رفتن به محتوای اصلی

مادر در بند، پسر در كما

مادر در بند، پسر در كما
وكيل نسرين جوادي، مادر زنداني كه فرزندش در كماست در گفت‌وگو با «اعتماد» از وضعيت موكلش مي‌گويد

مهدي بیک اوغلي
ايده حبس‌زدايي و تعيين مجازات‌هاي جايگزين و توجه به شرايط زنداني، ضرورتي است كه بارها در صحبت‌هاي عالي‌ترين مسوولان عدليه مطرح شده است. اما در برخي موارد، افراد و پرونده‌هايي وجود دارند كه به‌رغم داشتن شرايط خاص، ايده مجازات‌هاي جايگزين در خصوص آنها عملياتي نشده است. روايت امروز «اعتماد» روايت مادر 68 ساله‌اي است كه به دليل حضور در تجمعي صنفي براي پيگيري مطالبات كارگران و بازنشستگان بازداشت شده و از تيرماه 1401 تا به امروز در زندان به سر مي‌برد. اما موضوعي كه شرايط نسرين جوادي را بسيار حاد و خاص كرده نه مشكلات جسماني عديده، پوكي استخوان و نياز به رسيدگي‌هاي ويژه درماني‌اش و نه پايان گرفتن بيش از نيمي از حبس او و ضرورت آزادي‌اش مطابق قانون است، بلكه مشكل اصلي اين مادر، به كما رفتن و بيهوشي كامل كوروش تنها فرزندش به دليل بيماري ديابت نوع 1 است كه تاب و توان او را از بين برده است. فرزندي كه به دليل نبود مادر براي رسيدگي به او و تنهايي مفرط، وضعتش به اندازه‌اي وخيم مي‌شود كه وارد كما و بيهوشي كامل مي‌شود. در نبود مادر كه در زندان است، همسايگان پسر را به بيمارستان منتقل مي‌كنند. در اوج اين فقدان، و در شرايطي كه قانونگذار گزاره‌هاي تخفیفی براي يك چنين پرونده‌هايي در نظر گرفته، نسرين جوادي هنوز نتوانسته از اين امكانات قانوني بهره‌مند شود. «اعتماد» در گفت‌وگو با رامين صفرنيا، وكيل نسرين جوادي ضمن بازتاب اين روايت و بدون توجه به ابعاد سياسي پرونده، تلاش كرده تا مطالبات يك مادر زنداني را به گوش مسوولان عدليه برساند تا شايد با حسن نظر مسوولان فرصتي براي التيام گذاشتن بر زخم‌هاي يك خانواده در بند فراهم شود.

‌ به عنوان وكيل نسرين جوادي توضيحي درباره شرايط اين بانوي ايراني و پرونده‌اش مي‌دهيد؟
نسرين جوادي، بانوي بازنشسته‌اي است كه در سال 98 در تجمعي براي پيگيري مطالبات اقشار بازنشسته شركت و دستگير مي‌شود. پرونده‌اي عليه ايشان به اتهام اجتماع و تباني، تبليغ عليه نظام و اختلال در نظم و آرامش عمومي تشكيل مي‌شود. در ادامه پرونده به شعبه 26 دادگاه انقلاب ارسال مي‌شود. شعبه 26 دادگاه انقلاب او را به اتهام اجتماع و تباني به 5 سال، تبليغ عليه نظام یک سال و اخلال در نظم و آرامش عمومي به یک سال همچنين 74 ضربه شلاق محكوم مي‌كند. در واقع اشد مجازات كامل عليه ايشان اعمال مي‌شود. پرونده به شعبه 36 دادگاه تجديد نظر مي‌رود و همين حكم تاييد مي‌شود. خانم جوادي نهايتا در سال 98 بازداشت مي‌شود. تمام اين مجازات‌ها هم درباره ايشان اعمال شده است.
‌ برخي اخبار حاكي از آن است که ايشان بيمارند؛ درباره وضعيت سلامتي نسرين جوادي توضيح مي‌دهيد؟
نسرين 68 سال سن دارد و از بيماري‌هاي عديده از جمله پوكي استخوان رنج مي‌برد. در واقع به دليل عدم جذب كلسيم، نياز به درمان تخصصي، تزريق داروهاي پوكي استخوان و... دارد. چون زندان نمي‌تواند به اين روند درماني رسيدگي كند، با درد و مشكلات جسماني عديده‌اي دست به گريبان است. نسرين جوادي بايد به صورت مستمر تزريق داروهاي خاص پوكي استخوان انجام بدهد كه اين روند درماني صورت نگرفته و سلامتي ايشان به خطر افتاده است. بر اساس گواهي پزشكان معتمد، همچنين بهداري زندان اوين و... خانم جوادي نياز مبرم به تزريق‌هاي مستمر، داروهاي خاص و روند درماني ويژه دارند، البته خبر اين ضرورت‌ها و خطراتي كه سلامتي خانم جوادي را تهديد مي‌كند به شعبه اجراي احكام دادسراي اوين منتقل شده اما بنا به هر دليلي تا به امروز به اين درخواست‌ها توجهي نشده است.
‌ نظر پزشكي قانوني در اين زمينه چيست؟ آيا ابعاد موضوع از اين طريق بررسي شده؟
بله، موضوع به پزشكي قانوني ارجاع شد. پزشكي قانوني به خانواده ايشان اعلام كرده كه نسرين جوادي به دليل مشكلات جسمي، توانايي تحمل حبس را ندارد، حتي به صورت حضوري به خود خانم جوادي اعلام مي‌شود با توجه به بيماري و گواهي پزشكي، توانايي حبس را ندارد، اما مشخص نيست چرا در ادامه موضوع در پرونده درج نمي‌شود؟ از منظر حقوقي به اين وضعيت اعتراض شده اما هنوز پاسخي به چرايي درج نشدن موضوع در گزارش پزشكي قانوني داده نشده. البته پزشكان پزشكي قانوني اعلام مي‌كنند موضوع در پرونده نسرين جوادي درج شده اما مدارك اين تشخيص در پرونده موجود نيست.
‌ مدت زماني كه نسرين جوادي در زندان هست، چه مدتي است؟
جدا از یک ماه انفرادي بيش از 2 سال و 4 ماه است كه در زندان به سر می‌برد. از10 تير 1401 كه به شعبه یک اجراي احكام مراجعه كرد تا به امروز زنداني است. با هيچ يك از درخواست‌هاي او ازجمله مرخصي و پابند و... موافقت نشده كه براي خود من يك ابهام است.
‌ مگر غير از اين است كه افراد زنداني با گذشت یک‌سوم از مدت زمان محكومیت‌شان مي‌توانند آزاد شوند؟
بله، نسرين جوادی اما نيمي از زندان خود را سپري كرده. بارها درخواست پايند و آزادي مشروط و حتي درخواست مرخصي داده شده اما مسوولان زندان با آن موافقتي نكرده‌اند. اين در حالي است كه قانونگذار پیش‌بيني كرده كه هر زنداني با توجه به شرايطي كه دارد، پس از گذشت يك‌سوم از ميزان مجازات، امكان آزادي دارد. در اين ميان، شوراي زندان اعلام كرده كه با آزادي او موافقت شده و موضوع به داديار ناظر زندان ارجاع شده است. فعلا در نوبت رسيدگي مراجع بالاتر در دادستاني تهران است كه موافقت كنند. اما به‌رغم گذشت ماه‌ها از اين درخواست هنوز پاسخي به درخواست او داده نشده است. اين در حالي است كه وضعيت تنها فرزند نسرين جوادي به گونه‌اي است كه تاخير در آزادي او ممكن است آسيب‌هاي زيادي ايجاد كند.
