علی خامنەای رهبر رژیم اسلامی، بە پیشنهاد دونالد ترمپ برای ادامە مذاکرات جواب رد داد. نحوە پاسخ خامنەای بە ترامپ بگونەای بود کە باعث خشم او شد و ترامپ بلافاصلە با پس گرفتن لغو تحریم فروش نفت ایران بە چین و گفتن اینکە دیگر پیشنهادی بە خامنەای نمی دهد، امکان ادامەمذاکرە را ظاهرا رد کرد. بعد از این کنش و واکنشها مقامات ارشد رژیم نیز شروع بە قرار دادن شرط و شروطی برای ادامە مذاکرات کردند.
موضع بقیە مقامات حکومت البتە در ذات خود بکلی مذاکرە را رد نمی کند و تنها آن را مشروط می کنند کە نسبت بە مواضع تند خامنەای معتدلتر می نماید.
عدەای در درون قدرت هم هستند کە با مذاکرە جدی با امریکا مخالفت می کنند و تصور می کنند با موشک های پیشرفتە می توانند از میدان نبرد با اسرائیل و امریکا کە از پشتیبانی نظامی و مالی زیادی برخوردار است پیروز شوند و همان آرزوی ایدەآلیستی همیشگی شان را کە شکست و اضمحلال اسرائیل است با استفادە از فرصت کنونی متحقق کنند.
حال بیاییم فکر کنیم کە آنها بە فرض محال موفق بە این کار شوند، قیمتی کە مردم باید بابت این کار بپردازند را چگونە می خواهند تامین کنند؟ بحث در اینجا بر سر اعتماد کردن و نکردن نیست. بلکە بر سر این است کە هر حکومتی روزی در چنان موقعیتی قرار می گیرد کە مجبور بە انتخاب است.
ایران الان بر سر انتخاب قرار دارد. انتخاب بر سر صلح و جنگ و تحریم. برای رژیمی کە نە مردم اش آن را می خواهند و نە دوستان و متحدانی جدی در میان کشورهای جهان دارد وقتی بە موقعیت کنونی می رسد، اگر ذرەای عقل و خرد برای مسئولین اش ماندە باشد و منتظر معجزە نباشند، راە بهتر بازگشت بە میز مذاکرە و تلاش برای برقراری صلح است صلحی کە ایدە آلشان هم لزوما نباشد. طبعا وقتی رژیم فرصت های زیادی برای رسیدن بە صلح را در شرایط بهتر کە قدرت چانە زنی بهتری داشت از دست می دهد، مجبور است با دست خالی تری مذاکرە کند و نتیجە چنین مذاکرەای روشن است. با این حال موقعیت های بعدی بعید است برای ایران مطلوبتر از امروز باشد.
در مورد تجاوز اسرائیل و نیات استعماری و توسعە طلبانە آن در حملە وحشیانە بە ایران و اعمال جنایتکارانە آن در منطقە کمتر انسان منصفی را می توان یافت کە شک و شبهە داشتە باشد. نیات رژیم اسرائیل از حملە بە ایران در وسط مذاکرات نیز بر کسی پنهان نماندە است. همچنین در مورد ماهیت امپریالیستی و رفتار ارباب مابانە دولت ترامپ با سایر کشورها و مردمان جهان قضایا روشنتر از آن است کە نیاز بە دادن نشانی و آدرس باشد. اعمال و رفتار او حتی در کشور خودش بازگو کنندە دیدگاە، سیاست و رفتار و شخصیت اوست. با این همە او هر چە هست فعلا هم در کشورش و هم در بسیاری از کشورها صاحب قدرت و نفوذ است وتاثیر گذار.
رژیم اسرائیل نیز بە پشتوانە حمایت های بیدریغ امریکا و اکثر کشورهای غربی می تواند بە هر جا کە میل کند تجاوز نماید، همە ی قوانین بین المللی و انسانی را لگد مال کند، ٦٠ هزار انسان را ظرف کمتر از دوسال در غزە بە خاک و خون بکشد و شهری را بکلی ویران نماید، سرزمین های متعلق بە کشورهای دیگر را اشغال و بە خاک خود ضمیمە بکند و بە هر جا کە خواست حملە نماید.و مطمعن باشد هزینە های اش از تسلیحات تا بقیە را امریکا و غرب تا زمانی کە توازون قدرت بە شکل کنونی است تامین خواهندکرد. بر روی جنایاتش در غزە و فلسطین در نهادهای بین المللی سرپوش گذاشتە خواهد شد و بە اتکا از همە ی این حمایتها می تواند بە تجاوازات و جنایات اش ادامە دهد بدون اینکە نگران بازخواست باشد. همە ی اعمال این رژیم تحت لوای (حق دفاع از خود) توسط قدرتهای بزرگ حتی آنهایی کە شب و روز دم از حقوق بشر می زنند توجیە خواهد شد.
دولتهای کشورهای عرب منطقە نیز اکثرا هژمونی اسرائیل و امریکا و متحدین آنها را پذیرفتەاند و کمتر نسبت بە آن حساسیت نشان می دهند. حال این سوال پیش می آید کە در چنین اوضاع و احوالی برای پرهیز از جنگ و تحریم و صرف هزینە های بی ثمر چە باید کرد؟
یک راە همان است کە حکومت ابلە جمهوری اسلامی طی ٤٦ سال گذشتە رفتە است. نتیجە آن امروز پیش روی مردم ایران و جهان قرار دارد. رژیم نە تنها بە اهداف استعمارگرانە و ماجراجویانە اش دست نیافتە، بلکە بە رغم صرف هزینە های اقتصادی نجومی و انسانی مفلس تر از ٤٦ سال پیش شدە است. آن چنان کە کشور را نیز مستقما در معرض تجاوز نظامی اسرائیل و امریکا قرار دادە است. اقتصاد کشور، محیط زیست، ویران، جمعیت زیر خط فقر انبوە، بیکاری گستردە و چشم انداز کشور با این وضع تیرە و تار می نماید.
راە کاری کە می تواند روند های موجود را متوقف کند، ادامە مذاکرە با نیت رسیدن بە صلح است. جنگ و ستیز حداقل تا کنون نشان دادە فقط نتایج منفی برای کشور و مردم داشتە است. هیچ نشانە ای هم در دست نیست کە ادامە ستیز و جنگ بتواند تغییری در بهبود اوضاع داشتە باشد. اگر در گذشتە امکانات مالی اجازە پیشبرد سیاستهای تا کنونی را می داد امروزە وضعیت اقتصادی نیز توان حمل بار سنگین سیاستهای موجود را ندارد.
برخورد تند و ابلهانە علی خامنەای با پیشنهاد ترامپ کە واکنش متقابل و خشمگینانە ترامپ را بە همراە داشت فرصتی را کە پیش آمدە بود خنثی کرد. بحث بر سر این نبود و نیست کە نیت ترامپ چیست، بحث بر سر انتخاب میان جنگ و تحریم یا مذاکرە و صلح و بر سر نجات کشور از وضعیت فاجعە باری است کە رژیم فقاهتی و رهبری یک نفرە خامنەای با اعمال اختناق و استبداد و رواج فساد بوجود آوردە است. جواب رد هوشیارانە مردم بە درخواست حمایت ازتجاوز نیروی متجاوز اسرائیلی کە در جنایت کاری و ستمگری در جهان شهرە عام و خاص است ظاهرا و بە غلط از سوی رژیم بە نشانە حمایت مردم از رژیم اسلامی تلقی شدە است و دچار چنان توهمی شدەاند کە تصور می کنند مردم ازادامە اعمالی کە کشور را در آستانە افلاس و انزوا و جنگ قرار دادە حمایت خواهند کرد.چنین نیست
افزودن دیدگاه جدید