در دوم و سوم ژوئیه ۲۰۲۳، ارتش اسرائیل شهرک پناهنده نشین جنین با یازده هزار جمعیت، شامل زن و مرد، کودک و مُسن را محاصره کرد. شبکه ی برق و همچنین شبکه ی آب جنین را قطع کرد. این حمله ها از هوا و زمین با استفاده از هلیکوپتر و پهباد که هزار نظامی اسرائیلی را حمایت میکردند و با زره پوش – و بولدوزر- به این شهرک هجوم بردند، صورت گرفتند. نظامیان اسرائیلی هر زمان که زره پوش و بولدوزر امکان پیشروی نداشتند، با ایجاد معبر در دیوار وارد خانه ی همسایه میشدند. در طی این عملیات که دو روز یطول انجامید، ۱۲ فلسطینی کشته و صدها فلسطینی زخمی شدند؛ در این میان، یک سرباز اسرائیلی نیز کشته شد. از جمله اقدامات انزجارآمیز ارتش اسرائیل، ایجاد سد در برابر آمبولانس هایی بود که جهت حمل زحمی ها در حرکت بودند.
شدت و حدت این حمله از زمان اوج انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰، حمله با چنین شدت و حدتی سابقه نداشت. با بیش از ۱۹۰ کشته، در واقع می توان اإعان ذاشت که واقع سال ۲۰۲۳ برای فلسطینیها سال مرگباری بوده است.
پیام اسرائیل به فلسطینیهای ساحل غربی رود اردن این است: تسلیم باش، تا نوبت مرگ تو هم برسد! بعد از پایان حمله به جنین، ناتانیاهو اعلام کرد که: "این حملات ادامه می یابند."
میخواهند اعراب را بترسانند. تحقیر و ارعاب. هیچ راهی برای اهالی ساحل غربی باقی نمیگذارند. چه انتظار دارند؟ چه عکس العملی را منتظر باشیم؟
از سال ۱۹۶۷ تا کنون، قریب سه نسل فلسطینی -ساحل غربی- زیر سلطه ی اسرائیل به سر میبرند. در این سالها حقوق اولیه شان ذره ذره از آنها گرفته شده است. شهرکهای غیرقانونی اسرائیل در جابجای ساحل غربی برپا شده اند و البته جاده های تازه بین آنها کشیده شده اند که ساحل غربی را تکه پاره کرده اند. ارتش اسرائیل کنترل کامل این جاده ها را دارد. هر فلسطینی که – بخاطر شغل یا برای دیدار همسایگان- از این جاده ها عبور کند، باید آماده باشد که در چندین اطاق کنترل ، خشونت و تحقیر را تحمل کند. زندگانی فلسطینیهای مقیم در این منطقه هر روزه زجر آور تر شده است. حتی آب مزارع فلسطینی جیره بندی شده است. شهرک نشینهای اسرائیلی درختهای زیتون را از بین میبرند، اتومبیلهای متعلق به فلسطینیها را میسوزانند؛ خانه های آنها را به آتش میکشند. این امر بارها با حمایت مستقیم نظامیان اسرائیلی صورت گرفته است.
چرا جامعه ی بینالمللی در قبال این فجایع سکوت کرده و واکنشی از خود نشان نمی دهد؟ و در واقع با سکوت خود، اجازه وقوع چنین فجایعی را می دهد؟ آیامگر خون فلسطینی ها کم رنگتر از خون اکراینی هاست؟
جهاندر مورد فلسطین کاری نمیکند چون امریکا به اسرائیل چک سفید داده است. اسرائیل حقوق اولیه ی فلسطینی ها را زیرپا میگذارد، اما هم زمان دنیا سرگرم "دموکراسی" در اسرائیل است.
طاقت مردم فلسطین از سرکوب و سلطهی اسرائیل تمام شده است. اکثریت مردم اعتمادی به دولت خودمختار فلسطین ندارند . سالهاست که محمود عباس از انتخابات طفره رفته است. در شرایطی که دوره ی قانونی هر دولتی چهار سال است، اکنون محمود عباس ۱٨ سال است که بدون انتخابات جدید در راس دولت خود مختار باقی مانده است. فساد دستگاه دولتی عیان است؛ در عمل، دولت خودمختار فلسطین یک قرارداد با دولت اسرائیل دارد که در آن تامین امنیت ساحل غربی تضمین شده است؛ اما اسرائیل با زیر پا گذاشتن تعهد خود، با بیرحمی بسیار عمل میکند. گفته میشود که از شکنجه ی فلسطینیهای مخالف سلطه ی اسرائیل هم ابائی ندارد. دولت عباس به قدرت اسرائیل اشاره میکند، این نیز درست است که معضل فلسطین راه حل نظامی ندارد. اما محمود عباس مماشات با اسرائیل را ترجیح میدهد. با توجه به تداوم و نتایج تاکنونی شیاست مماشات و با توجه به اظهارات رهبران اسرائیل، امیدی هم به بهتر شدن اوضاع وجود ندارد؛ در مقابل، با اتکا به این مماشات و پشتیبانی بی چون و چرای امریکا، گرایش و تمایلات دست راستی در اسرائیل رشد کرده اند.
همزمان، بسیاری صاحب نظران امیدوارند که تنش در خاورمیانه کاهش بیابد. عربستان سعودی و ایران آشتی کرده اند، ایران و مصر و بحرین در مسیر آشتی قرار گرفته اند. روند عادی سازی مناسبات میان کشورهای تأثیرگذار در منطقه، مانند ترکیه و مصر در جریان است ؛ روابط امارات و اسرائیل نیز به حالت عادی بازگشته است؛ پرسش اینجاست: چرا روابط عربستان و اسرائیل عادی نشده اند؟
آمریکا عمیقاً مایل است که روابط اسرائیل و عربستان هم عادی شوند. خود ناتانیاهو هم گفته است که یکی از دو اولویت او برقراری روابط عادی با عربستان است (اولویت دیگرش، جلوگیری ایران از دست یافتن به سلاح هسته ایست) . پس چرا این روابط برقرار نمیشوند؟ به نظر می آید که نگرانی اصلی رهبران عربستان، بحران اسرائیل و فلسطین است. آشتی با اسرائیل بجای خود – برای همه ی سیاستمداران عرب – بحران زاست. ولی بحران کنونی – خشونت وحشیانه ی اسرائیل با فلسطینیهای ساحل غربی - کار را مشکلتر و تقریبا غیر ممکن میکند. پس چرا اسرائیل این فرجه را فراهم نمیکند؟ چرا بحران کنونی را -لا اقل – به تعویق نمی اندازند؟
اکنون دست راستیترین دولت ائتلافی در اسرائیل سر کار آمده است. ناتانیاهو با راست ترین و افراطی ترین جناحهای اسرائیل ائتلاف کرده و نمیتواند بدون رأی راستهای افراطی به نخست وزیری ادامه دهد. وزیر دست راستی ناتانیاهو، آقای تیامار بن گویر است که حتی در خود در اسرائیل او را نژادپرست و دست راستی و طرفدار تروریسم میدانند ( در اطاقش عکس تروریستی را به دیوار آویزان کرده که ۲۹ فلسطینی را به گلوله بست) . همین آقای بن گویر بسیاری مسئولیت های رسیدگی به امور مناطق اشغالی را دارد.
ناتانیاهو نمیتواند بدون آرای راست افراطی سرکار بماند و راست افراطی هم برنامه ی خودش را دارد. کاری به کار افکار عمومی جهان و حتی جامعه یهودیان امریکا نیز، ندارد. اگر این وابستگی به آرای راست افراطی نبود چه بسا ناتانیاهو – که در سیاست بین المللی تجربه دارد – آرامتر پیش میرفت و لااقل تا هنگام بستن قرارداد با عربستان صبر میکرد، ولی راست افراطی زمینهای اعراب را میخواهد، هیچ حقوقی برای فلسطینیها قائل نیست و هیچ توجهی نسبت به اعتراضات ندارد.
میشود انتظار داشت که انتفاضه ی سومی به راه بیافتد . علیرغم برتری نظامی اسرائیل، فلسطینیها -در همه جا- ساحل غربی و نوار غزه و حتی در لبنان و سوریه و اردن – بپا خیزند. فاجعه ی دیگری در راه است.
انتفاضه سوم!
نمیدانم اگر اهل ساحل غربی بودم چه میکردم!

دیدگاهها
همانطورکه قبلاً به کرات گفته…
همانطورکه قبلاً به کرات گفته ایم، اسراییل نمیتواند،هرگز بروال سابق به تاخت وتاز و سرکوب ِ یکجانبه علیه خلق فلسطین ادامه دهد،اگرچه خیانت و عقب نشینی ومماشات "محمود عباس" در این جنایت وتجاوز ِ بی در وپیکر ِ اسراییل نقشی مخرّب داشته ست.معذالک با توجه به برهم خوردنِ نسبی ِ موازنه ی تسلیحاتی و توان یابیِ بهینه ی فلسطینیان از یکسو، و کینه ی دیرینه ی اعراب ،عمدتاً عربستان و مصر ،نسبت به تجاوزگران اسراییلی از سویی،عرصه را ،روزبروز برله فلسطین و علیه اسراییل،تغییر داده ست.ناگفته نماند،تضعیف قدرت ناتو و نیم بند شدنِِ حمایت ِ آمریکا از اسراییل نیز،بی تاثیر نخواهد بود.بنابر این احتمالِ یک حمله ی گسترده و بی سابقه از همه سوی در صورت وقوع جنگ،دور از انتظار نیست.و چنانکه قبلا گفتیم ،اسراییل بر سرِ دوراهی سرنوشت و موجودیت ِ خویش واقع شده ست؛ استرداد ِ حقوقِِ فلسطینیان به آنان، و یا محو ازنقشه ی جغرافیای طبیعی و سیاسی در منطقه.
عربستان برای این پشتیبان…
عربستان برای این پشتیبان فلسطین است تا وجهه مرکزیت اسلامش راازدست ندهدوچراندهدبرای اینکه همیشه دعوا بخاطردین ویک ساختمان بنام مسجدالاقصا باشدونه نفت ونه چپاول خاورمیانه حکومت ما هم همین رامیگوید.داستانی است دینی که هیچوقت قرارنیست روی زمین بیاید.حماس ،حزب الله ،وهرجریان دینی دیگرهمین داستان راتکرارمیکنندوتا دعوا برسردین وساختمان است این چرخه جنایت ومظلومیت حتا عربستان وایران بخاطرآن ساختمان میچرخد.هروقت دعوا زمینی شدآنگاه سیاست ممکن است جوابگو باشد.درثانی مگرجنایت نسل کشی آن خانم درآسیا چه بازخوردی دردنیا داشت آنهم دینی بود.سیادت گرامی صحبت فقط بایدزمینی باشد.آسمانی باشدداستانی است که همه نفع میبرندغیرازفلسطینیان.
افزودن دیدگاه جدید