جمعه شب گذشته شورای امنیت سازمان ملل به پیش نویس قطعنامۀ پیشنهادی چین و روسیه، دایر بر تعویق ۶ ماهۀ "مکانیسم ماشه" رأی منفی داد. فقط یک روز پس از آن یحیی رحیم صفوی، دستیار و مشاور خامنه ای، در مصاحبه ای تلویزیونی، با ارزیابی مثبت از پیمان میان عربستان و پاکستان، پیشنهاد کرد که ایران هم به این پیمان بپیوندد. او به این پیشنهاد اکتفا نکرد و از این که ایران، ترکیه، پاکستان، عراق و عربستان "می توانند به یک پیمان دسته جمعی برسند" سخن گفت.
طبق پیمان میان پاکستان و عربستان حمله به یکی از این دو کشور به مثابۀ حمله به هر دو تلقی خواهد شد: پیمانی که در اساس امکان برخورداری عربستان از توان هسته ای یا "بازدارندگی هسته ای" پاکستان را فراهم می آورد. هنگامی که این پیمان اعلام شد، پاره ای از ارزیابیها آن را واکنشی در برابر تجاوز نظامی اسرائیل در چندهفتۀ گذشته به قطر دانستند. اما آشکار شد که چنین پیمانی نمی توانست ماحصل مناسباتی دوهفتهای بین پاکستان و عربستان باشد. به علاوه این نیز نمیتوانست رازی بماند که عربستان، به ازای دریافت حمایت نظامی از پاکستان، متعهد به حمایت مالی قابل توجهی از پاکستان شده است.
حالا رحیم صفوی از پیوستن به این پیمان و فراتر از آن، از ایجاد پیمانی نظامی با شرکت ترکیه و ... می گوید. انگار خزانۀ جمهوری اسلامی هم سرشار از دلارهای نفتی برای پرداخت هزینههای عضویت در چنان پیمانی است؛ انگار ترکیه عضوی از ناتو نیست و هراس از حملۀ اسرائیل میتواند آن را به پیمانی با جمهوری اسلامی ترغیب کند؛ انگار دیگر کشورهای مورد نظر رحیم صفوی علاقه مند اند پا به پیمانی با جمهوری اسلامی بگذارند، که با یک تهدید فزاینده روبروست: این تهدید که هر دم مورد حمله قرار گیرد.
رحیم صفوی واقف است که پیشنهادش پژواکی جدی نخواهد یافت، از این رو به ناممکنی چنین پیمانی به دلیل عضویت ترکیه در ناتو و عدم اقدام پاکستان و عربستان "بدون اجازه آمریکا" اعتراف می کند. او این کیفیت را "مشارکت فعال جمهوری اسلامی به عنوان قدرت منطقهای در پیمانهای دفاعی - امنیتی منطقه ای" مینامد. کیفیتی که نام درست آن "اند" استیصال است.
افزودن دیدگاه جدید