رفتن به محتوای اصلی

رهبری نبرد با جنگ علیه زنان را به زنان بسپاریم

رهبری نبرد با جنگ علیه زنان را به زنان بسپاریم

از این سوال آغاز می کنم که تا کی قرار است در خیابانها و محلات کشورمان ایران، زنان در مقابل چشمان همه مورد توهین و تحقیر قرار گیرند؟

هر روز شاهد وحشیگری مزدوران نیروهای حاکم هستیم و این صحنه ها خنجر به روح و روانمان می کشد و برای مقابله با این وحشیگریها، به غیر از مقاومت های فردی و پراکنده، حرکت سازمان یافته و قوی صورت نمی گیرد.

با اینکه زنان به شکل غیر رسمی چه از داخل ایران و چه خارج از ایران، رهبری مقاومت در برابر تعدی حکومت به زنان و وسیعتر تا حد جامعه را در دست دارند ولی ما شاهد اجماعی از این رهبران طیف های مختلف نیستیم.

جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی که از مرگ دلخراش مهسا امینی (ژینا) آغاز شد، می توان گفت که قبل از هر چیز عمیقا یک انقلاب زنانه است، انقلابی که به قصد دگرگونی روابط تحمیلی و ظاهری کلیت جامعه شکل گرفت و همچنان در بطن جامعه با وجود سرکوب ادامه دارد.

انقلاب ژینا به مراتب افقهای دورتری از مبارزه با حجاب اجباری را در نوردید و کلیت یک آپارتاید جنسیتی را در بر گرفت.

آپارتاید جنسیتی بارها از زبان کسانی چون شیرین عبادی، مسیح علینژاد، نرگس محمدی شنیده شد ولی عمق این دو کلمه و فاجعه ای را که بر ما آوار شده بود، هنوز درک نمیشد.

اما این بار بخشنامه ها نیستند که به زنان به شکل سوری آزادی پوشش و حق برابر اعطا کنند، بلکه این جامعه زنان بود که این را بصورت یک حق درخواست می کرد.

آپارتاید جنسیتی محدود به حجاب اجباری نیست و تمامی حقوق زنان را در بر می گیرد، حقوقی که سالها چه به وسیله عرف جامعه و چه حکومت ضایع شده است. حق انسان برابر بودن، آن چیزی است که زنان ایرانی برایش جنگیدهاند و همچنان می جنگند.

جنبش انقلابی زن زندگی آزادی ظرفیت ایجاد تحول به رهبری زنان را داراست، زنانی از اقشار مختلف توانستهاند جامعه را با ابتکارات و حرکتهای نوین با خود همراه کنند، حرکتهایی که در نوع خود بی سابقه و ابتکاری بوده اند و سلیقه زنانه نقش بزرگی در این ابتکارات داشته است.

آنچه زمانی به رهبری زنان و همراهی بخشی از مردان با نام یک میلیون امضا آغاز شد، در تداوم خود به دختران خیابان انقلاب و روسری بر چوب کردن انجامید و سرانجام در دفاع از ژینایی که به ناحق کشته شد خود را تمام قد نمایان کرد با سبک مبارزاتی نسلهای پیش از خود بسیار فاصله داشت.

مبارزان قدیمی چه آیت الله های پیر و حجره نشین و چه کراوات زدههای ملی و چپ سنتی اشکال مبارزه را با آن طریقی که خود می دانستند محدود میکردند و شاید امروز تکانی خورده باشند ولی بعید می دانم که به این درک رسیده باشند که زنان توانایی رهبری جامعه برخواسته از خواب سنت را دارند، کما اینکه حاکمیت به خوبی می داند که مبارزه زنان برای حجاب تنها نوک کوه یخی است که در آب پنهان است. می دانند اگر تسلیم حجاب اختیاری شوند تا آخر خط و سقوط باید بروند ولی نمی دانند که مقاومت در برابر جبر تاریخ بی فایده است و باید بروند

زن زندگی آزادی

سیامک فرید

۱۹ آوریل ۲۰۲۴ بروکسل

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید