بدون شک چپ ستیزی نه تنهادست آورد ۴۷ ساله حکومت اسلامی بلکه میراث وادامه همان سیاستی است که دوران سلطنت پهلوی پایه گذاری شده است.
وضعیت حاکمیت اسلامی بعنوان حافظ منافع سرمایه داری رانت خوار ومافیایی که در بحران های لاینحل گرفتار آمده و این روزها که صدای عدالت خواهی وظلم ستیزی وازادیخواهی کارگران،معلمان،بازنشستگان، پرستاران ودیگر زحمتکشان ایران رساتر ورشد یاهمگرایی بیشتر از هر زمان دیگر، حافظان نظام استبدادی وسرمایه داری غارتگر را به وحشت انداخته وبی سبب نیست که این روزها از طرف نیروهای سلطنت طلب وراست افراطی احزاب اصلاح طل حکومتی رانت خوار وامنیتی ها در کنار هم قرار می‌گیرند وبا یک برنامه هماهنگ که سر نخ آنرا باید در اتاق امنیتی ها جست با هر شیوه پروپاگاندا ومغلطه گری ودروغ بافی به ستيز بیشتر با تفکر چپ برخواسته اند
هم پوشانی حکومت جنایتکار وغارتگر اسلامی با سلطنت طلبان که خود دارای پیشینه سیاهی از استبداد ، سرکوب، رانت واعدام می باشند هیچ تعجبی ندارد. با وجود تفاوت های ظاهری بین حکومت ولایت فقیه با سلطنت طلبان آنان در دو اصل باهم مشترکند. سرکوب نیروهای چپ ودموکرات و تشکل های دموکراتیک، سندیکاها واتحادیه ها مستقل کارگری و حفظ قدرت وثروت در دست اقلیتی سرمایە دار و رانت خوار وچپاول گر.
۱-حذف فیزیکی و سیاسی نیروهای چپ ودموکرات وسرکوب تشکل های دموکراتیک وسندیکاها واتحادیه ها مستقل کارگری ومدنی
۲-حفظ قدرت وثروت در دست اقلیتی رانت خوار وچپاول گر.
این دشمنی ديرينه با تفکر چپ نه یک سیاست بلکه از عدالت خواهی ،ازادی طلبی ودموکراسی خواهی تفکر چپ برخواسته ، برنامه و واهدافی که نه با نظام مافیایی حکومت اسلامی ونه با سلطنت طلبان اویزان به نوستالژیک هیچ سازگاری وقرابتی ندارد
نقش اصلاح طلبان در تعیین مسیر چپ ستیزی
اصلاح طلبان در طول حاکمیت اسلامی بخشی از شبکه قدرت وثروت بوده ونقش حافظ نظم
رانتی رااز دوران رفسنجانی با پیش برد سیاست های نئولیبرالی، خصوصی سازی و خصولتی سازی وامنیتی کردن اقتصاد را با دیگر بخش های حکومت پیش برده اند ودر تمام سرکوب ها وجنایت حاکمیت سهیم هستند. حزب کارگزاران سازندگی که در تجارت وهواپیمایی ومافیای آب وساخت وسازهای شهری دارای بالاترین رانت می باشد .خانه کارگر وشورای های کار در کنار وزارت کار بعنوان بازوان سرکوب کارگران وزحمتکشان وغارت صنایع در طول این حکومت در اختیار اصلاح طلبان بود وهست. رسانه های اصلاح طلبان همراه با امنیتی ها وجناح های دیگر در حکومت ناتوانی و ورشکستگی اقتصادی خود را به دروغ به تفکر چپ منصوب می‌کنند. وبا وقیحانه ترین شکل به تخریب وجعل اطلاعات بر علیه چپ می پردازند .چپ رابعنوان ضد
توسعه و ضدنظم اقتصادی به مردم می فروشند در حالی که خود در ۴۷ سال گذشته بخش اعظم رانت وفساد وغارت صنایع ونابودی محیط زیست را در کارنامه دارند
.
۳- ترس حکومت از چپ واعتراضات کارگری
در واقع باید دانست که چپ ستیزی ترس کل نظام سرمایه داری غارتگر حاکم بر ایران وسلطنت طلبان از گسترش ورشد یابندگی جنبش اعتراضی کارگران وزحمتکشان وپیوند تفکر چپ با این جنبش های اجتماعی است .تفکر چپ که مدافع عدالت اجتماعی وآزادی ودموکراسی وبرابر حقوقی تمام مردم با هر عقیده وایده ای است. اعتصاب ها واعتراض های کارگران ومعلمان وبازنشستگان ودیگر زحمتکشان که حقوقشان پایمال وغارت شده است .هر روز قوی تر وبا شعار هایی که راس نظام فاسد وسپاه حافظ سرمایه داران نو کیسه رانت خوار را هدف می‌گیرد ،این اعتراضات با قدم های مطمئن تر با شعارهایی بر علیه سلطه پیمانکاران، امنیت شغلی واقعی ، وعلیه خصولتی سازی،وتسلط وغارت سپاه پاسداران وبیت رهبری بر کل ثروت کشور چنگ انداخته ،حرکتی رشد یابنده دارد
بعداز جنگ ۱۲ روزه ناتوانی،عدم مدیریت ومهم تر عدم انسجام درونی حکومت. وضعف نظامی آن به عینه مردم شاهد بودند. در اصل آبرویی برای این حاکمیت از هر جناح باقی نمانده ودیگر اعتباری برای حاکمان در بین مردم وجود ندارد .
در چنین شرایطی ،هجوم هماهنگ وسازمان یافته تمام جبهه مدافعان استبداد وسرمایه داری غارتگر با پرچم داری روزنامه میهن ونویسنده ای پادو رانت خواران وفاسدان چون
قوچانی خط چپ ستیزی را استارت زده وسلطنت طلبان هم بعنوان بال برون مرزی سرکوب به آن دامن زده اند.
می‌دانند که اگر آگاهی وگفتمان چپ با کف خیابان در هم آمیزد، دیگر نه سرکوب ونه تبلیغات دروغین این حافظان قدرت وثروت توان مهار جنبش مردمی را ندارند باید توجه داشت که جدا از طیف های طرفداران استبداد ودیکتاتوری وغارتگران،.اشتباهات وپراکندگی نیروهای چپ خود عامل تضعیف بیشتر جنبش شده است .متاسفانه دو گرایش انحرافی که خود را چپ تعریف می‌کنند ، چپ معروف به محور مقاومت
این طریق زیر ضرب تهمت وافترا قرار می‌دهند.
۱-چپ محور مقاومت .که در کنار متحجر ترین بخش حکومت ازپایداریچی ها واصول گریان قرار می‌گیرد وبا شعار ضد امپریالیستی، تمام جنایت وغارتگری حکومت اسلامی را نادیده گرفته .وحتی امپریالیسم را فقط در آمریکا ستیزی و پرو روسی میبند
از طریق حکومت وسلطنت طلبان بعنوان جریان اصلی چپ به جامعه فروخته می‌شود. ونیروهای واقعی انقلابی را ازرفرمیستها تفکیک می کند
.
۲-چپ رفرمیسم. اصلاح طلب
. بخش دیگری که با تمام خطاها واشتباهات ۴۷ ساله خویش هنوز به نقد ننشسته وهنوز دل در گرو اصلاح حکومت اسلامی واصلاح طلبان دارد. صدای کارگران وزحمتکشان تنها بهانه ای برای تبلیغ به خدمت می‌گیرد واز چپ برای خود دکانی ساخته است. به یک نیروی دنبال رو اصلاح طلبان بدل شده وهمیشه چشم ترحمی از آنها طلب می‌کند. وگاها در نقش نصیحت الملوک به خامنه‌ای بعنوان رهبر جنایت کاران حکومت اعلام وفاداری می‌کند. هر چند این جریان بخواهد خود چپ بنامد بخشی از پروپاگاندای حکومت بر علیه جنبش چپ عدالت خواه و ضد سلطه می باشد.
حاکمیت اسلامی وسلطنت طلبان این دو جریان را بعنوان چماقی بر تفکر چپ همواره کوبیده
واما بحث اصلی بر تفکر چپی
است که ضد هر نوع سلطه وتبعیض ودیکتاتوریست. در عمل وبیان معتقد به عدالت اجتماعی ودموکراسی گسترده تا پایین ترین لایه های اجتماع. ضد هر نوع تبعیض است . تفکر وسیاست چپ جامعه گرا که جایگاه خود را در کنار جنبش های کارگران ودیگر زحمتکشان می‌داند .واز زاویه منافع ملی ایران بر سياست جهانی می‌نگرد.
نیاز امروز تفکر چپ جامعه گرا
تلاش برای یک گفتمان مشترک بر پایه منافع زحمتکشان در جهت همراهی وهمگامی برای سرنگونی حاکمیت جنایت کار اسلامی است .که متاسفانه هنوز به این نیاز نتوانسته است پاسخ دهد ..
این نوشته قبل از دستگیر گروهی متفکران واقتصاد دانان چپ نوشته شده بود . و به این سرکوبگری وجنایت حکومت
اشاره ندارد
.
.
.
.
.
.
-
افزودن دیدگاه جدید