رفتن به محتوای اصلی

بحران انتخاباتی آمریکا: جهان در انتظاراولین مناظره ترامپ و بایدن

بحران انتخاباتی آمریکا: جهان در انتظاراولین مناظره ترامپ و بایدن

انتخابات آمریکا اهمیت فراکشوری دارد و به همین دلیل نگاه همه کشورهای جهان به آن دوخته شده و در همین رابطه مناظره ها نیز بخاطرتأثیرات محتملشان بر آٰراء مورد توجه عمومی است.

مناظره اول چهارسال پیش ۸۴ میلیون نفر بیننده مستقیم در خودآمریکا داشت. گرچه فی الواقع این یک جنگ تمام عیارتبلیغاتی است و تاکتیک ترامپ اساسا بر روی موضوعاتی چون ناتوانی جسمی و فکری و اعتیاد و پیری و کوبیدن شخصیت او و گروگان گرفتنش توسط چپ ها و انارشیست ها و ناتوانی اش در ایجاد نظم و غیره خواهدبود. از همین رو مشکل بتوان آن را مناظره حول برنامه دو کاندید دانست.

ترامپ که در اکثرنظرسنجی ها عقب تراست و حتی در ایالت های چرخشی هم چندان وضعیت مناسبی ندارد؛ برای تغییرجهت در افکارعمومی از جمله به مناظره ها امیدبسته است که شاید بتواند جهت نظرسنجی ها را بسودخود تغییر بدهد. از همین رو بخشی از دمکرات ها و از جمله رئیس کنگره با توجه به ترفندها و رفتارها و سخنان خارج از چهارچوب ترامپ خواهان آن شده اند که نباید به چنین آدمی مشروعیت داد. جامعه آمریکا بطورکامل بقول ترامپ درسخنرانی کنگره حزبی حول دو فلسفه و برنامه و سیاست دوقطبی شده است و بهمین دلیل بیشترین تاثیرات در طی این سی و چندروزمانده، روی آراء چرخان و سرگردان خواهد بود.

اما مهم ترین مسأله انتخابات این بار، خودنفس انتخابات و بیشتر از آن بحران در دمکراسی تاکنونی آمریکااست که مؤلفه های گوناگون آن زیرپرسش رفته است. تمکین به چرخه قدرت براساس نتیجه و دبه در نیاوردن از جمله آنهاست. اما این تنها یک وجه از این بحران است که ترامپ صراحتا مدعی است که قطعا می برد و گرنه تقلب شده است. او در واقع پیشاپیش شیوه شماری و صحت شمارش آ راء را زیر سؤال برده است و از صراحت دادن به پذیرش انتقال مسالمت آمیزقدرت طفره رفته است و بر همین اساس انواع سناریو های مختلف توسط رسانه ها و مفسرین و غیره برای انتخابات پیش رو مطرح شده است. حملات پیوسته و سیستماتیک به رسانه ها و جعلی بودن گزارش آنها و بسیاری اتهامات دیگر توسط رأس قدرت مجریه به عنوان یکی دیگر از ستون های دمکراسی، توسط ترامپ است که به امری روزمره تبدیل شده است. اساسا پشتوانه دموکراسی وجودنوعی آرایش و توازن قوا در جامعه و نهادها و عرصه های گوناگون قدرت است. اکنون که وفاق عمومی حول یک سری موازین تاکنونی زیرسؤال رفته است، ترامپ به هرقیمت شده می خواهد هم پیروز شود تا برنامه هایش را بطور کامل پیگیری کند و هم برای اولین بار ترکیب دیوان عالی آمریکا را ۹ به ۳ می کند که هیچ تناسبی با نفوذمحافظه کاران در جامعه آمریکا ندارد و باتوجه به مادالعمری قضات و نقش مهم اشان در تصویب قوانین مدنی و مدرن، بحران زاست. علاوه براین تمامی تاکتیک ترامپ و ستادش که برای پیش بردآن تدارک می بینند، ادعای پیروزی از یکسو و تقلب از سوی دیگراست که می خواهد در صورت لزوم قضاوت نهائی را به دیوان عالی بکشاند. تلاش برای کشاندن نظامی ها و ارتش به حوزه سیاست و جنگ جناح ها هم یکی از دیگر مؤلفه های این بحران دموکراسی است. رژه های خیابانی و مسلحانه حامیان سرسخت او وجه دیگری از این بحران است.

البته اگر ترامپ هم شکست بخورد و فاصله جوری باشد که مجبورشود نتیجه را بپذیرد، اصل بحران و صورت مسأله یعنی بحران ساختاری و همه جانبه که سرمایه داری دچارآن شده و شکاف های آن درونی اش حل نمی شود، اما به لحاظ توازن نیرو، از این جنبه که پیروزی یا شکست او می تواند به گرایش های راست و شبه فاشیستی در داخل آمریکا و جهان روحیه و شتاب بیشتر یا کمتری بدهد حائزاهمیت است.

ناگفته نماند که حزب دموکرات از فقدان یک کاندیدای قوی در حزب دموکرات (مثل اوباما و بیل کلینتون) که بتواند بیشترین بهره را از وضعیت بحرانی علیه ترامپ و چهارساله کردن او ببرد در رنج است و با توجه به این که شخص جوبایدن فی الواقع سیاستمداری در آستانه بازنشستگی بود که برای مأموریتی این چنین خطیر که توضیح دلایل آن از حوصله این نوشته کوتاه خارج است دعوت شد.

با این وجود حزب دموکرات توانسته است با توجه به تهاجم و دست آوردهای «فرمانده کرونا» و بیکاری و بحران سلامتی و تشدید بحران های دیگر، یک بلوک هژمونی بسیارگسترده و پر آب و رنگ حتی رنگین تر از اوباما و کلینتون ها بوجود آورد که ائتلاف گسترده ای است از حریان های چپ و جوانان و بخش مهمی از کارگران (سندرز و حامیان او) و زنان و دگرجنس گرا ها و سیاه پوستان و کلا رنگین پوستان و مدافعان محیط زیست و هنرمندان و سیلیکون ولی و سرمایه داران «جهان وطن» و مدافع چندجانبه گری. اساسا هم حول «نه» به ترامپ و نجات دموکراسی گردآمده اند. درحالی که ترامپ فاقد چنین جنبه هژمونیک است. او اساسا به یک تعبیرضداین نوع ائتلاف و بلوک هژمونیک است و نیازی به بسیج این گرایش ها ندارد. او به عنوان نماینده بخشی از سرمایه داران باصطلاح سنتی و غیرپیشرو و مدافعان صنایع سوخت فسیلی و نظامی و ساختمان سازی و بخش های از سرمایه داری مالی و ... کلا با گرایشات محافظه کار انه و حامیان مردسالارو ضدمحیط زیست و ضدسقط جنین و مدافع فروش آزاد اسلحه و مسیحیان اوانجلیست و ضدمهاجران و بخش های محافظه کار و کمترآگاه کارگران و اهالی شهرهای کوچک یا کارگران در خطربیکاری و دستمزدهای کاهش یافته بواسطه رقابت های جهانی و ... متکی است.

به همین دلیل در دمادم مناظره سریعا یک قاضی مخالف سرسخت سفط جنین را کاندیدا می کند و وعده می دهد که قانون ۵ دهه پیش را عوض خواهد کرد. علاوه براین افشاگری های گسترده ای که پشت سرهم علیه ترامپ صورت می گیرد، و کتاب و اسنادی که منتشر می شود بطورکلی موقعیت او را در کل جامعه آمریکا ونیز میان اقشارخاکستری و ٰآراء‌ سرگردان زیرفشار روزافرون قرار می دهد. بعیداست که آن چه سورپرایز اکتبر خوانده می شود و چیزی مثل واکسن کرونا و مشابه آن بتواند ورق را به سودوی برگرداند. بهمین دلیل خیلی از ناظران با توجه به تقسیم شدن جامعه آمریکا به دوقطب و بین دو جناح و هم چنین با توجه به شخصیت و روحیه او و حامیان مسلحش در خیابان ها وقوع یک بحران بزرگ انتخاباتی و عدم پذیرش آسان نتیجه از هردو سو بویژه از سوی ترامپ را پیش بینی می کنند. بخصوص اگر که فاصله ها بهم نزدیک باشند کار سرانجام به دیوان عالی کشیده خواهد شد آنهم با چنان ترکیبی. بهرصورت، اگر در این سی و چندروزه معجزه ای رخ ندهد و اگر نتایج از هفتخوان بحران به سلامتی عبورکند، مدال پیروزی را باید به «فرمانده کرونا» داد. چون اوست که ضربه اصلی را به شبه فاشیسم نیرومند و پرنفس درحال عروج در دژاصلی سرمایه داری وارد ساخت؛ و گرنه این جناح از سرمایه داری که خود مسئول وقوع بحران های کنونی است دستخوش شدیدترین بحران هاست و فاقد برنامه ای برای این بحران. در واقع نیروی جمع کنننده این بلوک از «نه» به ترامپ تغذیه می کند. تصادفی نیست که شخص بی بو و بی خاصیتی مثل جوبایدن در آستانه بازنشستگی و بدون هیچ گونه برجستگی خاص در این بزنگاه بزرگ، سکان این بلوک را بدست می گیرد. خیلی ها براین نظرند که رأی دهندگان به حزب دموکرات در اصل دارند به خانم کاملا هریس رأی می دهند و حتی بعید می دانند که بایدن بتواند چهارسال اول را هم بکشد!

 

دیدگاه‌ها

کامران

به نظرمن ترامپ سریعا آمریکارابه نابودی میکشاندامادموکرات ها درپرده واندک اندک.سرمایه داری درآمریکا به بن بست رسیده وبحران دیگرجزوجدایی ناپذیرسرمایه داری آمریکاشده است .ودموکرات ها ازاین لحاظ برتری دارندکه ازجمهوری خواهان کمترمایل به جنگ وبیشترمایل به معامله هستند.معامله های فرامرزی حتی بانابودی منافع آمریکاازهنرهای دموکرات ها هست .شرکتهای چینی وآمریکایی درآمریکاکه پنجاه ویک سهم ازچین باشدازدستاوردهای دموکرات ها هست .

جمعه, 02.10.2020 - 20:11 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید