشایدهم همین کلیت دیدن فداییان درآنموقع این سازمان رابه یکی ازسازمانهای محبوب مردم بدل کرد.جریان سرمایه داری درایران به شکل سالم پیش نمی روداگردرپهلوی سرمایه داری وابسته بوداکنون فقط زندگی انگل واردارد.اگرآنزمان هرپولی که سرمایه بدست می آوردقسمتی هم خرج درساختن کارخانه وشرکت های ساخنمانی ویاپروژه های بزرگ ترعمرانی میشدکمترسرمایه داری سرمایه اش راازایران بیرون میبردولی اکنون وطی این چهل سال چه ازراه دزدی واختلاس وچه ازراه چپاول ارزش اضافی همه به خارج منتقل میشودوبرای همین گسستگی که هیچ یک پودرشدن تمام زیربناوروبنارخ میدهد.حال دراین گسیختگی نقاط اتصال بسیارظعیف است که انتظارآنرادراعتراضات دید.

جمعه, 25.12.2020 - 18:59 پیوند ثابت
مراد

شایدبخاطرسنت مبارزاتی مردم است که نسبت به موردی اعتراض میکنندکه فراگیرباشد. هنوزمردم ایران به اعتراضات صنفی کمترعکس العمل نشان میدهندولی همین تاریخ چهل ساله نشان داده است وقتی جو اعتراضات خفته به اوج می رسدیک اتفاق ناگوار عمومی مردم رابه خیابان میکشد. اعتراض مردم در افسریه اعتراض مردم مشهد اعتراضات  ۸۸و بعد آن همه گویای آنست که اگر اعتراض سراسری باشد مرردم هیچ کوتاهی نمی کنند.به نظرم برگره گاهای عمومی تکیه کردن نتایج بهتری بدست می آیدتا صنفی .تاریخ چهل ساله که چنین نشان میدهد.

جمعه, 25.12.2020 - 15:41 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید