رفتن به محتوای اصلی

توفان فرو خواهد نشست

توفان فرو خواهد نشست
سه‌شنبه, 14. آوریل 2020 - 00:40

توفان فرو خواهد نشست

توفان که شروع می شود،
میراث دنیا به فنا می رود،
دنیا رنگ می بازد
می آید،
پشتِ مردمک چشمانت،
کجا می رود آن همه دلدادگی
که در غروب بهار بر لب هایت
می شکفت،
کورسوی امید بر تارک شاخه های
بید در بیدادِ باغ،
می لرزد
توفان حریص و بی وقفه که می آید،
گودالها پر می شوند
حریص و با شقاوت و عرق ریزان
استخوانهایی،
که جدا شدند از مفصلِ تنِ کویر
در خاموشی شبکوره ای ،
عادت به تاریکی را از دست می دهند
این خرابه ی به تاراج رفته،
چیست،
دستان قفل شده ات، که
در پستوی تاریکش،

از هم باز نمی شوند.

چشمانی هراسان،
دوخته شده به گوشه ی قلبی، هنوز
که ضربانش آهنگ خاموشی می نوازد
ماترک دنیا در غبارِ ِ توفانی فرو نشسته گم می شود

بند کفشهایم را گره می زنم.
هیچ چیز مرا از رفتن باز نمی دارد.
همراه توفان می رویم،
پشتِ این سردابه ، در
گازهای گوگردی را،

در سیاهچاله ای که
فرو می نشیند.

دوست می دارم،
در غباری که جهان را فرا گرفته،
از انفرادی چاردیواری بیرون بیایم؛
و نام رفیقان سَرو قامتم را فریادکنم؛
و زیر بارانِ بهار دوش بگیرم.

من بیدارم ،
دلتنگ نباش، همسایه!
دوستانی که فاصله می گذارید!
از پشت تلفن پیام فروردین را می رسانند.
ما با هم حرف می زنیم.
به زودی یکدیگر را در آغوش خواهیم گرفت؛
و سوز کرونااز استخوانهایمان بیرون خواهد آمد.

1399/1/17- رحمان

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.