در روز ١٠ آبان بیش از ١٠٠٠ نفر از پیگیرترین کارگران شرکت های پیمانکاری "ارکان ثالث" کە در واقع از ارکانهای اصلی صنعت نفت هستند از شهرهای مختلف جنوبی کشور خود را برای شرکت در اعتراض بزرگی کە مقابل ساختمان ریاست جمهوری برگزار شد بە تهران رساندند تا بە مقامات حکومتی و و صاحبان شرکتهای پیمانکاری حالی کنند کە روی مطالبە اصلی خود کە حذف شرکتهای پیمانکاری و دلالان بازار کار کە بخش زیادی از حق زحمت و دستمزد شان را بە جیب می زنند، ایستادەاند و حاضرند تا رسیدن بە حق و حقوق پایمال شدە شان مبارزە نمایند.
طنین شعار" توپ، تانک فشفشە، پیمکار باید حذف بشە" در تظاهرات ١٠ آبان حاکی از ارادە قوی شرکت کنندگان در تظاهرات ١٠ آبان بود.
بعد از این تظاهرات چە خواهد شد؟
در اینکە آیا حکومت و صاحبان شرکتهای پیمانکاری کە با استثمار مضاعف کارگران این شرکتهای سالانە هزاران میلیارد پول اضافی بدون زحمت و تلاش بە جیب می زنند، حاضرند بە این مطالبە بە حق کارگران نفت و بقیە صنایع تن در دهند، جای تردید بسیار وجود دارد
سرمایە دار و دولت های سرمایە داری خصوصا در نظام های دیکتاتوری زمانی کە قانون و شرایط ناحقی را بە مردم تحمیل می کنند، فقط در اثر وجود یک جنبش بزرگ و پر قدرت اجتماعی است کە مجبور بە عقب نشینی در مقابل مردم خواهند شد.
کما اینکە ٤ سال است کە در نهادهای قدرت طرحی کە بعد از اعتراضات گستردە کارگران قرار بود بە این وضع خاتمە دهد و صدها هزار کارگر را از این استثمار و ستم مضاعف برهاند مانند توپ سرگردان بین نهادهای قدرت پاسکاری شدە و بی نتیجە ماندە است. تجمع کارگران در واقع واکنشی بود نسبت بە سردواندن ماهرانە طی همە ی این سالها.
واقعیت این است کە صاحبان اصلی شرکتهای پیمانکاری خود بخشی از قدرت سیاسی صاحب نفوذ حاکم هستند کە در تمام نهادهای قدرت حضور دارند و نە تنها مانع از تصویب هر نوع قانونی کە در جهت بهبود حقوق و معیشت زحمتکشان باشد جلوگیری کردە و می کنند، بلکە خود در از میان برداشتن قوانین حمایتی و ایجاد بی قانونی مطلق در بازار کار نقشی اساسی داشتە و دارند.
علت عدم تصویب قانون مذکور بواسطە همین تسلط و نفوذ است و تا زمانی کە این وضع تداوم داشتە باشد محال است اجازە بدهند قوانینی در مجلس از تصویب بگذرد کە ذرەای تعدیل در سود و منافع نامشروشان بوجود آورد. اگر در تعدادی از کشورها قوانینی وجود دارند، کە تا حدودی حق و حقوقی برای کارگران و زحمتکشان در نظر گرفتەاند، در آن کشورها نیز قائل شدن چنین حق و حقوقی بواسطە وجود و فعالیتهای اتحادیە ها و احزاب کارگری و همچنین نوعی دمکراسی است کە خود دمکراسی نیز نتیجە فعالیت و وجود احزاب و اتحادیە های کارگری است. کما اینکە در این کشورها نیز قبل از ظهور و رشد اتحادیە های کارگری، حق رای فقط مختص سرمایەداران و اشراف بود و زنان و کارگران حتی از دادن رای و انتخاب شدن محروم بودند.
در همین سیستم ها نیز زمانی کە احزاب و اتحادیە ها بە هر دلیل تضعیف می شوند و احزاب راست و راست افراطی نیرومندتر می شوند تعرض بە حقوق کارگران و عموم غیر ثروتمندان شروع و تعدیل حقوق با تغییر قوانین شروع می شود. بنا بر این کارگران و سایر اقشار غیر سرمایە دار کە اکثریت جوامع را تشکیل می دهند، نە تنها سطح آزادی و رفاە شان بە نسبت کم و کیف سازمان یافتگی شان است، بلکە حفظ و ارتغا رفاە و آزادی شان مستلزم داشتن حزب و اتحادیە نیرومند و وجود دمکراسی و قوانین دمکراتیک است.
بهمین جهت است کە احزاب راست و فاشیستی بە محض اینکە در نظام های دمکراتیک قدرت پیدا می کنند، تلاش می کنند آزادیهای دمکراتیک و اساسی را تا جایی کە دست شان می رسد محدود یا از میان بردارند.
امریکا بزرگترین کشور سرمایە داری در جهان است، با این وصف می بینیم کە در این کشور نزدیک بە ٤٠ روز است کە دولت کارکنان خود را بخاطر اختلاف بر سر بودجە بە مرخصی اجباری بی حقوق فرستادە است و حتی بودجە سازمانهایی را کە برای برای بە مستمند شدگان غذا تهیە می کردند قطع کردە است. اصل دعوا بین دمکراتها و جمهوریخواهان بر سر قطع یا حفظ بیمە درمانی محدود و نیمە بندی است کە در زمان اوباما پس از کشمکشهای بسیار بە تصویب رسیدە است.
تلاش ترامپیستها برای محدود کردن آزادیهای دمکراتیک در امریکا با سیاستهای اقتصادی این جریان پیوند ناگسستنی دارد و نشان می دهد کە سرمایە داری در بزرگترین کشور سرمایە داری جهان نیز نە تنها ارزشی برای حقوق و رفاە طبقە کارگر و متوسط قائل نیست، بلکە شب و روز برای گرفتن حقوقی کە طبقە کارگر و متوسط بدست آوردەاند حتی بیمە نیمە بند درمانی مشغول فعالیت است
مقصودم از آوردن این یک مثال برای این بود کە دلیلی بر آنچە گفتم آوردە باشم البتە این وضع تنها در امریکا نیست کە شاهد نتایج آن هستیم در خیلی از کشورهای پیشرفتە نیز کە نە تحریم هستند و نە مورد تهدید ات جنگی قرار دارند، حتی در کشوری مانند سوئد کە مهد و نماد جوامع معروف بە رفاە است نیز بعد از رشد راست با چنین پدیدەای روبروست. اما آن چە کە تا حدودی مانع بر سر راە تاخت و تاز راست در این کشور ایجاد کردە است وجود سە عامل است، اتحادیە ها و احزاب کارگری نیرومند، دمکراسی نوع اسکاندیاوی، و سطح بالای فرهنگ سیاسی. است.
نتیجە اینکە متاسفانە اعتراضاتی همچون اعتراض دە آبان کارگران با همە اهمیتی کە دارد بە تنهایی باعث حذف شرکتهای پیمانکاری کە هم اکنون دست بالا را در بازار کار ایران دارند نخواهد شد و کارگران برای اینکە بە حق و حقوق شان برسند و بە مناسباتی کە بی شباهت بە بردە داری نیست پایان دهند، باید خود را متشکل و نیرومند نمود و حمایت و همدردی جمعیت غیر ثروتمند جامعە را با خود همراە نمایند. قدم اول در این راە تلفیق اعتراضات خیابانی با اعتصاب و کار آگاە گرانە در میان شهروندان محلی است کە در آنجا می خواهند اعتصاب کنند. در نظام جمهوری اسلامی اعتراض صرف تنها در صورتی می تواند جواب بگیرد کە بە صورت چند دە هزار نفری بودە و تشکیلات پشت سر آن وجود داشتە باشد.
افزودن دیدگاه جدید