رفتن به محتوای اصلی

دیدگاه‌ها

فرخ نگهدار
تحلیل وضعیت سیاسی جاری نشان نمی‌دهد که همگرایی و اجماع نیروهای ناراضی و معترض به وضع موجود فعلا بتواند تغییری در حکومت، یا اراده آن پدید آورد. اما با مسیری که حکومت فعلی در پیش گرفته تعمیق شکاف طبقاتی، تداوم فشار تحریمی، فساد فراگیر، بی‌پولی مفرط دولت و تورم و فقر فزاینده روندهایی گریزناپذیر خواهند بود. و هرگاه بحران‌های ناشی از بی‌آبی، و پی آمدهای کرونا را هم بر آن بیفزاییم، احتمال بروز تلاطمات اجتماعی، از دست رفتن یک‌پارچگی حکومت و بحرانی شدن وضعیت سیاسی لزوما در چشم انداز قرار خواهد گرفت.
احمد هاشمی
دو جمله در سند یعنی " اجتماعی‌سازی(سوسیالیزاسیون) زیر بناهای راهبردی اقتصادی" و " ما از حق مالکیت خصوصی هر شهروند در داشتن مسکن و وسایل رفاهی دفاع می‌کنیم." این دوجمله به این معنی است که در جامعه جایکزین نویسندگان سند، بعد از برکناری جمهوری اسلامی، مالکیت خصوصی در کلیت ممنوع است و شهروندان می توانند تنها یک مسکن و وسائل رفاهی داشته باشند و سایر بخش ها همه دولتی می شوند.
عباد عموزاد
دکتر بنی صدر استقلال‌ ها و آزادی‌ هایی که هر انسان از آنها برخوردار است را معیار تغییر ساخت و سازمان بنیادهای جامعه می شمارد. برای مثال، استقلال و آزادی انسان را در انتخاب اندیشه راهنما، آزادی انتخاب دین و مرام می‌‌ خوانند. غافل از این‌که انسان در بند روابط مسلط – زیر‌سلطه، استقلال، بنا براین، آزادی گزینش دین و مرام را نمی‌یابد. آزادی چنین انسانی بخاطر نداشتن استقلال، صوری است.
اردشیر قلندری
جهان پیرامون متضاد است، بدین خاطر اندیشیدن برپایه کلیشه منطق ارسطویی در نهایت خود به اشتباه ختم میگردد. همچنین در استلال های شهودی انها، تصنعی، فرمالیسم و غیرواقعی است. هرپدیده ای در فرایند فرگشت بطور دائم در تضاد با خود است. بطوری که در خیابانهای ایران مردم معترض همان مردمی که زمانی انزجار و نفرت خود را از رژیم سلطنتی ابراز میکردند، امروزه شعار "رضاشاه روحت شاد" سر می‌دهند. یا در جهان اروپائیان تولرانس، پس از جنگ جهانی دوم بجای نسل کشی نشسته است. در واقع از تضاد در راسیسم افراطی نسبت به ساکنان به تحمل انها رسیده است.
تقی روزبه
پرسشی که در اینجا مطرح است این است که اگر این تنش ها و رابطه جمهوری آذربایجان با اسرائیل امرتازه ای نیست، و در تحولات اخیر از قضا نقش ترکیه و تاحدکمتری پاکستان برجسته تراست، پس دلیل شدت گرفتن بحران در این مقطع زمانی چیست؟ به نظر می رسد که تحولات اخیرمنطقه در پی کاهش حضورمستقیم آمریکا در منطقه، و قطب بندی ها و تشدیدرقابتهای قدرت ها منطقه ای و تحولات مربوط به افغانستان و راهبرد تهاجم آمیز سیاست خارجی رژیم ایران در این دوره از عوامل عمده آن باشند.
تقی روزبه
مخاطبان اصلی توصیه های دبیرکل همان کسانی هستند که جهان را به این روزکشانده اند. دخیل بستن به خود عاملان بحران برای حل آن ها، در حالی که همان سیاست ها ادامه می دهند، به چیزی بیش از یک خوش خیالی نیاز دارد: خود و دیگر فریبی. چرا که اولاً این بحران ها از آسمان نازل نشده اند، بلکه اساساً بیلان خروجی دولت ها و طبقات حاکمه است؛ به ویژه بیلان دوره پسا فروپاشی جنگ سرد و جهانی سازی چهارنعل توسط سرمایه داری رهاشده از مهار که کل سخنان دبیرکل متوجه آن است.
دنیز ایشچی
امروزه خیزش های جدید توده ای و نوین جنبش های آنارشیستی را در حرکت ها و جنبش های نسل جدید، جنبش های دانشجویی و جوانان، در قالب هایی مانند مانند " تسخیر وال استریت" و جنبش های ضد جنگ، جنبش های ضد تبعیض جنسی و غیره شاهد میباشیم، که غالباً توسط نسل جوان سازماندهی شده و کلیت نهادها و ارگان های اصلی قدرتمداری های کلان سرمایه داری جهانی را مورد هدف قرار می دهند.
گفتگو با مهرداد درویش پور و شهریار آهی
دنیز ایشچی
اختلافات ما بین آنارشیستها و دولت جمهوری، که عملا تحت کنترل کمونیست ها بود، به درگیری های پلیسی، امنیتی و نظامی کشیده میشود. کمونیستهایی که پیرو خط مسکو بودند، به موازات تروتسکیستها و کمونیستهای مستقل از خط مسکو ، که "پوم" ( پ او یو م) نامیده میشدند، در جمهوریت نقش داشتند. جنگ های داخلی میان جمهوری جوان که بیشتر دست کمونیست ها و سوسیالیستها بود، با آنارشیستها را ترور سرخ، و جنگ میان فاشیستها و فالانژیستها را با جمهورت و آنارشیسم را به نام ترور سفید می نامند. البته که کشتار ترور سفید دهها برابر ترور سرخ بود.
عباد عموزاد
 زمانی که اعضای جامعه ملی شهروند می‌شوند، بر توان ملت بس افزوده می‌شود. چرا‌که این بار، اعضاء با استعدادها و توان خویش در تحقق هدفی شرکت می‌کنند که خود بر می‌‌گزینند. از سوی دیگر، وجدان بر تعلق به یک جامعه و یا جماعت و یا امت، ترجمان وجدان بر دموکراسی است هرگاه آدمی را از سلطه سیاسی یا اجتماعی برهد. از آنجا که وجدان بر تعلق به جامعه ملی نقش تعیین کننده در ایجاد بنیادهای آزاد دارد، در امریکا و انگلستان و فرانسه، این وجدان از روحیه و رویه دموکراتیک جدائی ناپذیر است.
دنیز ایشچی
شرکت آنارشیست ها از نقاط مختلف دنیا، از جمله آمریکا در مکزیک، از جمله داستان نویسی های کوتاه جک لندن، شکت خود اما گولدمن از جمله ویژگیهای انقلاب مکزیک بود. انعکاس جهانی آن در اروپا و جاهای دیگر میان جنبش های انقلابی و آنارشیست ها خیلی زیاد بود. به طوری که کراپوتکین" از رهبران جنبش آنارشیستی روسیه و اروپا، از تجربیات جنبش دهقانی و انقلاب مکزیک در فورمولبندی نظریات خویش برای جنگ های دهقانی استفاده می نمود.
سعید مقیسه ای
دمکراسی بر آمده از گذار دمکراتیک فقط حکومت اکثریت نیست و بلکه حکومت اکثریت با دفاع از حقوق اقلیت های سیاسی است، حتی آن اقلیت اگر حکومت دیکتاتوری قبلی باشد‌. جریانات سیاسی که قادر هستند حکومتی را سرنگون کنند، حتما قبل از آن و راحت تر از سرنگونی، قادر خواهند بود که حکومت موجود و خودکامه را مجبور کنند که تن به یک انتخابات آزاد و منصفانه بدهد.
دنیز ایشچی
آنارکو سندیکالیسم، از طریق رهایی کارگران و زحمتکشان از بند کار ستمگران، مستقیما وارد فاز آفرینش جامعه بدون طبقاتی خویش می‌گردند. آنها در این زمینه با خلاقیت، ابتکار و توان و قابلیت های کارگران در شرایطی متکی هستند که دیگر اثری از قدرتمداری سیاسی، الهی و مالکیت اقتصادی موجود نیست.
دنیز ایشچی
درس بزرگی که آنارشیستها از تجربه کمون پاریس آموختند، این بود که اگر چه آنها با شیوه های مسالمت آمیز و مدنی هم بخواهند با ساختاربندی جامعه ایده آل سوسیالیستی خویش اقدام نمایند، یا حتی به اعتراضات و اعتصابات مسالمت آمیز جهت دست یافتن به خواسته های خویش دست بزنند، با خشن ترین شیوه های کشتار و سرکوب قدرتمداری های حاکمه مواجه خواهند بود.
روح‌اله قاسم‌زاده
در تحلیل ما از مناسبات موجود و در واکاوی کارنامه اپوزیسیون باید میان «اثبات هستی» و «اعلام چیستی» تفاوت نهاد؛ اپوزیسیون در اثبات اینکه «ما هستیم» از راه برگزاری آکسیون و تبلیغات تاحدی موفق و ایجابی عمل نموده است ولی در اثبات اینکه «ما چه هستیم» تنها سلبی و ناموفق عمل نموده است و گزاره‌های ایجابیِ چندانی ارائه ننموده است به‌گونه‌ای که در فضای کنونی، چپ‌ستیزی و گلاویزشدن با چنددهه تاریخ پرفرازونشیبِ مبارزات مسلحانه و مسالمت‌آمیز چپ‌گرایان ایرانی به‌عنوان شاخصه‌ای ذاتی برای اثبات لیبرال بودن به‌کار گرفته می‌شود
دنیز ایشچی
تشکیل و مدیریت کمون پاریس طی بیش از هفتاد روز عمر آن تجربه بزرگی برای جنبش کارگری محسوب میگردید. در عین حال کشتار و قتل عام بیش از بیست هزار کمونارد در پاریس، از یک طرف میزان شدت و وسعت وحشیگری و جنایت و بربریت صاحبان قدرت و سرمایه را به نمایش گذاشت، از طرف دیگر برای آنارشیستها هم ثابت کرد، که حتی اگر آنها هم تلاش نمایند تا فقط از طرق مسالمت آمیز، مانند به راه اندختن اعتصابات، مبارزات خویش را به پیش برند، باز هم آنها با چنین میزان از وحشیگری و خشونت از طرف قدرتمداران حاکمه روبرو خواهند شد.
تقی روزبه
واقعیت آن است که چپ به عنوان مقوله ای قائم به ذات و بدون پیوندش با جنبش های کارگری و زحمتکشان و در صفوف آن خود مقوله ای است چالش برانگیز که درجدائی اش رسوب کرده و نهادی شده است و کاربرد آن در تحلیل های کلان راه به خطا می برد. بجای آن که بحث را روی ریل واقعی خود یعنی نقد و بررسی جنبش های واقعا موجود کارگران و زحمتکشان و چپ به عنوان بخشی از آن هدایت کند بحث را با رسالتی که پیشاپیش برای آن قائل می شود پیش می برد بجای تمرکز حول جنبش ها هم چون اهرم های تغییر و پیشروی و تبدیل آن به مرکزثقل بحث ها و عمل مشترک، که بهتر می توان به هم گرائی و بسترسازی برای تفاهم بیشترنظری رسید تا عکس آن.
عباد عموزاد
انقلاب ضد سلطنتی ایران یک جنبش همگانی خودجوش بود. این واقعیت که ﺁقای خمینی، تا مدتها بعد از ﺁغاز گرفتن انقلاب، جرأت نمی کرد موضعی بگیرد و در درون کشور، ﺁن رهبری که ترجمان جنبش همگانی باشد موجود نبود، خمیرمایه گزارش های روزنامه نگاران جهان بود. اغلب نیز انقلاب ایران را بدین خاطر که خود جوش است و ایدئولوژی و رهبری مشخص ندارد، محکوم به شکست می شمردند. بدیهی است این حکم را عقل هائی صادر می کردند که در بند فتوای نظر سازان غرب بودند. بنا بر این فتوا، جنبش های خود جوش محکوم به شکستند. اما جنبش همگانی مردم ایران پیروز شد.
رژیم از وضعیت پیش آمده و تداوم آن هراس دارد؛ راه غلبه بر بحران را سرکوب هر حرکت اعتراضی و مطالباتی تعیین کرده و هارترین نیرو‌های خود را بر مصدر کار گمارده است. پاسخ او به بدیهی‌ترین مطالبات مردم معترض چیزی جز سرکوب و توسل به خشونت نیست. با اتکا به چنین رویکردی فعلاً توانسته است اعتراضات مردمی را مدیریت و کنترل کند و علیرغم وجود اختلاف نظر‌های داخلی بر سر تسهیم قدرت و ثروت، هنوز توانسته است همبستگی خود را حول محور «بقای نظام به هر بهایی» حفظ کرده و آن را به نقطه استراتژیک تلاقی منافع مشترک تمام طیف‌ها و جناح‌های حکومتی تبدیل نماید.
عباد عموزاد
دفاع مسلحانه می باید خردگرا باشد. چنین دفاعی کار عقل های آزاد است. عقل هائی که خرافه نمی سازند و آن را توجیه گر عمل خویش نمی کنند. می دانند که دلیل عمل حق در آنست. پس نیاز به توجیه ندارد. اما دلیل عمل زور در خود عمل آن نیست. پس نیاز به توجیه دارد. می دانند که عقل وقتی توجیه گر می شود که زورمدار است. زیرا، بکار بردن زور، توجیه می طلبد. چنین عقلی از دو ترکیب دانش و فن با قدرت و یا با استقلال و آزادی، دومی را بر می گزیند. زیرا می داند که در جهان امروز، در قلمرو سیاست، دانش و فن تنها با زور و ثروت ترکیب می شود و قدرت را پدید می آورد.
دنیز ایشچی
علیرغم انتظارات ما، آلترناتیو فاشیستی، به میزان قدرتمندی در میدان تنازعات اجتماعی برآمد داشته و عمل می نماید. مردم عادی و توده های زحمتکش، نیروهای آزادیخواه و صلح طلب باید بتوانند با چنان الترناتیو شفاف، منسجم و واحد ویژه ای به میدان آمده و برآمد نمایند تا بتوانند توده های عظیمی را که میتوانند به دام ایدئولوژی های فاشیستی می افتند را قانع نمایند، که آلترناتیو مقابل انسانی سعادتمند تر، و بالنده تری در مقابل فاشیسم موجود بوده و برای عبور از این دوران بحرانی وجود دارد. این آلترناتیو جایگزین، همان الترناتیو سوسیالیستی است.
زهره آبادانی
مدل اپشتین بعنوان یک مدل پایه برای تحلیل و آنالیز مبارزات اجتماعی بکار می رود و امروزه پژوهشگران مدل های بسیار دیگری مانند مدل اعتصاب کارگران و مدل مبارزات بهار عربی را بر اساس آن ساخته اند. در دهه گذشته، با بالا رفتن سیاستهای اقتدارگرا در جهان، شورش یک موضوع بسیار واقعی و با اهمیت برای مبارزان است و بالطبع مدل های کامپیوتری مبتنی برعامل با رویکردهای از پایین به بالا می‌توانند برای مطالعه‌ و بررسی پویایی این پدیده های اجتماعی پیچیده ضروروی باشند.
یداله بلدی
آقای فراستی جنایات بی حد وحصر جمهوری اسلامی و اعدام‌های صدبرابر بیشتر از ساواک نمی‌تواند خون اندیشمند ترین و برومند ترین فرزندان میهن را از دستان شما و همکارانتان پاک کند؛ شما کارگزار همان نظام هستید که دستگاه شکنجه آپولو و شکنجه گاه‌های اوین وگوهردشت رابا سلولها مخوف آن برای جمهوری اسلامی به میراث گذاشتید و جانیانی را برای بازجوئی وشکنجه تربیت کردید.
عباد عموزاد
قیام همگانی می شود وقتی سانسور ها از میان برداشته می شوند و این امر نیاز بدان دارد که زبان طعن و لعن رها شود و دو جریان آزاد اندیشه ها و اطلاعات بطور کامل برقرار شوند. باز شدن وسائل ارتباط جمعی بروی اندیشه و اطلاعات، هم تضمین کننده چند صدائی و کثرت آراء و عقاید و هم برقرار کننده روابط سیاسی میان تمایلهای مختلف جانبدار مردم سالاری است. در حال حاضر، ضروری ترین کار ها، بازکردن وسائل ارتباط جمعی (انترنتی و غیر آن) بر روی اندیشه ها و نظرها و اطلاعات است.
سیامک فرید
کسانی می گویند که یکبار دنبال همه با هم رفتند و دیگر نمی خواهند دنبال چنین چیزی باشند، در حالی که همه با هم در ذات خود بد نیست، مهم این است که گرد چه چیزی همه با هم می شوند، مگر آنجا که سیل می آید یا زلزله همه با هم به کمک هم نمی رویم؟ مگر ما همه با هم از حقوق انسانی خود دفاع نمی کنیم.
مهرداد درویش پور
گفتگوی تلویزیون کلمه با مهرداد درویش پور و حسن شریعتمداری درباره رابطه خیزش های اجتماعی، مسئله گذار و رویکرد اپوزیسیون است.
ج. عمیدی
در واقعیت تاریخی منطقه و بویژه در چند دهه گذشته روابط امریکا در بازی با دولت ها و گروه های بنیادگرا، از طالبان و داعش و بکوحرام و ... غیر از راه اندازی جنگ‌های نیابتی و ناپایدار کردن و پاشیدن دولت های ملی، تصویر دیگری به نظر نمی رساند، و این تنها بخشی از برنامه و اراده و منافع استراتژیک نئولیبرالها از بهار عربی تا امروز را نشان می‌دهد، چنان سیاستی مبتنی بر حل بحران حباب‌های پولی مالی با حفظ مناطق نفوذ دلار، در عین انکه گربه باید موش بگیرد و سیاه و سفیدش فرقی نمی کند ادامه داشته است و واضح چنین سیاستی «بگذار خودشان با خودشان بجنگند» در سخنان بعضی از سیاست گزاران به روشنی شنیده می شود.
عبدالستار دوشوکی
واضح و مبرهن است که جامعه افغانستان در کلیت خویش از جامعه سنتی، طایفه ای، قبیله ای و مذهبی بلوچستان چند قدم جلوتر است. اگر فرقه تمامیت خواه، ارتجاعی، متعصب و جزم گرای طالبان با کمک پاکستان توانست به این راحتی بر کل جامعه افغانستان غلبه و سیطره پیدا کند و تمجید و تحسین علمای بلوچستان از جمله مولوی عبدالحمید (امام جمعه زاهدان) را برانگیزد، در فردای صبح آزادی و حتی اگر در استان انتخابات آزاد برگزار شود، در مورد سرنوشت بلوچستان باید جداً نگران بود. زیرا بسیاری از علمای بلوچستان که غایت آرزوی آنها حکومت طالبانی است
سعید مقیسه ای
واقعیت این است که هم راست جهانی به رهبری امریکا و هم چپ جهانی به رهبری شوروی موضوع گرایشات انقلابی و مقوله حکومت اسلامی آقای خمینی را جدی نگرفتند و هر کدام به زعم خود خواستند از آن استفاده ابزاری و سیاسی ببرند و آن را موقت می پنداشتند؛ غافل از این که اتفاق عجیب و منحصر به فردی در ايران در حال به وقوع پیوستن بود و آن این كه در عصرجدید بعد از قرون وسطی، اولین حکومت پوپولیستی مذهبي جهان در حال تولد بود!
عباد عموزاد
حاصل مجموع کوشش ها اثبات این قاعده شد: هرگاه بر سر حق بایستی و عرصه را بر قدرتمداران تنگ کنی، پیروزی تو مسلم است. اگر فرهنگ مردم، فرهنگ ﺁزادی باشد، در جا پیروز می شوی و گرنه دیرتر پیروز می شوی. به سخن دیگر، اگر جنگ میان بیانهای قدرت نبود و همان اجماع بر سر بیان ﺁزادی، در دوران بعد از سقوط رژیم شاه برجا می ماند، جمهوریت مردم برای نخستین بار در تاریخ ایران، اساس سازماندهی نظام اجتماعی و دولت می گشت.
منوچهر مقصودنیا
مضحکه اینکه اژه ای منصوب خامنه ای گفته "آقای محسنی اژه‌ای از دادستان کل کشور خواسته "بدون فوت وقت پیرامون موضوع مذکور و رفتار مامورین با زندانی و یا زندانی با زندانی با سرعت و دقت تحقیق کند." او چنان با موضوع تماس می گیرد که اگر کسی اطلاع نداشته باشد، فکر می کند اژه ای، تازه وارد دستگاه قضائیه شده و از آنچه که در زندانهای جمهوری اسلامی می گذرد، خبری ندارد. اژه ای با سیستم زندانهای جمهوری اسلامی کاملا آشنایی داشته و دارد.
دنیز ایشچی
برآمد واحد چپ ایران، به موازات خیزش های جنبش کارگری، نقشی حیاتی در تثبیت نیروهای جبهه گذار سوسیالیستی، بعنوان هسته مرکزی و مرکز ثقل جنبش آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم ایران است. امروز، به هزاران دلیل متفاوت می توان گفت که شرایط برای اتحاد نیروها، سازمان ها و احزاب چپ در ایران، و تشکیل سازمان یا حزب واحد فراهم است. آنچه را که می توان بطور واقعبینانه در مورد آن صحبت کرد، در درجه اول ضرورت برآمد واحد نیروهای سوسیالیستی در صحنه سیاسی کشور برای موفقیت آنها در برگشت ناپذیر کردن گذار سوسیالیستی از جمهوری اسلامی ایران است.
عباد عموزاد
در حقیقت، چه پیش و خواه بعد از اسلام و نیز در انقلاب مشروطیت، هیچ مقام اول دینی به جمهور مردم، تصریح نکرده است. تصریح خمینی در نوفل لوشاتو، بر جمهور مردم ، انقلاب دینی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که هرگاه او بر عهدش وفا می کرد، عامل همین انقلاب در دنیای اسلام و تمامت جهان می گشت. اما به تدریج که ستون پایه های قدرت ساخته می شوند، بیان او نیز از ولایت با جمهور مردم است تا ولایت مطلقه فقیه و از ولایت فقیه اجرای قانون اسلام است تا ولایت فقیه مقدم و حاکم بر احکام دین است و تشکیل مجمع تشخیص مصلحت، تغییر می کرد.
دنیز ایشچی
وقتی بخش تحلیل طبقاتی را از پارامترهای تحلیلی حذف میکنیم، آلترناتیو "دموکراسی" را که هر کسی تفسیر متفاوت و جداگانه خویش را از آن دارد، بعنوان استراتژی گذار از جمهوری اسلامی ایران تعیین میکنیم، با توجه به بحث های قبلی، نیروهایی را که ما آنها را در گروه بندی "غیر دموکراتیک" قرار میدهیم، از جمله در عرصه جهانی حکومت های کوبا، ونزئولا، چین، روسیه، و امثال اینها از گروه دوستان خویش حذف کرده، تمامی قدرتمداری های نئولیبرال به اصطلاح دموکراتیک را که خود را سیمای دموکراسی جهانی معرفی میکنند، و...
دنیز ایشچی
محدود کردن فعالیت سیاسی چپ سوسیالیستی، که خواهان تحولات بنیادین اجتماعی سیاسی اقتصادی است به چارچوب های تنگ نظام لیبرال دموکراسی، عملا توده های مردم را به سلاخ خانه های قدرتمدای حاکمه می کشاند. در حالیکه تبدیل "لیبرال دموکراسی" بعنوان هدف استراتزیک و مرحله ای جنبش چپ، جایگزین کردن آن به جای دوران تحول گذار سوسیالیستی در شرایط حاکمیت های کلان سرمایه داری، تنها میتواند به عنوان استراتژی خود کشی سیاسی تلقی گردد.