بعد از نمایش درباغ سبز "انتخاباتی" بر خلاف وعدەهایی کە برای احترام بە حقوق مردم و رعایت آن توسط کاندیدای مورد نظر حکومت و حامیان اصلاح طلب محافظە کار آن دادە می شد، بساط اعدام و بگیر و ببند و سرکوب و اختناق بیشتر از پیش شد و دامنە آن بە فعالین پیشین جنبش های اجتماعی امتداد پیدا کرد.
رژیم کە داغدار تحریم ٦٠ درصدی "انتخابات" مهندسی شدە خود بود و می دانست کە تعداد واقعی مردمی کە نمی خواهند سر بە تن رژیم باشد خیلی بیشتر از ٦٠ درصد است با این تصور ابلهانە کە می تواند با تشدید بازهم بیشتر استبداد و سرکوب هم اثر انتظارات ایجاد شدە در انتخابات مهندسی شدە در میان غیر خودی های شرکت کنندە در آن را بزداید و هم جامعە را مرعوب نماید، سعی می کند آب رفتە را با تشدید فشار و مجازات ها بە جوی برگرداند. هم از این رو بود کە دە ها نفر را ظرف کمتر از دوهفتە بە دار کشید، شمار زیادی از فعالین سیاسی، مدنی و زنان مدافع جنبش زن، زندگی آزادی از جملە ٥ تن دیگر از زنان گیلانی را بە ٢٣ سال زندان محکوم کرد. زنان آزادەای را کە در اوین در اعتراض بە اعدام ها تحصن کردە بودند مورد ضرب و شتم قرار داد. حجاب بانان آتش بە اختیار را کە بنا بە وعدە پزشکیان قرار بود زنان و دختران از تعرض اوباشان فقاهتی در امان بمانند، روانە خیابان کردند تا بر سر زنان و دختربچگان همان بیاورند کە پیش از انتصابات می آوردند. در میان این هجومها و خانە و خیابان گردی ها دو تن از فعالین جنبش کارگری را کە بازنشستە شدە بودند نیز از تعرض آنان در امان نماندند. ابراهیم مددی معاون منتخب هیئت مدیرە سندیکای کارگران شرکت واحد در اولین مجمع عمومی سندیکا، کە بواسطە فعالیت سندیکایی بارها بە زندان انداختە بودند در این هفتە در حالی کە بازنشستە و بیمار بود دوبارە بە زندان بر گرداندند و همزمان با بە بند کشیدن مددی، اسماعیل گرامی را کە قبلا بە دلیل داشتن نقش در اعتراضات بازنشستگان، بازداشت و مدتی بە بند کشیدە بودند باردیگر بدون ارائە هیچ ادلەای ودادن اطلاعی بە خانوادە اش روانە زندان کردند. تعداد زیادی از معلمان را نیز در این مدت بازداشت، یا اخراج و بە مجازاتهای دیگری محکوم و از همە بدتر شریفە محمدی یکی دیگر از فعالین حقوق کارگر و خانم پخشان را بە اعدام محکوم کردند. البتە دایرە و شدت سرکوبها بسیار وسیعتر از آنهایی است کە شرح شان در این مختصر دادە شد.
این سرکوبها در شرایطی رخ می دهند، کە بنا بە ادعای رهبر و هواداران او رژیم از ثبات و مشروعیت مردمی برخوردار است و از "انتخابات" ریاست جمهوری بعنوان سندی برای اثبات ادعای خود استفادە می کنند.
در پاسخ بە این ادعای کذب باید گفت اگر رژیم از ثبات و مشروعیت برخوردار است و با خطر فروپاشی روبرو نیست چە دلیلی دارد کە حتی قبل از مراسم تنفیذ و تحلیلف رئیس جمهور ذوب در ولی فقیە، استبداد و سرکوب و اعدام را دو چندان نمودە و حتی مبارزان و آزادیخواهان بازنشستە امثال مددی را کە نیازمند مراقبت پزشکی است بدون اینکە مرتکب کاری شدە باشد را دوبارە بە بند می کشد؟ اگر روی اعتراضات و اعتصابهای پر شماری کە سراسر کشور را در بر گرفتە و هر روز کە می گذرد بر وسعت و تنوع آنها افزود میشود و در هنگامە بازی انتخاباتی بدون وقفە تداوم داشت مکث کنیم دلیل ترس مرگباری را کە چون بختگ بر سر رژیم افتادە و آن را بە حرکات جنون آمیز کشاندە درک می کنیم. رژیم تلاش دارد با گسترش اختناق و سرکوبها و توسل بە خشونت بیشتر این اعتراضات را کە آنها را خطری برای بقای خود می داند از میدان بدر کند. انتخاباتی کە رژیم آرزو میکرد مفری برای تجدید قوا برایش فراهم کند، رژیم را بە آرزوی اش نرساند کە هیچ بە فرصتی برای تشدید اعتراضات و مطالبە گری مردم و بر آمد اپزوسیون، از یکسو و تشدید شکاف در میان هر دو جناح حکومتی منجر شد. اختلافاتی کە بر سر ترکیب کابینە و استعفای جواد ظریف کسی کە بیشتر از پزشکیان برای او تبلیغ و تلاش و فریبکاری کرد، و انتقادات تند عدەای از اصلاح طلبان محافظە کار حامی پزشکیان از ترکیب کابینە و از سوی دیگر تشدید اختلافات بین نزدیکان خامنەای و تکە تکە شدن آنها گویای ناکامی و وخیمتر شدن موقعیت رژیم است. بقولی آمدند با این انتخابات ابروی رژیم را درست کنند، چشم اش را کور کردند.
افزودن دیدگاه جدید