رفتن به محتوای اصلی

تحریم انتخابات

تحریم انتخابات
به یاد ساسان نیک نفس جدید ترین زندانی سیاسی که رئیسی اورا هم کشت.

بدون حضور فعال و مستقل جنبش مردمی هیچ اصلاح یا تحولی جدی در رابطه با مسائل اساسی کشور از جمله و بویژه دررابطه با حکومت، به انجام نخواهد رسید. درکشورهای دیکتاتوری مهمترین وظیفه نیروهای پیشرو، تقویت مبارزات مستقل مردم باهدف تقویت جنبش مردمی برای تغییر است

نگاهی به همین "انتخابات"

۱ - ابراهیم رئیسی یک جنایتکار علیه بشریت است اوبرای دستکم پنجهزار زندانی سیاسی، که پیشتر محاکمه و محکوم به زندان شده بودند و یا حتی مدت محکومیتشان به پایان رسیده بود، حکم اعدام صادر کرد، پنجهزار از بهترین جوانان ایران را در ظرف ۱۰ روز بدار آویختند

  • - شخص دوم حکومت جمهوری اسلامی درزمان این جنایت، یعنی ایت الله منتظری، درجلسه ای با خطاب مستقیم به رئیسی و سه همکار او گفت که شما از جنایتکارترین "آدم" ها علیه بشریت هستید و نام شما در تاریخ به عنوان جنایتکارترین کسان علیه انسان به ثبت می رسد.

۳ - رئیسی در سطح جهانی به جنایت علیه بشریت محکوم شده است

۴ – در تاریخ جهان بی سابقه است که یک جنایتکار علیه بشریت را به ریاست دستگاه "دادگستری " بگمارند. خامنه ای حتی اگر بتواند ثابت کند که از قتل عام ۶۷ بی اطلاع بوده(۱)ولو بخاطر همین انتصاب، در یک دادگاه آزاد جهانی، جرمش بدتر از ابراهیم رئیسی است

٥ - خامنه ای از ایران و مردم ایران متنفر است. از جمله اهداف خامنه ای(نه هدف اصلی ) برای به رای گذاشتن رئیسی درسطح کشور، تحقیر ایرانیان است (۲)۰

۶ - دادگاه محاکمه "جنایتکاران علیه بشریت"، همیشه از عالی ترین قضات و حقوقدانان تشکیل می شود، دادگاه محاکمه جنایتکاران علیه بشریت بسیار سخت گیر و بی گذشت است، چون "جنایت علیه بشریت" بدترین جنایات در طول تاریخ است.

۷ - هرکس به هردلیل(سیاسی یا غیرسیاسی ، آگاهانه یا ناآگاهانه، ... یا ...) در این انتخابات شرکت کند؛ ازجنبه حقوقی به آن مشروعیت می دهد. مشروعیت دادن به انتخاباتی که یک جنایتکار علیه بشریت یکی از نامزدهای آن است، قطعا در دادگاهی عادلانه ، جرم محسوب می شود، جرم کمک به (یا همراهی با ) "جنایتکار علیه بشریت".

٨ - اینجانب تهدید نمیکنم اما یادآوری می کنم که: حتما روزی در میهن ما دادگاه محاکمه "جمهوری اسلامی و سران آن" و بویژه دادگاه محا کمه "جنایتکارا ن علیه بشریت " برپا خواهد شد(چه بسا با حضور افتخاری مبرز ترین حقوقدانان و وکلای بین الملی ) و این دادگاه حتما همه کسانی را که به هر شکل وبه هر مقدار به آنان کمک یا "معا ضدت" کرده باشند محکوم خواهد کرد.

اگر من در این انتخابات شرکت کنم دادگاه محاکمه جنایتکاران علیه بشریت(یا دادگاه وجدان)از من خواهد پرسید:

- آیا می دانستی که انتخابات آزاد نیست؟

- آیا میدانستی که به "انتخاب " خامنه ای - شورای نگهبان- سپاه پاسدارها رای می دهی؟

- آیا می دانستی که رای تو و شمارش رای ها، منحصرا در اختیار هما ن کسانی است که رئیسی را رئیس "عدلیه "کرده و اورا برای ریاست جمهوری صالح اعلام کرده اند؟

- آیا می دانستی که رژیم می تواند حتی تا ۸ ملیون رای (یک سوم شمار بالاترین رأی را) را به آرای کاندید مورد نظر خود بیافزاید (۳ )؟

- آیا می دانسی که به محض شرکت در انتخابات، جدا از نتیجه آن، به آن مشروعیت می دهی؟

- آیا می دانستی آنها که مردم را تشویق به شرکت درانتخابات مجلس خبرگان و رای دادن به جنایتکارترین وزرای وزارت ااطلاعا ت، برای حذف جنتی کرده بودند، سرانجام رژیم با تقلب در رای، جنتی را انتخاب کرد و او رئیس مجلس خبرگان شد؟

- آیا می دانستی که در قیام مردم ایران در آبان ۹۸، بنا به گفته خود رژیم: "اعتراضات در ۴۸ ساعت جمع شد "، آیا می دانستی که بین ۳۰۰ تا ۱۵۰۰ دخترو پسرجوان راکشته بودند(دستکم ) آیا می فهمیدی این یعنی بطور متوسط ۴۵۰ نفر درروز ودرمقایسه با قتل عام ۱۳۶۷درده روز، می شود ۴۵۰۰ نفرآیا می دانستی که این کشتار به دستور مستقیم خامنه ای بوده یعنی خامنه ای قتل عام زندانیان سیاسی در ۵۷ بدست خمینی را تکرار کرده و بدتر، خمینی آدمهای سیاسی را کشت اما خامنه ای با تیر اندازی کور بسوی جوانان مردم در خیابان .آیا می دانستی که وزارت کشور روحانی دراین کشتار بطرز بیرحمانه ای شرکت دا شت (۴ ) آیا به روحانی رای داده بودی؟

آنگاه "من" هر پاسخی به این پرسشها بدهم نتیجه ای جز سرافکندگی و شرمساری در پیشگاه مردم و تاریخ ایران نخواهد داشت.

وقتی می گویم "من بین بد و بدتر، به بد رای می دهم ، زیرا "بدتر" نماینده خا منه ای است" ، باید بدانم که این خامنه ای است که آن "بد " و "بدتر"را تعیین می کند و پیش روی من می گذارد، دراینصورت اگر "بدتر" و "بترتر" راپیش روی من نهد من به به "بدتر" رای خواهم داد! یعنی به همانی که گفته بودم نماینده خامنه ای است.

آنروز که دیر نیست و حتما فرا خواهد رسید، هنگامی که مردمان شهرها و محلات، هرجا و جابجا، ستونها برپا کنند و نام زنان و مردان بزرگوار این مرز و بوم، که از آغاز، بدون درنگ، جان و هستی شان را درمبارزه با رژیم ضد ایرانی "جمهوری اسلامی " فدا کردند و بویژه در سالهای کنون فوج فوج! نرگس- ستوده و نسرین- محمدی ، برای "نه گفتن به جمهوری اسلامی" صف کشیده ، صفی بی پایان، یکی در پی دیگری به زندان و شکنجه گاه می روند، درراه نجات مردم و نجات ایران نقد جان می نهند و ...؛ را بر ستونها زرنگارافرازند؛ آنگاه "من"... ؟!

ــ چرا اصولاً باید "انتخابات های رژیم را تحریم کرد؟

ــ جمهوری اسلامی دشمن مردم ایران و اصلی ترین دشمن مردم ایران است.

هدف اصلی نیروها ی سیاسی ترقی خواه پیشرفت کشورو آسودگی و رفاه مردم با هدف نهایی رشد فرهنگی است. از نظر جامعه شناسی علمی (۵ ) نخستین عامل تعیین کننده این امر، حکومت است ، پس یک نیروی سیاسی پیشرو! برای تنظیم برنامه خود،نخست به تحلیل علمی ماهیت حکومت می پردازد.

"قانون" مفهومی نوین است که بطور مشخص از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه بطرز علمی تعریف شده است.جوهراصلی آن به این است که هیچ انسانی بالاتر از "قانون " نیست. ملاها نه تنها با همه مفاهیم مدرن مخالفند ، بلکه اصلا "آنها " را نمی فهمند. منظورملا ها از قانون، استنباطات آنان از "قران" و اختراعات آنان درباره "حرام و حلال" است. "قانون اساسی جمهوری اسلامی" اصلا "قانون " نیست زیرا در آن یک شخص "ولی فقیه " از هر قانون وهر انسانی بالاتر است، هرماده ای که در قانون اساسی رژیم آمده، ولی فقیه ازآ ن بالاتر است. اما حقیقت فراتر ازاین است، اکنون باتجربه چهل و چند ساله جمهوری اسلامی معلوم شده است که ولی فقیه در"مسائل حکومتی" تنها کسی است که می تواند در نهایت قران و شریعت را معنی کند، وباز این خود او است که می تواند تعیین کند که کدام موضوع "مساله ای حکومتی "است! (۶ ). در قرون وسطی ، پادشاهان مطلق العنان "جایگاه و قدرت" خودرا الهی می دانستند، آنها می گفتند خدا آنهارا پادشاه کرده. آنان نمی گفتند که سخن و گفتار و تصمیم آنان ، همان خواست و احکام خدا است. در شیعه، پیغمبر و امام کسانی هستند که می توانند بگویند "نظر و حکم خدا" چیست. ولی فقیه خودرا جانشین پیغمبر ودارای تمام حقوق و اختیارات او می داند (حقوق و اختیاراتی که باز ملا(ولی فقیه ) خود آنرا تعریف کرده و می کند ).

جمهوری اسلامی رژیمی است درماهیت خود و بطور اصلاح ناپذیر ارتجاعی (اصلاح "ماهیت " ان یعنی اینکه دیگر جمهوری اسلامی نباشد ). جمهوری اسلامی نه تنها مانع اصلی پیشرفت ایران است. بلکه حقیقت این است که جمهوری اسلامی (خامنه ای - سپاه) دشمن ایران و مردم ایران می باشند(زیرا بدرستی ایرانیان را دشمن اصلی افکار و برنامه های "اسلامی " خود می دانند ).امروزه جمهوری اسلامی اصلی ترین دشمن مردم ایران است. جمهوری اسلامی، ایران را نا بود کرده و خواهد کرد؛ این سرشت این شوم تاریخ است.

بر مبنای همین تحلیل، در برنامه نیروهای ترقی خواه ایران، از سالها پیش، سرنگون کردن جمهوری اسلامی هدف مقدم است.

امروز و دراین نوشته دیگر لازم نیست در باره افکار پوسیده و ارتجاعی ملاهای حکومتی توضیح دهیم، اکنون چهل وچندسال پس از آمدن خمینی همه ایران و جهان، فتنه او و طا لبان و القاعده وداعش و..را دیده ولمس کرده است.

درعصر کنونی جمهوری اسلامی تنها رژیم ارتجاعی جهان است که یک نفر (ولی فقیه ، نماینده خدا) ازهر کس و هر چیز و هرقانونی بالاتر است. مجلس! مجلس شورای اسلامی! است

کسی نماینده آن می شود که اطاعت او از ولی فقیه برای شورای نگهبان(گمارده ولی فقیه) " محرز" شده باشد. مجلس قانون وضع نمی کند، قانون! قانون شرع است آنطور که ولی فقیه بگوید، مجلس دراین یا آن مورد قانون اسلام را انطباق می دهد: دختران خرد سال ایران (حتی زیر ۹ سال)را می توان به همسری ملاهای ضد ایرانی و وابستگان پولدار و هرزه آنان درآورد.

داستان برچین کردن نامزدهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان گمارده خا منه ای، را همه می دانند. درجمهوری اسلامی مردم رئیس جمهور یا نماینده مجلس ، انتخاب نمی کنند؛انتخاب یعنی اینکه آدم بتواند "چیز مورد نظر" را هرجاو با هر شکل و محتوا بخواهد! برگزیند . درجمهوری اسلامی این امر یعنی "انتخاب" بر عهده پنج آخوند گمارده خا منه ای است. مردم فقط می توانند با رای دادن آنرا که "کمتر بد است" نشان دهند. رای مردم در اختیار "ولی" آنان(خا منه ای) است، هیچ دستگاه نظارت گر مستقلی بران نیست، اگر "ولی " تشخیص دهد که مردم "خطا" کرده اندآنگاه "حق " دارد درنتیجه آرای آنان دست ببرد (انتخابات ۸۸) تازه اگر همه واجدین شرایط به این "کمتر بد " رای بدهند، آنگاه حضرت ولایت فقیه "سلام الله بر اوباد" اگرحکم ریاست جمهوری اورا تفویض نکند او طبق قانون جمهوری اسلامی هرگز رئیس جمهور نمی شود.حضرت "آقا " می تواند هروقت هرچیزوهر ارگان (مجلس ، رئیس جمهور و...)را با حکم حکومتی از تصمیمی باز دارد یا به انجام تصمیمی امرنماید.بالاخره وقتی همه این مراحل گذشت، بنا به اقرار صریح خود خامنه ای انتخاب پنج وزیر با نظر ولی فقیه است : وزرای : کشور، اطلاعات ، ارشاد ، دفاع و خارجه. بنا به عمل حضرت آقا معاون رئیس جمهور (مشایی در دولت احمدنژاد ) نیز با ایشان است؛ ولی فقیه تا هرچقدر بخواهد می تواند "شورا" منصوب کند که تصمیمات آنها با امضاء آقا بالا تر از هر قانونی است و به شورای نگهبان! "مگهبان"! هم نمی رود، مانند: شورای انقلاب فرهنگی که اقلا وزارت علوم و تحقیقات وفن آوری زیرسلطه آن است، شورای فضای مجازی که دستکم وزارت ارتباطات و فن آوری زیر سلطه آن است، شورای اقتصاد که دستکم وزارت اقتصاد و دارایی و در اصل برنامه اقتصادی دولت باید تابع آن و در چارچوب مصوبات آن باشد. ومجمع تشخیص مصلحت که مجلس واقعی اسلامی است، مجلس شیوخ ( شورای صحابه) که کارش مشورت دادن به امام مسلمین است و در همه امورات کشور برنامه های راهبردی تهیه می کند که باتصویب رهبر آنگاه مجلس باید درچارچوب آن و موافق ان قوانین را وضع نماید و همه وزارتخانه ها باید مجری مصوبات آن باشند(اینها همانهایی هستند که "آقا" در واکنش به نوار ظریف "فرمودند" : ارگانهای "بالا دستی "). مثلا آقا می فرمایند : اقتصاد مقاومتی! آنگاه نه تنها وزیر اقتصاد رئیس جمهور"منتخب مردم "باید مجری برنامه اقتصاد مقاومتی مجمع تشخیص مصلحت باشد بلکه آقا مستقیما و علنا مهمترین معاون رئیس جمهور،در واقع نخست وزیراو (جهانگیری)، را مسئول اجرای اقتصاد مقاومتی می کند. افزون بر همه اینها، خامنه ای در همه امور دولت و مجلس مستقیما دخالت می کند: مانند فرمان اصلاح ساختار بودجه . حتی در امورساده. مثلا قانون استخدام نکردن بازنشستگان، خامنه ای مرتب فرمان می دهد که این یا آن فرد از وابستگان به او از این قانون مستثنا باشند.ویا مساله بورسیه ها، "آقا "مستقیما به وزارت علوم دستور دادند. نکته مهم بعدی این است که دراین سی و چند سال اخیر بویژه از دوره احمدی نژاد به خواست و برنامه ریزی خامنه ای (۷ ). ساختارطبیعی وبرنامه ریزی شده اقتصادایرا ن که از اواخر قاجار و بویژه دردوره پهلوی شکل و قوام گرفته بود، در هم شکسته شد تا اوبخیا ل ما لیخولیایی خود اقتصاد وابسته به حکومت خود (سپاه) را شکل دهد؛نظر به قوانین طبیعی جامعه ، "اقتصاد من درآورده" نتیجه اش قطعا فساد افسار گسیخته خواهد بود. خلاصه اینکه اینک بر پایه پول نفت ودیگر رانت های حکومتی قشری بسیار پولدار (به آنان سرمایه دا ر نمی توان گفت بلکه تیول داران سرمایه !) شکل گرفته اند که بطرز تهوع آورو نفرت انگیزی فاسد، مفتخور، بریز و بپا ش، بی هویت، بی فرهنگ، با خلق و افکاربغایت پست لمپنی (ونه لاتی!که خود اصولی دارد)؛خامنه ای درادامه ترس خود، برای وابسته نگهداشتن همه! ، همه را درگیر فساد کرد ،فسادرا دربین کارگزاران خود دامن زد و دردرجه اول بیت او. نتیجه اینکه دولت روحانی بشدت فاسد و رانت خوا ر است. یعنی امروزه دیگر بطور عینی، نیز دوره خاتمی سپری شده. دیگر اکنون اکثریت نزدیک به تمام دولتمردان فاسدند تا مطیع محض خامنه ای باشند(وگرنه فسادشان برملا و بنییانشان بی پا خواهد شد). چنین دستگاهی سرتاسر جاسوس خارجی می شود. محمدعلی نجفی شهردار اصلاح طلب پایتخت، استعفای "داوطلبانه" اش، ترک همسر خود و زندگی با خانم جوانی که دنبال موقعیت بود وسرانجام کشتن او و...؛ نمونه ای به نظرم تیپیک است.یا سرنوشت یکی از ضد ایرانی ترین "آدم"های جمهوری اسلامی : صادق لاریجانی کسی که به خون ایرانیان تشنه بود (وهست ) کسی که پس از خمینی و خامنه ای ودیگر جانیان این رژیم(دردهه ۶۰)، ایرانیان را کشته است بنا به آمار کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل سالی بوده که او روزی سه ایرانی بدا ر آویخته است (۸ ) و شاید درخارج کشور هم که چندتا آدم سیاسی که عملا از رهنمود های خامنه ای پیروی میکنند و اهداف اورا با رنگ ولعا بی دیگر بلغور می کنند، چنین وابستگی هایی داشته باشند، لازم است بررسی شود. انهایی که در خارج کشور،فلان مدرک دانشگاهی خارجی را بدست آوردند و عملا سیاستهای خا منه ای را تبلیغ می کنند، احتمال دارد که بورسیه های رژیم و حقو ق بگیران آن و یا اصلا مامور باشند. اگر چنین باشند من انهارا "پرقیچی" های رژیم می نامم ، من اتهام نمی زنم اما فساد و جنایتکار بودن جمهوری اسلامی اشکا رتراز خورشید است؛ بسیار بعید است که یک تحصیل کرده دانشگاهی صرفا بخاطر برداشت نظری خودبه حمایت از خامنه ای (یا رژیم ) بپردازد .ازاین پس و در پی جنبش همگانی کنونی، مردم نام و نشان "پر قیچی" ها را بخاطر خواهند سپرد

در این چهار دهه به مجموعه ای از دلایل (۹) بدرازا کشید تا اکثریت مردم برای ابراز این امر که :نجات مردم ایران و کشور ایران در چهارچوب "جمهوری اسلامی " شدنی نیست ،اینچنین متحد و یکپارچه دست به اقدام بزنند: تحریم انتخابات.

تحریم"یک عمل سیاسی مهم است"

تحریم انتخابات با "شرکت نکردن در رای گیری" تفاوت دارد. تحریم انتخابات یعنی تحریم رژیم؛ یعنی تحریم رژیم در همه جا وهمه زمینه ها؛ یعنی اقدام همگانی برای منزوی کردن رژیم، یعنی آغاز رسمی روندی که در طی آن رژیم روز بروز به کنجی رانده می شود و دربرابرش توده های مردم انبوه و انبوهتر صف آرایی می کنند. بدیهی است، تحریم انتخابات همچون بخشی از روند تحریم همه جانبه و دامنگستر رژیم، عملی درراه برای سرنگونی است. هنگام جنگ، طرفی که نیرو و امکانات بیشتر فراهم می کند بخت پیروزی اش بیشتر است. به همین قیاس هرچه تناسب قوا به سود یکی بالاتر رود پیروزی او قطعی تر ، زودتر، با تلفات کمتر خواهد بود. بطور منطقی معنی این "تعادل قوا " این است که اگر اختلاف سطح از حدی بگذرد آنگاه چه بسا، طرف ضعیف تسلیم شده و بدون جنگ پیروزی بدست اید. همینطور است در مبارزه خلق و ضد خلق(جمهوری اسلامی )، اگر تحریم رژیم هرچه همه جانبه تر و در همه زمینه ها وتوده های شرکت کننده درتحریم انبوه تر و انبوه تر شوند، تسلیم کردن رژیم آسان تر خواهد بود. این است نقش تحریم.تحریم یک عمل فعال سیاسی است برخی جوجه اصلاح طلبان که بنا به عادت عمومی شان، درپناه رانت سانسور رژیم متبوعشان علیه روشنفکران واقعی، درمیدان خالی ادای روشنفکری در می آورند ، و تکه پاره هایی از خزعبلات "جامعه شناسی" راست جهانی را بلغور می کنند سوال "بسیار مهم "ی را طرح می نمایند ! : "بعد از تحریم چه می کنید؟؛ تحریم عملی منفعلانه است ، خانه نشینی است و.."؛ مردم زحمتکش ایران که در زندگی روزمره خود با "جمهوری اسلامی "درمبارزه اند می فهمند که دعوت مردم به انتخابات ، دعوت آنان به انفعال است، خامنه ای در آخرین موعظه خود برای نمایندگانش درمجلس گفت "انتخابات یک روز است"، شما به مردم میگوید چها ر سال به چهار سال یک چند روزتماشاگر نبرد گلادایا تور های رژیم (اصلاح طلب اصولگرا ) باشید، که درآن ما برایتان "هیجان" می آفرینیم، بعد یکروز رای دهید آنگاه دیگر کاریتان نباشد بروید چها ر سال با فقر روز افزون، با تورم ، بیکاری و ...زجر بکشید، ما هم گاهی برایتان "دعای کمیل" میخوانیم، احکام حکومتی "آقا" را اجرا می کنیم و... واما اگر علیه "نظام مقدس" اعتراض کنید ما (اصلاح طلبان) شمارا سرکوب می کنیم (۱۰ ). آری مردم فردای انتخابات ۸۸ به خیابان ها ریختند و به شما دعوتکنندگان به شرکت در انتخابات گفتند : "...رای مرا پس بگیر"، مردم را درخیابانها زدند کشتند زجر کش کردند دستگیرشدگان را شکنجه، تجاوزنمودند سپس کشتند و جنازه هایشان راتش زدند. شما تماشا کردید،برخی تا ن واسلاما گویان مردم را از اعتراض برحذر داشتید شما رسما شعار مردم "...جمهوری ایرانی " را محکوم کردید بیشتر شما تحمل یک روز بازدشت را ندارید (۱۱) فورا به تلویزیون می آیید و هرچه بازجو بگوید را میگویید. کشاورزان اصفهان، دیماه ۹۶، ایراندخت های خیابان انقلاب ، نسرین ها و نرگس ها ...اینان مردمانند!

نقشه های خامنه ای

اوضاع داخلی و خارجی و انتخابات

خامنه ای ولی فقیه است ، تصمیم با اوست. اما دستگاه حکمرانی او خیلی پهن ودراز و گله گشاد است. پر از دزد و فاسد و دسته وباندو جانی و قداره بندو آدم کش مداح و پداح! واز این همه گذشته پراز جاسوس است، اسرائیل؟! نه! انگلیس و روس و چین و ... و بعدش هم اسرائیل. این طبیعت "نظام "های قرون وسطایی است، همزاد تیپیکش درگاه خلیفه بغداد بود . خلاصه اکنون وزن سپاه و بویژه رهبری امامزاده مجتبی چقدر است؟ دقیق نمی دانیم اما هنوز اینرا (سید علی را ) گهگاهی دوا می دهند، بزک می کنند و جلوی تلویزیون می آورند. این دستگاه هیچ اقدام پیشبرنده زندگی بلد نیست اما درفریبکاری و رذالت اول است. ازاین روی من هنوز مطمئن نیستم که هدف اصلی اش رئیسی باشد و یا اینکه اکنون و فردا کلکش عوض نشود. آیا همتی؟!

من چند سال پیش درنوشته ای مفصلا نشان دادم که جانشینی مساله عمده است و مجتبی جانشین. اکنون نیز بر این نظرم. واینک این دیگر مساله روز است. دراین چارچوب، رئیس جمهوردرروز موعود رل مهمی خواهد داشت. رئیسی بیش از همه "وفا "دا ر است زیرا او هیچ پناهی دراین عالم ندارد،جنایتکار علیه بشریت! درانتخابات پیشین ریاست جمهوری ، وزارت کشور روحانی اصولگرا، نظر آقا در انتساب شماربزرگی رای به رئیسی را انجام داد. ۱۶ ملیون رای رئیسی تقلبی و سرمایه گذاری برای "بعد" بود. به علاوه می دانیم پس ازپایان کاررفسنجانی دراستخر!، حزب کارگزاران سازندگی، با تمام امکان "تئوریک " و سیاسی ، کارگزار مجتبی شده است. آنکه با ظریف مصاحبه کرد و آن "نوار"را پرکرد، از کارگزاران است. درآن نوا ر او روی برخی سوالات، اصرار میکند که ظریف جواب دهد.خاه ای به نظرات ظریف درآن نوار پرخاش کرد، درحالیکه او یقینا از دیدگاههای ظریف آگاه بود، اوقاعدتا می بایست به انتشار آن نظرات اعتراض می کرد.

رادیو تلویزیون های فارسی زبان لندن و...می کوشند ما را در دریای "خبر" و "تحلیل " خود غرق کنند. آیا ما از خود پرسیدیم چرا علی لاریجانی آمد؟ گویا برای نجات ایران؟! خانواده او ضد ایران و برادرش به حکومت انگلستان نزدیک است، او دردوره آموزش های مدرسه ای خود هیچ درس ایراندوستی نخوانده است(۱۲).آری روز جانشینی روز "قیامت" در سرای قدرت است. این خانواده در حوزه پایگاه دارد (اما نه چندان)، او باکسب حمایت این پایگاه آمده بود. برادر او، صادق، عضوشورای نگهبان و مجلس خبرگان، خودرا بالاترین مجتهد تاریخ حوزه، "اعلم علما " می داند و امامت مسلمین را حق خود. مجتبی چگونه می تواندبه ریسک ریاست جمهوری علی تن دهد.

دررابطه باسیاست خارجی : تا انتخابات ۱۳۸۸، خامنه ای آرزوداشت که با تقلبی حدود ده ملیون در آرای احمدی نژاد، با غرب بر سر مساله هسته ای با دست پروارد شود(شاید هم بسرعت به توانایی تولید بمب اتمی رسیده وکار را "پایان "دهد ) اما خلاف تلاش های ملی- مذهبی ها و اصلاح طلبان ، خوشبختانه مردم شوریدند و این قیام تاریخی ۸۸ بود که رژیم را بسیار از برنامه اتمی خطرناکش دور انداخت، والا! ملی- مذهبی ها و اصلاح طلبان که با فریب ، مردم را به شرکت انبوه به انتخابات کشانده بودند، ضربه بزرگی به ایران زده بودند.

