رفتن به محتوای اصلی

دیدگاه‌ها

ابوالفضل محققی
مردی علیل، مستبد وجانی در یک سرزمین باستانی تکیه زده بر عرصه قدرت ،انباشته از کینه ونفرت که هیچ ابری را بر بالای سر خود تحمل نمی کند.در نفرت دائمی ازتحصیل کردگان ،روشنفکران وهنرمندانی که حاضر به تن دادن، به زندگی در سایه مردی کم مایه ،سفله پرور،خود شیفته ومستبدی چون او نمی باشند .مغرور از سرکوب جنبش مهسا ، گردن فرازی معترضان را با گردن زدن ،کارد آجین کردن ،شکنجه کردن وزندانی نمودن پاسخ می دهد.
دنیز ایشچی
شرایط روی زمین در وضعیت قتل عام فلسطینی ها در غزه، سکوت تایید آمیز اردوگاه امپریالیستی غربی، استراتژی صهیونیستی اخراج دو و نیم میلیون فلسطینی ساکن نواز غزه به صحرای سینا در مصر، هم به نعل و هم به میخ کوبیدن های اردوگاه چپ ایرانی، دیپلماسی فعال اردوگاه "بریکس"، سیال بوده و هر روز در حال عوض شدن می باشد. صحبت خویش را با شعری از محمود درویش، شاعر متعهد فلسطینی به پایان می رسانم.
علی جلال
هر عمل جنایت آمیزی، هر اقدام "جنایت علیه بشریت " که از سوی حکومت اسرائیل علیه مردم فلسطین که خانه و کاشانه و خاک و سرزمین و همه چیزشان سلب شده و به طور مدام تحقیر و سرکوب می شوند، روی دهد، آمریکا، اروپا و رژیم ضدبشر جمهوری اسلامی مسئول اند
ابوالفضل محققی
من نیز به عنوان یک مبارز پیرگشته در غربت، شادمان از این پیروزی با افتخار خواهم نوشت: "او همشهری من است. کسی که شهرم،کشورم در برابر شهامت و پایداری او سر تعظیم فرود می آورد". من بر ورودی شهرم می نویسیم: "به شهر زنجان، زادگاه نرگس محمدی، خوش آمدید!"
دنیز ایشچی
نئوکانها چه کسانی هستند؟ آنها چه می گویند؟ آیا نظرات آنها طی دهه های اخیر تغییر کرده است؟ تاثیرات سیاستهای آنها را بر سرنوشت کشورهای مستعمره سابق، از جمله ایران چگونه می توان شاهد بود؟ آیا آنها هنوز در این عرصه ها نقش آفرینی می کنند؟ ...
ابوالفضل محققی
چنین ملتی را، چنین زنان و مردان آزاده ای را نمی توان در هم شکست، نمی توان به بند کشید! نمی توان کشت! چرا که آنها منادی کلامی هستند که هزاران جان عاشق، هزاران جوان برای طنین انداز شدن آن جان باختند.
ازیز دادیار
جمعه‌ی خونین زاهدان میهنان بلوچ کشور در تداوم خود، نقظه‌ی شگفت انگیزی در روند گسترش دهنده‌ی انقلاب ژینایی است که همه‌ی ایرانیان را مرهون خود نموده است.
ابوالفضل محققی
 آنها مسلما از خود سئوال می کنند، تا کی این تحقیر و تبدیل شدن به چماق حکومت و سپر بلای آنها شدن ادامه خواهد یافت؟ چه وقت از دست این نابکاران خلاص خواهند شد؟
عبدالستار دوشوکی
جمعه خونین زاهدان را از منظر "هم‌بافت عینی" و قرینه تاریخی باید با آنچه که قاجار با بلوچ و بلوچستان کرد مورد مقایسه یا انطباق تطبیقی قرار داد تا عمق فاجعه هولناک در دایره فهم مخاطب قرار گیرد
تقی روزبه
مفهوم شکست و پیروزی ربط به ‌این دارد که جنبش‌ها چه تصور و انگیزه و اهداف مشخصی پیشاروی خود داشتند و دیگران چه انتظاری از آن‌ها داشتند که دراین فاصله‌ی زمانی برآورده نشده است.
