پیش سخن:
پنجم ماه ژوئن، روزی است که از سوی سازمان ملل بهعنوان روز جهانی محیط زیست انتخاب شدهاست. هدف آن افزایش آگاهی مردم به منظور حفاظت از محیط زیست و تشويق سیاستمداران به اخذ تصمیمات ضرور برای رویارویی با تخریب محیط زیست و گونههای زیستیجانوری است. تاریخچه روز جهانی محیط زیست به سال ۱۹۷۲ بر میگردد. در آن سال برای اولین بار، سازمان ملل متحد کنفرانسی را با موضوع انسان و محیط زیست در شهر استکهلم سوئد برگزار کرد. همزمان با برپایی این کنفرانس مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای را تصویب کرد، که منجر به تشکیل برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد – یو. ان. ا. پ - شد. از سال ۱۹۷۲ تاکنون – یو. ان. ا. پ - هر ساله در سراسر جهان مراسم ویژهای را به مناسبت این روز برگزار میکند. مراسم این روز به اشکال مختلف در برخی کشورها برگزار میشود. مثل راهپیماییهای خیابانی، همایشهای دوچرخه سواری، مسابقات نقاشی و مقالهنویسی در مدارس، درختکاری، فعالیتهای مربوط به بازیافت پسماندها، پاکسازی و…. ، هدف از برگزاری چنین مراسمهائی جلب توجه عمومی به مسائلی است که محیط زیست را آلوده میکنند و ترغیب مردم به نگهداری زیست بوم. هر سال نیز یکی از مسائلی که شدیداً محیط زیست را تهدید میکند به عنوان موضوع این روز انتخاب میشود. شعار روزجهانی محیط زیست امسال به نام
(land restoration, desertification and drought resilience)
به معنی احیای زمین، بیابان زایی و مقاوم سازی در برابر خشکسالی است. تمرکز امسال دولتها و ارگانها بر روی این موضوعات خواهد بود و سرمایهگذاریهای عظیمی در بخشهای بیابان زایی و مقاوم سازی در برابر خشکسالی خواهد شد.
در زیر تلاش شده به مناسبت این روز به اختصار به جایگاه و اهمیت محیط زیست در برنامه جریانات و احزاب سیاسی پرداخته شود.
***
اهمیت زیست بوم و احزاب سبز و چپ سبز
تاکید سعدی شاعر بلند آوازه ایران در شعر؛ بنی آدم اعضای یک پیکرند،.. بر اهمیت همبستگی همه انسانهای کره زمین و جلب همبستگی و پشتیبانی آنها نسبت به یکدیگر در مواجهه با بلایای طبیعی و انسانی همچون جنگ و کشتار است. بجاست که در کنار آن اضافه شود؛ ماندگاری جوامع انسانی در حفظ و پایداری زیست بوم است. امروز کره زمین بعنوان خانه و کاشانه همه شهروندان و موجودات جهان در معرض آسيب های محیط زیستی قرار دارد! شاید تا ۳ قرن پیش و به قدمت تاریخ انسان، نیازی به توجه و تاکید بر پایداری و حفظ طبعیت نمیبود، انسانها در یک تعادل نانوشته با طبیعت و سایر جانداران با هم و در کنار هم زندگی میکردند. با وقوع انقلاب فنی و تکنیک و تسلط انسان به ابزاری که توسط آن قادر شد طبیعت و زیست بوم را تغییر دهد، اولین جرقه های تفکر پایداری زده میشود (۱ ). متعاقب آن شاهد توجه متفکرین و برخی رهبران سیاسی در پایان قرن نوزده و آغاز قرن بیستم به اهمیت حفظ محیط زیست هستیم. این پدیده هم در جوامع سرمایه داری که رشد اقتصادی حرف اول را میزند و برای دستیابی به رشد بیشتر نه تنها انسان که طبیعت هم دستمایه استثمار قرار می گرفتند، مشاهده شد و هم در اتحاد جماهیر شوروی. در این دوره گرچه افراد و سازمانهای مردم نهاد بویژه در اروپا، ازجمله کلوپ رم و آمریکای شمالی به همت و انگیزه های طبیعت دوستانه و با تلاش خود در ضرورت توجه به محیط زیست و ایجاد دیسکورس و گفتمان سبز نقش ایفا کردند. احزاب سبز در اوایل دهه ۷۰ میلادی متولد شدند. اولین حزب سبز در ۱۹۷۲ در مقابله با ساخت یک سد بزرگ و برای حفاظت از جنگل های گرمسیری در استرالیا شکل گرفت. حزب بعدی در نیوزیلند برای اقتصادی با رشد صفرو دفاع از حقوق همجنسگرایان به وجود آمد. تشکیل این دوحزب بعد از انتشار" محدودیت های رشد" بود. گزارش محدودیت های رشد توسط نیمی ا ز دانشمندان موسسه فناوری ماساچوست تالیف شد. مهمترین بحث این گزارش این بود که اگر رشد اقتصادی متوقف نشود، فاجعه اکولوژیکی پیش روی مان است. حزب بریتانیایی " مردم " نیز با این مانیفست که" منابع زمین محدود هستند و ما باید یاد بگیریم به عنوان بخشی از طبیعت زندگی کنیم و نه به عنوان ارباب آن"، این حزب در سال ۱۹۷۵ تحت نام حزب اکولوژی تغییر نام داد و از سال۱۹۸۵ حزب سبز خوانده شد. اما تشکیل حزب سبز آلمان در ۱۹۸۰ در کنگره فرانکفورت (۱) را باید نقطه عطف حضور پر رنگ و قابل رؤیت سبز اندیشی در سیاست در قالب احزاب و سازمانهای سیاسی دانست. همزمان و یا پیش و پس از ۱۹۸۰ در دیگر کشورهای اروپایی احزاب سبز مشابهی تشکیل شدند. این احزاب در ابتدا جدی گرفته نمیشدند و آنان را سلف گروه های اکسیونیست "گرین پیس" امروزی می پنداشتند، اما بتدریج با شرکت در انتخابات سراسری و ایالتی توانستند در قالب احزاب سیاسی رقیب در پارلمان فدرال، در پارلمانهای ایالتی، حتی بعنوان نخست وزیر ایالتی و یا در ائتلاف های ایالتی نیز حضور یابند. برای اولین بار در آلمان ائتلاف سبز و سوسيال دمکرات در سال ۹۸ دولت تشکیل دادند و از سال ۲۰۲۱ نیز در ائتلاف حکومتی ( چراع راهنمایی، سبز، زرد، سرخ) قرار دارند. هر چند متاسفانه در حزب سبز کنونی آلمان از آرمانهای انسان دوستانه، عدالت خواهانه و صلح خواهانه آنها کمتر نشانی میتوان دید، اما کماکان میتوان آنها را یک حزب طرفدار محیط زیست بشمار آورد.
گام بعدی تشکیل احزاب چپ سبز بود. با رواج بیشتر گفتمان سبز، توجه و علاقمندی نیروهای چپ به سبز اندیشی بیشتر شد و "محیط زیست " به یکی از اجزا برنامههای آنها تبدیل شد. در این دوره ما شاهد ظهور احزاب چپ سبز در مبارزات انتخاباتی هستیم. این احزاب اکثرا چپ و بخشا مارکسیست هستند، اما نقطه عزيمت برای تحقق برنامه هایشان نه وفاداری به ایدولوژی و "دوران"، که حفظ زیست بوم انسانهاست و برنامه مشخص خود را در این کانتکست بیان میکنند. بدون شک دلایل ديگری همچون ازدست دادن نیرو یا عدم استقبال رأی دهندگان و پائین رفتن آرا آنها در انتخابات در توجه به تغییر و نوسازی برنامه و چهره شان نقش داشته است. ما شاهد این تحول هم در نیروهای چپ جهان و اروپا و هم منطقه هستیم. دیاسپورای چپ اپوزیسیون و نیروهای چپ و ترقیخواه کشور هم از این قاعده مستثنی نبوده. هر چند در این فاصله جریان جدی سبز یا چپ سبز در اپوزیسیون تشکیل نشده، اما بخش محيط زیست در برنامههای برخی احزاب و سازمان های سیاسی پرداخته شده است.
در این میان جادارد سمتگیری احزاب نوین چپ در دفاع هرچه بیشتر از محیط زیست و جایگاه شاخص آن در برنامه این احزاب اشاره و تاکید نمود.
همزمان تغییرات اقلیمی، گرم شدن دمای کره زمین، آب شدن یخهای قطبی کل بشریت را با چالشهای جدی روبرو ساخت، بطوریکه جوامع انسانی در سراسر جهان و در همه کشورها یک وجه از تلاش خود را معطوف به نجات زمین و اقلیم کردند، بطوریکه امروز در برنامه همه احزاب از چپ و راست و حتی معدودی از نیروهای راست افراطی، بخش معینی از برنامه آنها به محیط زیست اختصاص يافته است. حتی گاهی شاهد رقابت و مسابقه در در سرعت بخشیدن در گنجاندن بخش محيط زيست در برنامه های احزاب از همدیگر هستیم. یک مثال آن در سال ۲۰۱۶ و انفجار نیروگاه هسته ای ..... در ژاپن در اثر زمین لرزه و طغیان آب بود، دولت کنزرواتیو خانم مرکل در آلمان پس از این حادثه، با بستن نیروهای هسته ای که خواست سبزها و چپ ها بود، یک شبه موافقت کرد و بیشتر احزاب رقیب را که سالیان دراز برای بستن و جانشین کردن این نيروگاه ها تلاش و مبارزه میکردند، آچمز نمود!
توسعه پایدار و حفظ محیط زیست
توجه به زیست بوم و حفظ محیط زیست و وارد شدن این ترم ها در برنامه احزاب سیاسی گام اول و مثبت تلقی میشود، اما گام بعدی در درک آنها از نحوه پیشبرد آن یا ارائه راه کار است. در اینجا بجاست اشاره شود، در سال ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد برنامه توسعه پایدار را تصویب کرد. این برنامه در ۶ زمینه و شامل ۱۷ هدف آرمانی است که از طریق ۱۶۹ راهکار یا اهداف کوچک میتوان آنرا عملی نمود. حفظ محیط زیست از جمله ارکان اصلی این برنامه است که حداقل در ۴ تا ۶ هدف آرمانی آن گنجانده شده است. هر چند این برنامه تاکنون از سوی سازمان ملل لازم الاجرا نبوده، اما در عین حال دستمایه مناسبی است، که هر حدی از اجرای درست آن توسط هر کشور با مختصات ویژه خود، عملا در خدمت توسعه آن کشور قرار گرفته و یا خواهد گرفت. اهمیت این برنامه عمومی و شاخص های سنجش برای تشخیص انجام موفق آن را باید در پیوستگی اقتصاد، سیاست، حکمرانی و اقلیم در هر کشور، منطقه و در سطح جهان دانست. از اینرو یکی از شاخص های مهم برای تشخیص درستی نقش حفظ محیطزیست در برنامههای کشور ها و احزاب، چگونگی درک و ارتباط و انطباق برنامههای انها با برنامه توسعه پایدار است. تنوع اقلیمی، گوناگونی طبعیت و حکمرانی ها در مناطق مختلف جهان تکالیف و اولویتهای مختلفی در مقابل دولت ها، احزاب و شهروندان قرار میدهد.
محيط زيست در کشور ما
کشور ما در منطقه خشک و کم باران قرار دارد. علیرغم بارندگی های اخیر که باعث پر شدن برخی دریاچه ها و رودخانه ها و افزایش آبهای تجدید پذیر شده است، کماکان با خطر کمبود ذخیره آبهای تجدید ناپذیر در اعماق زمین روبروست. استفاده بی حد حصر و غیر مسئولانه از ذخایر تجدید ناپذیر آب، باعث ایجاد حفره های زیر زمین و خطر فرونشست در برخی از مناطق شهری که محل زیست و تمدن چند هزار ساله ایران است، شده است. افزون برآن تاکنون، نیاز کشور به توسعه با برنامه های ناموزون و ناسازگار با محیط زیست و طبیعت، توأم با فساد، ناکارآمدی و منفعت طلبی پیش رفته و قرابتی با برنامه توسعه پایدار نداشته است. در عین حال همت و تلاش نهاد های مردمی محيط زيست و فعالان محیط زیستی در ایران سزوار تاکید و تحسين است. آنها علیرغم خطرات و دشواری های گوناگون، به تلاشهای خود ادامه میدهند.
ایران نیازمند اجرای برنامه توسعه پایدار عدالت محور و موزون در سایه حکومتی دمکراتیک است، بگونهای که مصالح جامعه و زیست بوم اولویت اول و آخر آن باشد، و از حق نسل های آتی بر طبیعت و امکانات جامعه، خرج نکند.
***
پانویس:
افزودن دیدگاه جدید