ترامپ حساب میکرد که با ایستادن قاطع در برابر رژیم (تحریم گسترده و...) اورا در مقابل نتایج تحریکات منطقه ای اش (از جمله قیام مردم ) قرار دهد. خامنه ای یا باید جانب مردم را می گرفت و از اقدامات اتمی کوتاه می آمد، در این صورت "نظام تضعیف " میشد. یا به اصل "حفظ نظام(حکومت سید علی و خاندانش ) اوجب واجبات است". اوبنا به ماهیتش این "دومی " و سرکوب مردم را برگزید. و حتی شاید او خود عمدا با تحریک مردم، قیام آنها رابه این شکل (آبان ۹۸) برانگیخت. این تصمیم خامنه ای بنوعی استراتژیک بود ، علیرغم بازی های برخی اصلاح طلبان، خامنه ای همان موقع دیگر امیدی به تاکتیک نمایش "مردم پشت نظام هستند"، در مذاکرات با غرب، را نداشت. به نظر می آید او به غرب این پیام را داده است که ولو با قتل عام! من میمانم. پس فعلا بامن طرفید.

رهبری جنش "تحریم" درراه سرنگونی جمهوری اسلامی

رهبری این جنبش در داخل ایران است برای ما این یک اصل است ما با هر گروه و دسته ای در خارج ایران که ادعای رهبری داشته باشد مرز بندی گذر ناپذیر داریم. ما وظیفه داریم برای پیشبرد مبارزات سترگ مردم ایران شبانه روز و صادقانه تلاش کنیم. زنان ومردان بزرگی که درادخل ایران پیوسته وبی گسست، یک به یک یا چند به چند با تاکتیک های عالی (تاکتیکهای سیاست ایرانی ) گویی برای "نه گفتن به جمهوری اسلامی" به صدای بلند، درهمه حوزه های زندگی اجتماعی از اعتراضات طبقه کارگر، معلمان ، ایراندختان خیابان انقلاب، آن مادرو دختر در واگن مترو که حجاب اجباری را به کنار میزنند، تا وکلای مبارز، نویسندگان نگهبان فرهنگ، آن چهار ده شیرزن و دلیر مردی که باقامت افراشته به خامنه ای گفتند برو! همه و همه ، گویی به صف ایستاده اند، زندان شکنجه رابجان می خرند، نقد جان عزیز خویش را به "داو اول" نهاده اند، آری اینان رهبران جنبش، جنبش مردم ایران درراه رهایی هستند؛

نیروهای ودسته جات سیاسی

ما هر دسته ی سیاسی را که با حکومت کشوری خارجی رابطه داشته باشد، هردسته سیاسی که از اقدامات حکومتی خارجی مانند تحریم، که مستقیماً یا غیر مستقیم نیازهای زندگی مردم ایران را دچار محدودیت کند، حمایت نماید، محکوم می کنیم و با آنها مرز بندی گذر ناپذیر داریم . مگر تحریمهایی که مستقیما علیه حکومت جمهوری اسلامی باشد مانند تحریم تسلیحاتی ، دیپلماتیک ، یا تحریم افراد حکومت.

کشورهای خارجی و دخالتشان درامور ایران

نخست یاد آوری کنم که امروزه اصلی ترین دشمن ایران و مردم ایران ، جمهوری اسلامی" است. اما در حیطه ابرقدرتها، انگلستان با کشور ایران دشمنی تاریخی دارد؛ به نظر من این خیلی مهم است و اپوزیسیون ترقی خواه باید از دشمنان خارجی ما آگاهی داشته باشد. انگلستان از پیشرفت مردم ایران نگران است. نظر به جایگاه تاریخی و طبیعی فرهنگ و تمدن ایران در منطقه ،ازهنگام استعمار هند تا کنون، انگلستان سر براوردن ایران پیشرفته و فرهنگ گستر را مانع سلطه و نفوذ خود در کشورها ی منطقه می داند. انگلستان از جنگ و درگیری و تخریب سود می برد.انگلستان از اساس حکومت اسلامی در ایران و طا لبان در افغانستان ، (بویژه علیه آلترناتیو ترقی خواه که برتوسعه اقتصادی کشور توانا باشد)، حمایت می کند. انگلستان با دستگاه های تبلیغاتی خود (رسانه های فارسی زبان لندن و...)، بدروغ و هدفمند چنین تبلیغ می کند که اپوزیسیون ایران یا اصلاح طلب اند یا "برانداز طرفدار ترامپ و...". انگلستان، امریکا ، حتی عربستان با هزینه های زیاد تلاش دارند برای مردم ما "اپوزیسیون سازی " کنند. اینکار باهدف سانسور سازمانها و احزاب تاریخی - حقیقی ، ترقی خواه ومستقل ایرانی صورت می گیرد.

اصلاح طلبان

اینجانب از آغاز دولت خاتمی در باره اصلاح طلبان نوشتم و اهداف کمتر آشکار آنها را فاش کردم.

در همه جنبش های اجتماعی در همه جا اصلاح طلبی (رفرمیسم ) هم بوده. ما کمونیستها ضمن اینکه تاریخا طرفدار انقلاب بودیم (بویزه درقرنهای پیش) اما همواره از رفرم هم استقبال کردیم ضمنا رفرمیست نبودیم. اما درمورد اصلاح طلبان حکومت جمهوری اسلامی: اولا اینان واقعا اصلاح طلب نیستند، گنده هایشان به دروغ خودرا به مصدق یا امیر کبیر و ... وصل می کنند

هدف اصلی اصلاح طلبان جمهوری اسلامی، برخلاف رفرمیست های تاریخی مانند مصدق و ...! ایران و خوشبختی و پیشرفت مردم ایران نیست؛ هدف اصلی اینان که جناحی از جمهوری سلامی می باشند ، همانا حفظ "جمهوری اسلامی "است ، حفظ "نظام " است. اینجانب این حقیقت را از آغاز دولت خاتمی گفتم ونوشتم؛ شخص خاتمی در پایان دولتش بارها این حقیقت را که: "ما اصلاح طلبان هدف اصلی ما حفظ جمهوری اسلامی است " علنا بیان کرده است.

اصلاح طلبان بدیهتا یک طیف هستند که از سه بخش تشکیل شده اند ۱- شماری ملای حکومتی که زمان شاه فعالیت سیاسی می کردند یا به آن نزدیک بودند. ۲- شماری که باسازمان مجاهدین خلق در پیش از انقلاب نزدیک بودند (به مبارزه رادیکال درزمان شاه )، بعد از موضع راست ازسازمان جدا شدند(هدف جانبداری از مجاهدین خلق نیست)، اینان سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را برپا کردند کردند ۳- دانشگاه دیده های زمان شاه، اینان بیشترین شمار اصلاح طلبان در ۱۳۷۶ بودند. در مورد این گروه سوم توضیح می دهم : در زمان شاه بویژه در دهه پنجاه ، جو سیاسی دانشگاههای کشور خیلی فعال بود البته زیر سرکوب شدید (و نه به شدت آن در جمهوری اسلامی ) بطوریکه هرسال در آغاز سال تحصیلی بازداشتگاه (شکنجه گاه ) ساواک- شهربانی پر میشد از دستگیری دانشجویان بخاطر فعالیت سال گذشته شان. درتمام این سالها همواره شمار قا بل ملاحظه ای دانشجوی مذهبی دردانشگاه ها بودند. که اصولاً در فعالیتهای سیاسی حتی عضویت در انجمن اسلامی شرکت نمی کردند. بهنگام اعتصابات اینان درنمازخانه ها به دعا مشغول می شدند .

اینها در مراسم های مذهبی معمولی شرکت می کردند، ممکن بود کتابهای شریعتی را بخوانند اما در جلسات سخنرانی شریعتی یا شرکت نمی کردند یا گاهی بااحتیاط! از نظر روحی اینان یک احساس حقارتی نسبت به دانشجویان مبارز در خود احساس می کردند. انقلاب در شرایطی رخ داد که ملاها به شدت با سازمان مجاهدین خلق (همان بخش اصلی مذهبی )بسیار بد و دشمن بودند. از اینروی از همان آغاز دانشجویان مذهبی یی که سیاسی نبودند، را گزینش می کردند. انقلاب بود ! همه هم به درستی پیوسته بودند. اما این دسته بنا به آن عقده حقارتی که در برابردانشجویان طرفدار جنبش مسلحانه داشتند. دست به کارهای فرصت طلبانه و خطرناک علیه مردم می زدند، به نوعی "نامرد" بودند. مثلا در جریان انقلاب که پلیس شاه چندان اقدامی نمی توانست بکند، اینان نیمه شب دراتاق نگهبانان دانشگاه ، که اصلا مامور امنیتی حکومت نبودند فقط حقوقبگیر و نگهبان بودند، کوکتل مولوتف می انداختند وآن بیچاره ها زنده زنده در آتش می سوختند. اینان پس از سقوط حکومت پیشین ، در سپاه ، کمیته ، سازمان اطلاعات و...گرداننده امور شدند. بعدتر نام خودرا دانشجویان خط امام گذاشتند. عمل بزدلانه و فرصت طلبانه گروگانگیری دیپلماتهای آمریکا در پناه حکومت مستقر، کار اینان بود. مشخصه بارز این اصلاح طلبان که بیشترین کادرها دردوره خاتمی بودند، این بود که در زمان دیکتاتوری شاه در زمانی که مبارزه هزینه داشت، مبارزه نکرده بودند. بهمین سبب پس از پایان دولت خاتمی، وقتی برخی از اینان دستگیرمی شدند، با اینکه زندانبانانشان از برا دران خودشان بودند و قطعا فشار آنچنانی نبود بعضی زود به تلویزیون آمده و درپیشگاه حکومت خودشان، توبه می کردند. پس از انقلاب دانشجویان ترقی خواه دردانشگاه ها اکثریت بودند. در انتخابات ها، در دانشگاهها ، دانشجویان خط امام رای نمی آوردند. پس اینا ن در سال ۱۳۵۹با بسیج لمپنهای شهرها به داشگاه ها حمله کردند(انقلاب فرهنگی) و این اولین با ر در تاریخ ایران و بلکه جهان بود که شماری دانشجو، دانشگاه ها را به خاک و خون میکشیدند (قائدتا نظامی های چکمه پوش دیکتاتوری های نظامی ، چنین کرده بودند ). دانشگاه ها را بستند ، دانشجویان پیشروو اکثریت استادان را که درمیان آنان بسیاری از نخبه گان و برجستگان در سطح جهانی بودند، بیرون کردند. سه سال دانشگاهها را بستند. سپس آنرا تحویل حوزه علمیه دادند. به همدیگر دکترا دادند. دکترای همه اصلاح طلبان حکومتی که بعد از سال ۵۹ بدست آمده فاقد اعتبار است. "دفتر تحکیم وحدت حوزه ودانشگاه" راه انداختند. که همچون "وحدت علم و جهل" نشدنی بود. آنان در واقع دانشگاه را دراختیار حوزه گذاشتند دفتر تحکیم وحدت عملا کارش جلوگیری از رشد جنبش آزاد دانشجویی بود، جنبشی که از بدو برپایی دانشگاه در ایران و جهان وجودداشت. سرانجام دوره مصرف "تحکیم وحدت" برای خامنه ای به پایان رسید. آنرا بستند، "رهبران "ر فتند به خارجه بدون اینکه کمترین انتقادی از نقش مخرب خود درتاریخ مبارزات دانشجویی بکنند. سپس وقتی اصولگرایان به خودشان دکترا دادند، اصلاح طلبها دادشان درآمد.خلاصه دانشجیان خط امام (اصلاح طلبان بعدی)، سران دفترتحکیم مسئول وضع کنونی دانشگاها هستند. شماری از اعضای مجاهدین انقلاب اسلامی اصلاح طلبان، پایه گذاران اصلی دستگاه سرکوب و وزارت اطلاعات رژیم می باشند. البته هستند شماری از اصلاح طلبان اولیه و مجاهدین انقلاب که از این مسیر برگشته و بسوی مردم آمدند، که البته این شایسته صداقت مبارزاتی و مردمیشان می باشد؛ به نظر من دررابطه با چنین کسانی جنبش مردمی ترقی خواه باید گذشته هارا در چارچوب اختلافات درون جبهه مردم حساب کند.

به نظرم از بعد از ۱۳۸۴ تاکنون تخریب بزرگی(فاجعه با ر، بدست احمدی نژاد، با ارده و نقشه خامنه ای) درساختارطبیعی طبقاتی جامعه ایران انجام شد . اقتصاد قشر صاحب امتیاز حکومتی، به اقتصاد رانتی وابسته به جناح بیت- سپاه گردیده تبدیل شد. اکثریت توده ها، فقیر و سرگردان و آواره شده اند. اصلاح طلبان جوانتر و امروزی اصولا از لحاظ اقتصادی وابسته به جناح حا کم هستند. اگر این تحلیل درست باشد می توان وضع فلاکت بار امروزی اصلاح طلبان حکومتی را که هدف اصلیشان را حفظ نظام قرار داده اند ، فهمید. آخرین سخنم به اصلاح طلبها این است : یا از جمهوری اسلامی رسما جدا شوید و به صف مردم بپیوندید؛ یا دستکم اعلام کنید که هدف شما و استراتژی شما نجات ایران و خوشبختی مردم ایران است و دیگربه "حفظ نظام اوجب واجبات است" وابسته نیستید . وگرنه راهی جز این ندارید که تماما دربرابر مردم قرار بگیرید . به امید واهی بازگشت گرد ونه ای که به گردش درآمده نمانید.

------------------

پاورقی

۱- ا ز ترسش پیشتر چنین کاری کرده، اما یقیبا مطلع بوده )

2که او خودرا از سلاله صحراگردان حجاز می داند که چهارده قرن پیش به ایران حمله کردند وانان معتقد بودند که باید ایرانیان را تحقیر کرد.خامنه ای مصر به تحقیر ایرانیان است

۳- محمد رضا خاتمی رئیس جبهه مشارکت دردادگاه ثبت کرد که درانتخابات ۸۸، هشت ملیون رای به نفع احمدی نژاد تقلب شده

۴- مصاحبه لیلا واثقی فرمانداو شهر قدس، در تلویزیون و ستایش وزیر کشور ازاین فرماندار درهمان تلویزیون، دولت روحانی، این خاتون! را ارتقاء مقام داد.

۵- نه جا معه شناسی خرافه گرای نیروهای راست جهانی

۶- شعبده بازی های ، نمایندگان ایرانی جامعه شناسی راست جهانی ، این حقیقت را نمی تواند پنهان کند

۷- دلیل اصلی روی کار آوردن احمدی نژاد

۸- این تازه بنابه اما ر رسمی و اعدامهای تایید شده است

۹- از جمله: اینکه قدرتهای بزرگ غربی دردوره جنگ سرد، از روی ترس از کمونیسم، از جریان سیاسی - مذهبی در ایران و بویژه درجریان انقلاب و پس از آن، از خمینی پشتیبانی می کردند. حکومت پیشین بنا به ترسش از کمونیسم و بویژه که ایران همسایه دیوار بدیوار شوروی بود، راه فعالیت شماری از نیروهای سیاسی- مذهبی راباز گذاشته بود و درمواردی به آنها کمک هم می کرد. نقش منحصر بفرد خمینی، همچون یک مرجع تقلید، در جریان انقلاب. قدرت تخدیر دستگاه روحانیت. کمک بیشتر نیروهای سیاسی - مذهبی به خمینی و دفاع آنان از "جمهوری اسلامی "(مانند نهضت آزادی ، افتخارات یزدی شرکت درانتخابات حق است)؛ ضعف نیروهای ملی ونیروهای چپ و خطاهای آنها ، باعث شدند تا

۱۰- خاتمی رئیس جمهور سال ۸۸ رسما در تلوزیون به دانشجویان گفت : سرکوبتان می کنیم، سرکوب و کشتن کارگران خاتون آباد ، در اعتراضات کاملا مسالمت آمیز ۹۶ اصلاح طلبان از انبوهی و گستردگی آن به وحشت افتاده امردم راشدیدا محکوم و تهدید کردند و اقلا یکی شان درروزنامه علنا حکومت را بخاطر"تاخیر" در سرکوب سرزنش کرد

۱۱- بازداشت بدست دوستانتان که لابد رحماء بینکم است

۱۲- او در عراق صدام بزرگ شده

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید