«دانشگاه زنده است» و آزادی و عدالت اجتماعی همچنان سرلوحە مبارزات جنبش دانشجویی است نه شعاری مقطعی و مناسبتیست و نه واکنشی به یک رویداد خاص. جنبش دانشجویی حیاتش را از نقد، پرسشگری و مقاومت و مبارزه میگیرد و در هر دورهای ولو زیر سختترین ناملایمات و شديدترين سرکوب ها راهی برای دوام و پیشروی پیدا میکند.
پویایی دانشگاه برآمده از شور لحظهای نیست؛ بلکه برخاسته از سنتی است که در ماهیت جنبش دانشجویی ریشه دارد و بهجای تقلید، میاندیشد و میپرسد.
۱۶ آذر؛ آغاز یک سنت پایدار برای آزادی و عليه استبداد
۱۶ آذر ۱۳۳۲، سه دانشجوی آزادیخواه، احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و مهدی شریعت رضوی، در اعتراض به سلطه و استبداد پهلوی به خاک افتادند. آن روز سرکوب گران با کشتار ۳ تن از دانشجويان مبارز می خواستند صدای آزادیخواهی دانشجويان را خاموش کنند. اما تجربه تاریخی خلاف آن را نشان داد: با سرکوب میتوان صدای دانشجو را برای لحظهای پایین آورد، اما نمیتوان آن را خاموش کرد.
همان رخداد خصلت جنبش دانشجویی را نشان داد: ایستادن در برابر سلطه از هر نوع، در هر دوره. این خصلت در نسلهای بعدی ادامه یافت: از دهههای ۵۰ و ۷۰، تا جنبشهای ۸۸ و ۹۸، و سپس در جنبش زن، زندگی، آزادی. دانشجویان با زبان روشن، نه فقط اقتدار حکومتی، بلکه هر گرایش استبدادی، تمامیتخواه، جنگطلب یا تحریممحور را نیز مورد نقد قرار دادهاند. این استقلال فکری همان عنصری است که «دانشگاه زنده است» را به یک حقیقت پایدار بدل میکند.
در سالهای اخیر، فشار ارگان های سرکوبگر و امنيتی رژیم بر دانشگاهها شدت گرفته است:
پروندهسازیها، احکام تعلیق، محرومیت از تحصیل، احضارهای مکرر و بازداشتهایی که زندگی دانشجویان و خانوادههایشان را تحت فشار قرار دادە است و مادرانی کە از سرنوشت فرزندانشان همچنان بی اطلاع گذاشتە شدەاند
علیرغم وعدههای انتخاباتی دولت پزشکیان، هنوز بخش بزرگی از زندانیان سیاسی از میان دانشجویان و دانشگاهیان است و بازداشت های آنان ادامه دارد.احسان فریدی، دانشجوی تبریزی محکوم به اعدام، یکی از نمونه هاست که نشانگر این وضعیت است. احکام سنگين، و ارعاب مداوم فعالان دانشجویی نشان میدهد فشار بر دانشگاه نه یک تصمیم موردی، بلکه سیاستی پایدار برای حفظ و تداوم سرکوب محیط آکادمیک است.
با همه اینها، زیر پوست دانشگاه روندی دیگری در جريان است:
تلاش برای بحث، نوشتن، تبیین بحرانها، محافل کتاب خوانی، تحقیق درباره ریشههای وضعیت موجود و یافتن راههای خروج.
این تلاشها، هرچند زیر سایهی سرکوب، اما بیوقفه ادامه دارد و نشان میدهد که دانشگاه همچنان زنده و فعال است.
تحمیل حجاب و تعرض به آزادیهای فردی در دانشگاه
تحولات اجتماعی پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» نشان داده است که جامعه ایران وارد مرحلهای تازه شده است؛ مرحلهای که در آن حجاب اجباری از سوی دانشجویان و در جامعە و دانشگاە ها تحمل نمی شود. در خیابانها و در بسیاری از فضاهای فرهنگی و مدنی، حجاب اجباری عملاً فروپاشیده و ارادهی بخش بزرگی از مردم، این اجبار را از اعتبار تهی کرده است. با وجود فشارها برای تصویب قوانین جدید در تحمیل حجاب، هیچیک از نهادهای حکمرانی توانایی اعمال و اجرای آن را ندارند.
گزارشهایی که از تداوم فشار برای تحمیل حجاب در محیط دانشگاه خبر میدهند، نگرانکننده و نشانهای از تلاش برای ایجاد یک «حیات دوگانه» میان فضای عمومی جامعه و فضای رسمی دانشگاه است؛ وضعیتی که نه تنها با کرامت انسانی در تضاد است، بلکه در شأن دانشگاه و محیط علمی نیز نیست.
دانشگاه باید از این دوگانگی رها شود تا بتواند نقش خود را به عنوان فضایی آزاد برای اندیشه، تحقیق و رشد انسانی ایفا کند.
کالاییسازی آموزش؛ تهدیدی ساختاری برای آینده دانشگاه
در کنار سرکوب مستقیم ارگان های امنيتی جمهوری اسلامی، روند دیگری در حال گسترش است که آینده دانشگاه را عمیقاً تهدید میکند: کالاییسازی آموزش عالی. این روند، آموزش را از یک حق عمومی به یک امتیاز طبقاتی و بازارمحور تبدیل کرده است.
پیامدها روشناند:
افزایش مداوم هزینههای تحصیل، که در سال جاری بر روند صعودی آن افزوده شده است
تبدیل دانشجو به «مشتری» و دانشگاه به «بنگاه تجاری»
حذف تدریجی دانشجویان از خانواده های کمبرخوردار
حذف کامل فرودستان
تقلیل نقش دانشگاه به بازاری کوچک در حاشیه نظام اقتصادی بحرانزده
ورودیهای دانشگاههای دولتی هر سال بیشتر به سمت طبقات بالاتر سوق پیدا میکنند و این تغییر در سال جاری بدتر از تمام سالهای اخیر است. بهجای آنکه دانشگاه نردبانی برای کاهش فاصله طبقاتی باشد، به ابزاری برای بازتولید نابرابری تبدیل شده است.
کالاییسازی، آرام اما بیوقفه، عدالت آموزشی را تهدید میکند و بخشی از جامعه را از حق تحصیل محروم میسازد.
در کنار این روندها، یکی از جلوههای نگرانکننده پولیسازی آموزش، «صندلیفروشی» در برخی دانشگاههای معتبر کشور به دانشجویانی از کشورهای همسایه است؛ موقعیتهایی که پیشتر موضوع رقابت علمی میان دانشآموزان ایرانی برای ورود به دانشگاه بود، امروز در روندهایی غیرشفاف و بعضاً بدون سازوکار روشن علمی، به شکل ارزی واگذار میشود. این روند، نه تنها نقض عدالت آموزشی است، بلکه به تضعیف اعتبار علمی و اجتماعی دانشگاههای کشور نیز میانجامد.
مطالبات مبرم دانشجویان و دانشگاهیان
ـ آزادی فوری و بیقید و شرط دانشجویان و دانشگاهیان زندانی
ـ لغو پروندهسازیها، احکام تعلیق، محرومیت از تحصیل و پایاندادن به حضور نیروهای امنیتی در دانشگاه
ـ توقف روند کالاییسازی آموزش و بازگرداندن دانشگاه به جایگاه عمومی، برابر و دموکراتیک آن
ـ تضمین عدالت آموزشی و دسترسی برابر به آموزش عالی برای همه طبقات اجتماعی
ـ لغو کامل اجبارِ حجاب در دانشگاهها و تضمین آزادی پوشش مطابق کرامت انسانی و تحولات اجتماعی پس از جنبش زن، زندگی، آزادی
تا زمانی که ساختارهای حکومتی و نظام سرکوبگر پابرجا باشند، دانشگاه و جامعه در اسارت استبداد خواهند ماند.
گروه کار جوانان حزب چپ ایران، در سالگرد ۱۶ آذر، یاد قندچی، بزرگنیا و شریعت رضوی و همهی جانباختگان جنبش دانشجویی، و دانشجویانی را کە در مبارزە با دیکتاتوری های رژیم های سلطنتی و فقاهتی در راە آزادی جان باختەاند، گرامی می دارد و بە دانشجویان و دانشگاهیانی کە همچنان علیە استبداد و بیدادگری حکومت جمهوری اسلامی ایستادگی و مبارزە می کنند درود میفرستد. ما بار دیگر بر این حقیقت ساده اما بنیادین تأکید میکنیم که دانشگاه، با همهی زخمها و فشارهایی که بر آن وارد شده، همچنان یکی از کانونهای مهم مقاومت مدنی و اندیشه انتقادی و تاثیر گذار مبارزە با استبداد و بی عدالتی باقی خواهد ماند.
در این روز، ما در عین نگاه به گذشته، به مسئولیت امروز نیز آگاهیم و برای دفاع از آزادی اندیشه، حمایت از دانشجویان تحت فشار، مبارزه با کالاییسازی آموزش، و پافشاری بر حق جامعه برای داشتن دانشگاهی مستقل، برابر و آزاد در کنار و دوشادوش دانشجویان و دانشگاهیان مبارزه خود را تشدید می کنیم.
ما باور داریم که رهایی دانشگاه از سایهی امنیتی و بازاری تنها بخشی از مسیر بزرگتری است که جامعهی ایران باید طی کند، مسیر تغییر بنیادین وضعیت موجود از پايان دادن به جمهوری اسلامی و استقرار جمهوری سکولار دمکرات بجای آن می گذرد.
یاد جانباختگان ۱۶ آذر ماندگار است،
جنبش دانشجویی ادامه دارد،
و دانشگاه زنده است.
گروه کار جوانان حزب چپ ايران
۱۴ آذر ۱۴۰۴ (۵ دسامبر ۲۰۲۵)
افزودن دیدگاه جدید