ابوالفضل محققی
شنیدن صدایتان را در فریاد های اعتراضی مردم حتی اگر در بند باشید، تاثیرگذار می دانم. تاثیرگذار در میان کسانی که الهام بخش شان هستید، "به خصوص زنان و دختران" کسانی که از حضور شما در کنار خود قدرت و توان می یابند. این بسیار مهمتر از چالش نابرابر با حکومت است.
ابوالفضل محققی
بیائید دست در دست هم جنبش مهسا را به جنبش همگانی و یکپارچه در حمایت از جوانان و نوجوانان این سرزمین بدل کنیم. این مهم ترین وظیفه ما در برابر تاریخ و نسل جوان است
ابوالفضل محققی
سالگرد مهسا، سالگرد دورانی یک سال سراسر قهرمانی، مبارزه برای آزادی و گرامیداشت یاد صدها جوان و نوجوان کشته شده به دست جمهوری اسلامی نیست. سالگرد جنبش مهسا سالگرد ده ها و صدها و هزاران زن مبارزی است که از نخستین روزهای انقلاب ارتجاعی خمینی در برابر احکام و تفکر ضد زن او و حجاب اجباری به پاخواستند،..
تقی روزبه
چنین کنشی در عین حال هم به عنوان نتیجه و هم تداوم خیزش "زن، زندگی، آزادی" است به شکلی دیگر و در بستری دیگر که این چنین رژیم درمانده و غرق در بحران و پیشامدرن و انگلواره در کالبد جهان امروز را به خشم آورده و دستخوش رفتارهای شیزوفرنیک کرده است.
عباد عموزاد
حزب  اما  حتی  اگر  الگوی  جامعه  سالم  و  فرد  سالم  را  نیز  به دست  بدهد،  به  هدف  نمی رسد، بر  او  است  که  آینده  را  در  آرمانها  و  آن  آرمانها  را  در  وجود  خویش  حال  و  تحقق  یافتنی  کند.
ازیز دادیار
سیل این انقلاب مسیر "ترس مردم از رژیم و قداره کشانش را به ترس رژیم و دژخیمانش از مردم و به ویژه زنان غیور" کشور بر گردانده است و اینک می رود تا بساطشان را با احضار گردان دوم و اصلی اش که همانا "همبستگی ملی احزاب و سازمانهای جدی و مبارز دو استبدادند در هم پیچد"
نادر عصاره
حرکت احزاب، گروه ها و شخصیتهای اپوزیسیون سیاسی دموکراسی خواه در داخل و خارج از کشور در صورتی تاثیرگذار می شود، که آنها، بر هدف اصلی همگانی در مقطع کنونی آگاهانه متمرکز شوند. آن هدف چیزی نیست جز ایجاد وفاق ملی کنشگران فردی و جمعی گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی. وفاق ملی کنشگران فردی و جمعی در داخل و خارج کشور، برای ایجاد سازمان رهبری متمرکز، متکثر و معتبر جنبش در عرصه اصلی مبارزه و بیشتر کردن و چربیدن نیروی جنبش بر زور رژیم ویرانگر کشور!
دنیز ایشچی
در شرایطی این دو نهاد موازی که هر دو آنها توسط نهاد ولایت فقیه تعیین، کنترل و هدایت می گردند، به حیات خویش ادامه می دهند، که ثروت های غارت شده توسط الیگارشی نوین شکل گرفته بخشی در داخل به صورت های نه چندان مولد حفظ شده، و بخش قابل توجهی نیز همراه با کوچ آقازاده ها به کشورهای امپریالیستی کوچ می نمایند.
از یک طرف همین آقازاده های کوچ داده شده به کشورهای غربی توسط مکتب های اقتصادی مانند مکتب شیکاگوی میلتون فریدمن ها و توسط مکتب های سیاسی "انستیتوی چتم"، "انستیتوی بروکلین"...
تقی روزبه
این اعترافات برای خط بطلان کشیدن به دوره باصطلاح طلائی امام نیز مفید بوده و در جهت تقویت سرنگونی کلیت رژیم و مقابله با خطر بازسازی نظام توسط این گونه دست اندرکاران منتقد نیز بشمار می رود. گرچه این گونه افراد ممکن است برای حفظ ایمنی خود از جانب حاکمیت در افشای اطلاعات داشته خود امساک ورزند و یا حتی به درجاتی برای عادی سازی جنایت موردسوء استفاده هم قرارگیرند، اما در کلیت خود این مانع از تاکتیک فشار افکارعمومی برای برون افکنی همه اسرار و تبدیل کردن چنین اعترافاتی بسود تقویت صفوف جنبش و تضعیف حاکمان نیست.

نادر ثانی
متاسفانه در شرایطی شاهد این برخوردهای غیردمکراتیک بودیم که جامعه دچار انقلابی شده بود، انقلابی که امپریالیستها را مجبور ساخت در گوادلوپ شاه را برداشته و دار و دسته خمینی را جایگزین آن کنند، که خود حاوی یادمانده‌های دیگری است.
یداله بلدی
جریان سلطنت طلب با تمام امکانات خود تلاش میکند تا جنبش عظیم زن زندگی آزادی را بنفع خود مصادره کند، اما جوانان وزنان پیشتاز جامعه ما که علیه استبداد بپا خاسته اند بە همراە فعالین سیاسی خارج از کشور که برای آزادی، دموکراسی و عدالت مبارزه میکنند از چنان آگاهی سیاسی برخوردارند که اجازه نخواهند داد بار دیگر استبداد بر سرزمین مان تسلط یابد
فرخ، کابلیان
باید این مسئله بیشتر و بیشتر برای سلطنت طلبان و رهبران آن و به خصوص خود شخص شاهزاده روشن شود که اولا ایشان و خانواده ایشان مسئول تمام این حرکات و این آشوب‌ها و این آب به آسیاب رژیم کثیف اسلامی ریختن ها هستند و ثانیا باید قاطعانه برای ایشان روشن شود که مردم ما و اپوزیسیون و احزاب اجازه این دریدگی ها و گستاخی ها را به آنها نخواهند داد و از طریق قانونی و روش‌های مشخص به آن جواب داده خواهد شد. نباید گذاشت این کارها و این رفتار عادی شود‌

عباد عموزاد
در دموکراسی ها، تشکیلات سیاسی که در نظام عمل می کنند و به تناوب، حائز اکثریت می شوند و حکومت را تصدی می کنند از تشکیلاتی که تغییر نظام اجتماعی را هدف خویش می کنند سوا هستند. در این دموکراسی ها نیز، وجود آلترناتیو ضرور است زیرا نبودش، هم دموکراسی را با خطر انحطاط و انحلال روبرو می کند و هم جامعه را گرفتار خطرهای بزرگ می کند. بدینقرار، هرجامعه ای نیاز به کادرهای حقوندی دارد که الگو و جهت یاب "تغییر کردن" باشد.
تقی روزبه
در مورد باصطلاح کلیدواژه «منافع ملی» برای توجیه این غش کردن تمام عیار به سراپرده ناتانیاهو هم، باید گفت که اولا منافع ملی هیچ کشوری نمی تواند و نباید متضمن تضییع حق ملی هیچ طرف دیگری، و در اینجا فلسطیینی‌ها، بشود. ثانیا واژه منافع ملی کلیدجادویی نیست که دست یک شخص یا جریان باشد و در پشت آن سنگر بگیرد و خود را نماینده و سخن‌گوی آن جابزند. دقیقا حکومت اسلامی هم، مثل بسیاری حکومت‌های ارتجاعی و مستبد، تحت همین عنوان منافع ملی، سیاست‌های فوق ارتجاعی خود را پیش برده و می‌برد.
اکبر دهقانی ناژوانی
کارگر هم از دست ظلم ارباب فرار می کرد و پناه می آورد به صنعتگر، پس بنابراین از روی اجبار استثمار کارگر در نظام بورژوازی صنعتی به نسل بعدش، یعنی نظام سرمایه داری رسید، منتها این استثمار در کشورهای فقیر خیلی شدید بود. در کشورهای پیشرفته تر امروزی به خاطر آگاهی طبقه کارگر، طبقه متوسط و اقشار دیگر مردم و به خاطر پیشرفت علم و صنعت مبارزه طبقاتی گسترده تر و طبقات اجتماعی دارای زیر مجموعه های مختلفی شده اند. این طبقات بینابینی با تاثیرگذاری خودشان در بین طبقات مختلف آشتی نسبی بین طبقات را بوجود می آورند و استثمار طبقاتی را در این کشورهای پیشرفته کمتر می کند.
دنیز ایشچی
پروژه های راه سوم، برای گذار از حاکمیت مطلق کلان سرمایه داری بر کشورها، تلاش در ارائه جایگزین های دیگری می کنند، که غیر از آلترناتیو سوسیالیستی و حاکمیت اردوگاه کار بوده باشد. پیام آوران راه های سوم اغلب مطرح می کنند، که هم حاکمیت های مطلق سوسیالیستی، و هم حاکمیت مطلق کلان سرمایه داری امروزه به نفع مردم نمی باشند. بنا بر این، آنها گزینه سومی را با رنگ و لباس تازه ای به صحنه سیاسی وارد می نمایند.
عبدالستار دوشوکی
بنده یک سوال اعتراض گونه یا اعتراض استفهامی از برگزارکنندگان این همایش دارم. پنل های متعددی در این همایش گنجانده شده است از جمله پنل "رنگین کمان ایران". در این رنگین کمان یک کرد دیده می شود و یک مشروطه خواه سابق که اکنون بیشتر به اصلاح طلبان حکومتی نزدیکتر است تا به مشروطه خواهان برانداز. در نتیجه آن چهل نفر دیگر که برای اکثر آنها احترام قائلم و حرجی بر حضور آنها نیست, تقریبا از یک جنس می باشند.
تقی روزبه
گرچه در فضای ملتهب و متکثر سیاسی ایران کنونی برخلاف دوره خمینی که فرصتی برای افشا شدن ماهیت سیاست‌ها و سوداهای او و نهاد روحانیت و مذهب قبل از عروج به قدرت و کسب هژمونی برای عامه مردم فراهم نشد؛ امروز خوشبختانه سوداها و سیمای واقعی سلطنت طلبان در دوره باصطلاح پیشاکسب قدرت یک به یک برملا می شود و حباب‌ها ی سیاسی به صحنه می آیند و یکی پس ازدیگری می ترکند و کسی نمی تواند بگوید نفهمیدم و گول خوردم و انشاءاله گربه است ...
دنیز ایشچی
خیلی جالب است. چپ ایران در عرصه های تحولات و روندهای کلان گذار امروز جهانی اکثرا سکوت معنا داری را بر می گزیند. در حالی که این روند ها و گذار های کلان تاریخی جهانی می باشند، که تعیین کننده محور ها و راستا های استراتژیک و تاکتیک های ما جهت تعیین سمتگیری های گذار داخلی در ایران می باشند.
تقی روزبه
البته تا آنجا که به کنشگران مسئول و میدانی جنبش و مدافعان آن در خارج مربوط می‌شود بدیهی است که آن ها ضرورتا ارزیابی‌های واقعی و تاکتیک های خود را از واقعیت های عینی و رفتار عملی نیروهای سرکوب و توازن قوا استنتاج می کنند و نه با تکیه به اهداف صنعت رسانه‌ای و با خنثی کردن ترفندها و ایجاد ذهنیت‌های کاذب توسط دشمن و برافروختن امیدهای کاذبی که خود موجب ناامیدی‌های بعدی می شود. گرچه در این رابطه هرگاه اسنادموثق و قابل اعتمادی هم به‌دست آید، و توسط نیروهای مردمی درز داده شود، در جای خود می توانند مورد بهره برداری‌های اصولی قرارگیرند.
یداله بلدی
دراین برهه سرنوشت ساز میهن مان نیروهای چپ با چهارمعضل اساسی روبروست اول ، ضربات سهمگینی که از جمهوری اسلامی بر تمام نحله های چپ وارد شده وآنرا تضعیف کرده است. دوم، تبلیفات زهر آگین جمهوری اسلامی علیه سازمانها واحزاب چپ که اثر خودرا درجامعه برجای نهاده است. سوم، پراکندگی نیروهای چپ. چهارم، عدم پیوند با مردم داخل کشور بویژه جوانان در چنین دورانی جریانات چپ که در یکصد سال اخیر پیگیر ترین وفداکارترین نیروی دفاع از حقوق مردم بوده اند متاسفانه فاقد یک رسانه فراکیر هستند تا بتوانند خواسته ومطالبات خودرا که همان خواستهای مردم است تبلیغ وترویج کنند
تقی روزبه
نام و عنوان منشور نه در تناسب بامحتوا و پیام منشور، بلکه چنان انتخاب و چیده شده است که حروف اول آن‌ها نام مهسا را متبادرکند، همچنان که لگوی انگشتان مشت شده نیزمی‌خواهد چهره وی را القاء نماید. اما همانقدر که مهسا در نمایش واژگان حضور دارد بهمان اندازه روح زن زندگی وآزای در محتوا غایب است و همین به منشور بیش از آنکه پیوندواقعی با جنبش مهسا و درونمایه آن داشته باشد،‌ خصلت نمایشی داده است.
سعید سعادت
رهنمودهای مناسب بود ، پس چرا سعی نکنیم یک اتحاد نانوشته را در داخل ایران در بین فعالان چپ و دموکرات بشکلی سازمان داده شده و با برنامه با منطق خاص خود و غیر متمرکز تبدیل کنیم و سعی نماییم جبهه ای داخلی را که میتواند انگیزه را در بین جریانات خارج کشور هم ایجاد کند بوجود بیاوریم ، بسیاری از ما در این فضا یکدیگر را میشناسیم و تا حد زبادی خط سیاسی یک دیگر را نیز میدانیم ، از اینرو برای ما نه سختی دیدگاه سکتاریستی وجود دارد و نه بدنبال حذف یکدیگر هستبم
دنیز ایشچی
احزاب و سازمان هایی که خود را چپ ایرانی می نامند، و هنوز به نوعی از آرمانخواهی سوسیالیستی باورمند می باشند، باید برای حفظ حیثیت سیاسی تاریخی خویش، به هر نوع از پیوند و پیوستگی سازمانی سیاسی با شخصیت هایی که آنقدر از اصول و باورمندی های آرمان خواهی زحمتکشان فاصله گرفته و در جبهه نئولیبرالیسم حل و ذوب شده اند، که تنها میشود آنها را در جبهه ضد و مخالف و مقابل کارگران و زحمتکشان جای داد، خاتمه داده و قطع نمایند.
تقی روزبه
اعتراض و عدم تحمل دگراندیشان به استبدادرسانه‌ای و به حمایت یک طرفه کلان رسانه‌ها بسود و شکل دادن یک اپوزیسیون خاص و مدنظر توسط قدرت های بزرگ آن‌چنان که توسط این قدرت ها در مورد کنفرانس مونیخ مشهود است و نیز ضرورت آرایش دموکراتیک جامعه چند میلیون ایرانیان ساکن خارج که همه سیاسی هستند و بهانه فقدان دموکراسی در خارج کشور را ندارند به‌جای وکالت و بیعت و دیگرعرصه‌ها، همه و همه بخسی از این فراینددموکراتیک هستند.