‌ پسر نسرين جوادي چه مشكلي دارد و چرا حضور مادر در كنار پسرش اين اندازه مهم است؟
اين بخش، دردناك‌ترين بخش روايت نسرين جوادي است. تنها دارايي اين بانو يك پسر به نام كوروش است كه متاسفانه در حال حاضر در كما و بيهوشي كامل قرار دارد. اين پسر 17 سال است كه ديابت نوع يك دارد. يعني در هر روز بايد 3 نوبت انسولين زده و رژيم غذايي سختي هم بگيرد. پس از بازداشت نسرين جوادي و در شرايطي كه او تنها شخصي بود كه مي‌توانست به پسرش رسيدگي كند، به دليل نبود مادر شرايط كوروش بحراني و بحراني‌تر مي‌شود. نهايتا يك روز قند خون او به دليل نبود مادر و تنهايي مفرط به بالاي 600 مي‌رسد و دچار بيهوشي كامل مي‌شود.
حتما مستحضر هستيد ديابت نوع يك بسيار خطرناك است و فرد بايد تحت مراقبت كامل قرار داشته باشد. كوروش اما نه‌تنها از نظر جسمي درگيري بيماري ديابت نوع يك است، از نظر روحي نيز شرايط مناسبي ندارد. امروز هم كه ما با هم گفت‌وگو مي‌كنيم، كوروش تنها در بيمارستان و در بيهوشي كامل و كماست. پدر كوروش سال‌ها قبل فوت شده و كوروش به جز مادرش هيچ كس ديگري را ندارد.
‌ چه كسي كوروش را به بيمارستان رساند؟
تنهايي اين مادر و پسر حقيقتا دردناك است. هر زمان كه پسر دچار مشكل مي‌شد، همسايه‌ها اورژانس را خبر مي‌كردند و ساعاتي بعد، نسرين جوادي در جريان قرار مي‌گرفت. اين ‌بار هم قبل از بيهوشي كامل، كوروش فرياد مي‌زند و از صداي افتادن او همسايگان با خبر مي‌شوند.
‌ شما پيگيري كرده‌ايد كه مطابق قانون، گشايشي قانوني براي اين مادر و فرزند صورت بگيرد؟
متاسفانه حتي مرخصي هم به مادر داده نشده تا فرزند بيمارش را ببيند. داديار ناظر زندان از دادستاني تهران درخواست كرده، اما اين مرجع هنوز در خصوص در خصوص كيفيات تخفیفاتی كه قانونگذار پيش‌بيني كرده كاري صورت نداده است.
‌ اين كيفيات تخفیفاتی كه قانون گذار پيش بيني كرده شامل چه مواردي است؟
قانونگذار در يك چنين شرايطي، مرخصي استعلاجي، مرخصي در شرايط خاص، آزادي به دليل بيماري و نهايتا آزادي پس از گذشت يك سوم مدت مجازات را پيش‌بيني كرده است. شرايط جسمي نسرين جوادي به صورتي است كه ساير زنداني‌ها از او مراقبت مي‌كنند و قادر به انجام كارهاي عادي خود نيز نيست. از سوي ديگر پسر نسرين جوادي هم به جز مادرش كسي را ندارد كه به او رسيدگي كند. مادر نگران است كه نكند پسرش را از دست بدهد و نتواند قبل از فوت يك بار فرزندش را ملاقات كند. اين پرونده حقيقتا براي شخص من هم بسيار دردآور است.
‌ مطالبه موكل شما از مسوولان قضايي چيست؟
مشخص است كه مسوولان قضايي مدام از جايگزيني مجازت حبس و در نظر گرفتن شرايط زنداني صحبت مي‌كنند. به نظرم اين مورد نماد اين شرايط خاص مي‌تواند باشد.
با توجه به شرايط جسماني اين مادر و گذشت حداقل يك سوم موعد مجازاتش، مسوولان مي‌توانند مطابق قانون با آزادي او موافقت كنند. از آن مهم‌تر با توجه به شرايط حاد فرزند نسرين جوادي مي‌شود مرخصي چند ماهه يا چند هفته‌اي تا زمان صدور حكم آزادي به ايشان داد تا حداقل كنار تنها فرزندش باشد. خواسته ما اعمال قانون و نه‌ بيش از آن است. اگر درخواست قانوني ايشان مورد پيگيري قرار بگيرد مي‌توان اميدوار بود كه قانون در خصوص ايشان اعمال شود. هر روز نگرانم كه اتفاق تلخي براي كوروش رخ بدهد، تلفنم زنگ بخورد و ناچار باشم اين خبر تلخ را به مادري بدهم كه هر روز را با آرزوي در آغوش گرفتن تنها فرزندش شب مي‌كند و هر شب روياي فرزندش را مي‌بيند.
 

منبع:
اعتماد

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید