رفتن به محتوای اصلی

خیزش انقلابی ایران و جام جهانی فوتبال

خیزش انقلابی ایران و جام جهانی فوتبال
  • ژن ژیان آزادی
  • می مانیم می رزمیم ایران را پس می گیریم
  • از زاهدان تا کردستان جانم فدای ایران؛ از...تا... جانم فدای ایران
  • "ما همه کوردیم و بلوچ"(۱)
  • جمهوری اسلامی اصلی ترین دشمن ایران و مردم ایران است

نوشته حاضر بیشتر در باره جام جهانی فوتبال، تیم ملی ایران و... در رابطه با قیام انقلابی ایرانیان است. پس: زنده باد تیم ملی فوتبال ایران و درود بر فوتبالیستهای ما.
امروز مسئله نخست خیزش انقلابی جاری، هجوم پان شیعه ایسم اشغالگر ایران به کردستان است. همه ایرانیان امروز این حقیقت را می بینند و می دانند. نیروهآی مترقی و نیروهای چپ دراین میدان در رزمند.
اینجانب در گذشته دراین زمینه ها نوشته ام و وظیفه دارم بنویسم. پیش از پرداختن به موضوعی که عنوان این مقاله است،

نخست، کردستان
سیدعلی و بیت و اطرافیانش خود را از بازماندگان قبایل حجاز می دانند که در نیمه اول قرن هفتم میلادی و شاید تا ۲۰۰-۳۰۰ سال ایران را مورد تاخت وتازهای خونبار قرار داده و با مقاومت پیوسته و همه جانبه ایرانیان روبرو شده و سرانجام نه تنها از ایران فراری داده شدند، بلکه خلافت شان هم دراین نبرد نابود شد و ایران ماند. درست به همین دلیل خامنه ای از ایران و ایرانیان کینه به دل دارد. اما چون اصلا آدم ترسو و جبونی است نه خود و نه هیچ یک از "مجاهدان"ش جرات علنی كردن این کینه و نفرت را ندارند. در این سی و چند سال آنها با موذیگری تمام، مذبوحانه کوشیدند تا این سرشت پلید خود را پنهان داشته و از زیر، ریشه ایرانیت را بزنند. اما مسئله فقط این نیست. علی خامنه ای خود را وارث "امپراتوری" اسلام که "حق فرزندان فاطمه بوده است" می داند و از این روی نفرت شیعه گری که بر پایه دشمنی و انتقام گیری از سه خلیفه نخست است، را به شدت تقویت کرده و "سربازان" خود را از میان چنین آموزش دیدگانی برچین کرده است. آنان بر پایه روایاتی که خود از امامان نقل می کنند کسانی را که از این سه خلیفه پیروی می کنند (یعنی سنی ها، هموطنان شریف و مظلوم بلوچ و کرد و ترکمن و تالش ما، و در خارج از ایران: عربستان و...) را دشمن اهل بیت پس دشمن اسلام پنداشته، به ویژه اگر علیه "ولایت فرزندان علی" قیام کنند آنگاه مال و جان و ناموسشان بر سربازان "امام سید علی" حلال است. سخنان خامنه ای در جمع جیره خواران خود که او آنها را به دروغ از مردم اصفهان نامید و اعلام حمله و... را باید در این چارچوب فهمید. از نظر این کینه توز ضد ایرانی پس از کردستان نوبت لشگرکشی به بلوچستان است. بدیهی است که همه نیروهای ترقیخواه ایران و به ویژه کمونیستهای ایران، دین، مذهب، آیین و عقاید همه ایرانیان را به یکسان محترم دانسته، برای آزادی کامل آنها مبارزه می کنند و این بر تارک پرچم قیام کنونی است. باید تأکید کرد که آنچه در تاریخ گذشته، هیچ ربطی نه تنها به مردم ایران ندارد، بلکه به هیچ یک از ملل و خلقهای کشورهای مسلمان نشین نیزارتباطی ندارد. مردمان ایران همه به یکسان ایرانی اند و مردمان منطقه همه برادر و خواهرهای مردم ما هستند.

تیم ملی فوتبال ایران، تیم ملی ملت ایران است و همه اعضای آن محترم و دوست داشتنی اند.
برخی اصول ناظر بر رفتار انقلابی:
۱- صف خلق (مردم) و صف ضد خلق: همه کسانی که طرفدار رژیم اند و علیه مردم اقدام می کنند، ضد خلق و دشمن مردم اند. اما آنهایی را که طرفدار رژیم اند اما حاضر نیستند علیه مردم عمل کنند، هنوز نمی توان ضد خلق نامید؛ بلکه باید برای جلبشان به صف خلق کوشید. به جز این همه اهالی ایران در صف خلق اند و رفیق.
۲- ا صل فداکاری انقلابی: یک مبارز واقعی راه مردم که جان و هستی خود را برای رهایی مردم، به میدان می آورد معنی کارش این است که مردم را بسیار دوست دارد، فداکار است، پیشگام است، پیشمرگ است. پیشمرگ مردم هیچ وقت به هیچ یک از مردم ایرادی نمی گیرد که چرا به مبارزه نمی پیوندد، یا کوتاهی و تردید می کند. زیرا اصل بر این است که او عاشق مردم خویش است و خود را فدای آنان می کند؛ مانند مادر یا پدری برای فرزند یا کسی برای خواهر و برادر خود. به بیان دیگر پیوستن یا نپیوستن به مبارزه برای مردم در صف خلق، یا میزان مایه گذ اری و خطرپذیری هرکسی از مردم، امری است کاملا اختیاری. اصولا اگر کسی زیر فشار (هرنوع فشاری) دست به این یا آن فعالیت هزینه بر بزند ممکن است عمل او نتیجه منفی به بار آورد. یک مبارزواقعی، دررابطه با دیگران فقط شرایط میهن، مردم و دشمن (حکومت) را تشریح و تبلیغ می کند. او با عمل خود راهنمای عمل افراد می شود. اگر کسی همچون یک فعال سیاسی به دیگران در رابطه با "فعالیت سیاسی" ایراد بگیرد، باید به اطمینان او به راه خود و پایداریش تردید کرد.
۳- از خارج از کشور هیچ کس حق ندارد به مردم داخل کشور رهنمود هزینه بر بدهد. چنین کسی اول باید روشن کند که اصلا چرا به خارج کشور آمده، آیا جانش در خطر بوده؟ تازه اگر جانش هم در خطر بوده، چنین حقی ندارد چه رسد به این که جانش هم در خطر نبوده باشد.
در این مورد احزاب، آن هم فقط دررابطه با هواداران خود، از آیین نامه خود، که در دمکراتیک بودن آن در پیشگاه دستگاه عدالت مسئول اند، پیروی می کنند.
اگر یک جنبش انقلابی به چنان رشدی برسد که رهبری روشنی به طور عینی در جریان مبارزه بر پا کند، آنگاه چنین رهبری یی می تواند رهنمود و... ارائه نماید.
۴- از پشت تریبونها در باره شخصیت افراد اظهار نظر کردن قابل پیگیری قضائی است. کسانی که این اصل رارعایت نکنند دمکرات نیستند (در دمکراسی، آن هم در مواردی همچون رقابتهای اجتماعی و قانونی مسئله متفاوت است).

تیم ملی فوتبال ایران
افراد این تیم مانند همه "تیم ملی" ها زیر نظر مربی تیم ملی در جریان مسابقات لیگ برتر از بین زبدگان کشوری گزینش می شوند. حکومتها اصولا چاره ای ندارند. آنها حتی اگر بخواهند از مسابقات جهانی سود تبلیغاتی ببرند، ناچارند به روند تخصصی "زبده گزینی" تن بدهند. تیمهای ملی ایران و به ویژه تیم ملی فوتبال اصولا از انسانهای شریف و زحمتکش که از طبقات پایین جامعه برخاسته اند، گرد آمده اند. ممکن است برخی ازآنان از مسائل سیاسی کم اطلاع باشند.
هیچ تیم ملی در هیچ جای دنیا نمی تواند از کنترل و مدیریت دولتی کاملا مستقل باشد. زنده یاد غلامرضا تختی و چهره های برجسته فوتبال ما در گذشته و حال که مورد علاقه مردم ما هستند همه عضو چنین "تیم ملی"هایی بودند. تختی حتی به "حضور" شاه برده می شد و رفت.(۲)
تیمهای ملی ایران و تیم ملی فوتبال کنونی ایران همواره برای مردم ما و کشور ما در میدانهای جهانی افتخارآفریده اند. این امر بر پایه فداکاری، میهن پرستی و مردم دوستی آنان شدنی بوده است.
مسابقات جهانی پاسخ تاریخ بشریت پیشرو به کشمکش های سیاسی و بدگمانانه و احیانا جنگ ... و جایگزینی آن با مبارزه و رقابت جوانمردانه و دوستانه بین کشورهاست. ایران ما خود از پیشتازان این دستاورد بوده، تاریخ افسانه ای شطرنج، چوگان، کشتی و... فنون و فرهنگ آن، گواه این گفته است.
پس هم تیم ملی فوتبال ما مال ملت است و بازیکنان آن دوست داشتنی و هم جام جهانی عرصه زورآزمایی دمکراتیک جهانی که پیروزیهای ما در ان دستاورد ملی می باشد.
درخشش و پیروزی تیم ملی فوتبال ما در جام جهانی قطر هنگامی که با رفتار بجا و ستایش شونده فوتبالیستهای ما در نخواندن "سرود" رژیم "اسلامی" و بستن مچ بندها و ساق بندهای سیاه و ... همراه بوده است می توانست و می تواند فرهنگ مردم ما را به جهانیان نموده، ستایش آنان را برانگیخته، همدردی و پشتیبانی جهانی برای جنبش انقلابی ایران و انزوای رژیم ضد ایرانی را در پیش داشته باشد. همین طور چه بسا ریختن توده انبوه مردم به خیابانها پس از هر مسابقه باشکوه، می توانست (و می تواند) کل رژیم را با خطر جدی درهمریختن روبرو کند. به نظر من فوتبالیستهای ما از جمله چنین تلاش می کردند (و می کنند)؛ وگرنه چرا نزدیک به یک سال است که رژیم همه مسابقات لیگ برتر ایران را مطلقا بدون تماشاگر برگزار می کند؟ چرا تهدیدها و تمهیدات حداکثری علیه این تیم به کار برده و دستکم ۵۰۰ مامور را با تیم ملی راهی قطر کرده است؟
پس چه کسانی به هنگام بازی با تیم انگلیس تیم ملی ایران را آزردند و باعث آن "پیروزی" برای انگلیس شدند و به جمهوری اسلامی نیز خدمت کردند؟!

پیشینه ی کار
در ششم مهرماه اردوی تیم ملی در اتریش به پایان می رسد. همه آنها در واکنش به قتل مهسا، پیش صفحه اینستا گرم خود را سیاه کرده می گویند در مدت اردو مقررات داخلی اردو، اجازه پیام اینستاگرامی به آنها نمی داد. علیرضا جهانبخش، احسان حاج صفی، مرتضی پورعلی گنجی، علیرضا بیرانوند و ... به خوبی با مردم ابراز همدردی و همسویی کردند. پیش از این سردار آزمون و مهدی طارمی به فجایع قتل مهسا واکنش اعتراضی نشان داده بودند. مهدی طارمی در مسابقات باشگاهای اروپایی مچ بند سیاه می بست و بازیکنان پس از به ثمر نشستن گل (چه در مسابقات لیگ ایران چه در مسابقات باشگاه های اروپایی که فوتبالیستهای ایرانی درآنها بازی می کنند) به طور چشمگیر از ابراز شادی خودداری می کردند. لیگ برتر مسابقات فوتبال درشهرهای مختف برگزارمی شد که همه جا اعتراضات برپا شدند. از این روی رژیم، از ترس، همه مسابقات را بدون تماشاگربرگزارکرد و کوشید تا در فوتبال جو رعب و وحشت برقرار کند. رفتار فوتبالیستهای ما در مسبقات نهایی لیگ هنگامی که تیم استقلال جام پیروزی را دریافت می کرد، مورد ستایش ایرانیان و غضب حکومت شد (۳ و ۳.۳)
۲۱ مهرماه، یکماه مانده به جام جهانی در شبکه های اجتماعی انگلیس همه دارند از مسابقه انگلیس در برابر ایران بحث می کنند. این که روحیه تیم ملی ایران درقطر چگونه خواهد بود؟ (۳) پیش از مسابقات جهانی، فیفا از بازیکنان تیمهای حاضر عکسهایی تهیه می کند و انتشار می دهد، طبیعی است که بازیکنان باید ژست سرحال و "روفرم" از خود نشان دهند. بچه های تیم ملی هم به درخواست سرمربی (آقای کیروش) نیز چنین کردند (۳). پیش از مسابقات بازیکنان را از قرارمعلوم به زور پیش رئیسی بردند (۳).
۲۰ نوامبر روز پیش از مسابقه با انگلیس، احسان حاج صفی کاپیتان تیم ملی، در کنفرانس مطبوعاتی، در کنار کیروش با اشاره به کشته شدن کیان پیرفلک کودک ۱۰ساله با رگبار ماموران جمهوری اسلامی، سخنانش را با عبارت "به نام خدای رنگین کمان" آغاز کرد و گفت: "اول از هر چیز تسلیت عرض می کنم خدمت تمام خانواده های داغدار ایران و این را بدانند که ما کنارشان هستیم و با آنها همدردی می کنیم". حاج صفی همچنین با اشاره به اعتراضات سراسری مردم ایران پس از کشته شدن مهسا گفت: "باید قبول کنیم که شرایط کشورمان خوب نیست، مردم شاد نیستند و همه ناراحتند. ما (اگر) اینجاییم دلیل براین نیست که صدایشان نباشیم و یا به آنها احترام نگذاریم ... ما هرچه داریم از مردممان است. اینجا هستیم تا سخت تلاش کنیم، بجنگیم، بهترین عملکردمان را در زمین بگذاریم و گل بزنیم و گلمان را تقدیم به مردم داغدار ایران کنیم و امیدوارم شرایط آن طور که مردمان می خواهند رقم بخورد. و همه شاد شوند" (۳و ۴)

رسانه های فارسی گوی لندن
هفتم آبان: نوشتن نامه به فیفا و خواهان حذف تیم ملی فوتبال ایران از جام جهانی شدن. یک مفسر ورزشی(۵) می گوید: "تیم ملی تیم ما نیست. بهتر است تک تک اعضای آن از تمرینات عقب بکشند و به قطر نروند". یک آقای ساکن امریکا (گویا کشتی گیر) می گوید: "از این سخنان (بالا) دلم بازشد. ما به فیفا نامه نوشته و تقاضا کرده ایم که به خاطر این که حکومت، مردم را می کشد و به روسیه در جنگ علیه اوکراین سلاح می فرستد، تیم ملی ایران را از جام جهانی قطر حذف کند". او خطاب به فوتبالیستها می گوید: "اگر به جام جهانی نروید همیشه در تاریخ جهان باقی می مانید". گرداننده برنامه: "بنا به نظر سنجی ما ۸۳ درصد مردم خواهان حذف تیم ملی ایران از جام جهانی قطر هستند".(۶)
۲۱ آبان (۱۲ نوامبر)، سپ بلاتر که تا ۲۰۱۶ رییس فیفا بود خواهان جلوگیری از حضور تیم ملی فوتبال ایران درجام جهانی قطر شد، این شخص دارای پرونده های قطور فساد است.(۳)
تذکر: آنچه در کروشه می اید از من است.
۲۹ آ بان (۲۰ نوامبر) بی بی سی، گوینده اخبار: "آنهایی که طرفدارتیم ملی هستند بسیاریشان می گویند که مسابقه فردا در برابر انگلستان را نگاه نمی کنند و نتیجه برای آنها اهمیتی ندارد".
 گوینده اخبار: "به گزارش ... گوش کنید" [پیش از شروع گزارش، صدای ضبط شده کسی که گویا از ایران پیام می دهد، پخش می شود]: "ما طرفدار تیم جمهوری اسلامی نیستیم". گزارش: "دیدار تیم ملی با ابراهیم رئیسی باعث نارضایتی طرفداران تیم شد [در بالا گفته شد که بنا به همین رسانه، اعضای تیم ملی به این کار مجبورشدند. عکسی از بازیکنان،همان عکسی که در بالا گفته شد که فیفا گرفته، نشان داده می شود] گزارش: "در این عکس بازیکنان شادند. معترضان این عکس را نشانه جدایی بازیکنان از مردم می دانند" خبرنگار ورزشی گوی این رسانه (۷): "کنفرانس مطبوعاتی حاج صفی: به نام خدای رنگین کمان، اول از هرچیز تسلیت عرض می کنم به همه خانواده های داغدار ایران و بدانند که ما در کنارشان و باهاشان همدردیم" [صحبتهای حاج صفی در این کنفرانس را در بالا آورده ام، اما آقای "ورزشی گوی" فقط همین اندک را آورد] "معترضان توقع داشتند که این صحبتها را زودتر از زبان ملی پوشها بشنوند"، "پیراهن قرمز حاج صفی قرمزرنگ شاد است در حالی که مردم داغدارند" [پیراهن تیم ملی قرمزاست و حاج صفی روی این پیراهن قرمز گرمکن پوشیده بود که به رنگ سفید است]. ورزشی گوی(۷): "حاج صفی می گوید به انگلیس گل بزنیم و تقدیم به خانواده های داغدار کنیم و ... ؛ خیلی عجیب است ایران تا به حال ۱۵ بار در جام جهانی بوده، فقط ۲ گل یک بار به امریکا زده، ... در همین برنامه انتقاد از کیروش(۳).
۳۰ آبان: برنامه فارسی صدای امریکا، خبرنگار گزارش مستقیم از قطر، مصاحبه با پنج تماشاگر ایرانی در دوحه قطر(هر پنج نفر جوان و نوجوان اند): س- چه انتظاری از تیم ملی فوتبال دارید؟ اولی: وقتی گل می زنند شادی نکنند همین! دومی: من هم همین را می گویم. سومی: مچ بند و زانو بند سیاه ببندند. چهارمی: سرود را نخوانند. پنجمی: تصمیم با خودشان است، کسی نمی تواند برای آنها تصمیم بگیرد، چون آنها به ایران برمی گردند، دولت قطر هم اجازه نمی دهد شعار بدهید، از آنها می خواهیم یک جوری همدردی خودشان را نشان دهند.
۳۰ آبان (۲۱ نوامبر)، چند ساعت پیش از شروع مسابقه، بی بی سی، گوینده خبر: "بسیاری از هواداران تیم ملی می گویند این بازی را تماشا نمی کنند یا نتیجه برایشان اهمیتی ندارد" [پخش صدای کسی که گویی از ایران است]: "ما طرفدار تیم جمهوری اسلامی نیستیم" گوینده خبر: "مردم بنر تیم ملی در ایران را آتش زدند" [باز نشان دادن عکس چند بازیکن در کنار هم، تهیه شده توسط فیفا] گوینده: "معترضان این عکس را نشان جدایی از مردم می دانند، پرسش این است که آیا این تیم، تیم ملی ایران است یا تیم حکومت؟ یک اعتراضی در ایران است چرا بازیکنان راجع به آن صحبت نمی کنند؟" گوینده: "نظر کاربران در فضای مجازی: هر گل، گل به خودی است. نتیجه بازی برای من اهمیت ندارد". گوینده: "چند روز است که به طور کلی نظر کاربران نسبت به حضور تیم ملی در جام جهانی منفی است. خیلیها گفته اند که این تیم، تیم ملی نیست. این تیم، تیم جمهوری اسلامی است. پس مسابقه را نگاه نمی کنیم. کمپینهایی علیه تیم ملی راه افتاده. خیلیها گفته اند که تیم ملی بازی با انگلیس را از پیش باخته... جمهوری اسلامی ۵۰۰ نفر را به عنوان تماشاچی و حتی خبرنگار با خود به قطر برده".
۳۰ آبان مسابقه ایران و انگلیس برگزار شد، نظر به این که ساعت بازی برای شرق و غرب عالم مناسب بود، از بازیهای پربیننده جام جهانی بود. هیئت بزرگی از مأموران رژیم که همراه تیم آمده بودند، شب و روز در همه جا - هتل، داخل زمین، بیرون زمین و... - بازیکنان راتعقیب می کردند. به ویژه به بازیکنان، چه پیش از سفر و چه در طی سفر، فشار شدید آورده بودند که حتما سرود رژیم را بخوانند. اما بازیکنان شریف تیم ملی فوتبال ایران شجاعانه و جوانمردانه در کنار مردم ماندند و همه جهان با ستایش دیدند که هنگام پخش سرود رسمی رژیم در ورزشگاه، بازیکنان تیم ملی از خواندن آن خودداری کردند، آنان همچنین مچ بند سیاه به نشانه سوگواری جوانان و کودکان کشته شده توسط رژیم بسته بودند. پس از گل اول انگلیس، بیرانوند، دروازه بان کم نظیر ایران درجهان، در اثرتصادم مجروح شد و مجبور شد از زمین بیرون رود. سپس انگلیس ۵ گل دیگر زد و ایران نیز ۲ گل به انگلیس زد. به رغم ممانعتهای شدید پلیس قطر تماشاگران ایرانی در ورزشگاه شعار "زن، زندگی، آزادی " را سردادند. لحظه ای فکر کنیم که اگر بازیکنان ما با نتایج خوب که واقعاً ظرفیت تکنیکی، سختکوشی و رزمندگی آن را داشتند از زمین خارج می شدند، آن گاه در شرایط فضای انقلابی ایران چه غوغایی ممکن بود در خیابانهای ایران راه بیفتد؟! آیا رژیم از چنین رویداد احتمالی وحشت نداشت؟ رژیم و انگلستان خواهان باخت بد تیم ملی ما بودند و همین طور عربستان که به حق از رژیم حا کم بر ایران متنفر است و ترجیح می دهد که درجام جهانی دریک کشور عربی در شبه جزیره عربستان فوتبال ایران بد و فوتبال عربستان خوب ظاهر شود.
فشارهای وارد بر فوتبالیستهای ما در این جام: برای یک فوتبالیست، آن هم چون فوتبالیستهای تیم ملی ما که چهره های جهانی هستند، مبارزه خوب در برابر حریف اساس زندگی حرفه ای است. تعهد ملی و برآوردن انتظار هممیهنان از بردشان، که آنها را دوست دارند. فشار مداوم حاکمیت بر آنان، نماینده خامنه ای در روزنامه کیهان، که از انسانیت (و تبعا از غیرت) بری است آنها را بیغیرت خواند، فشارروحی تعمدی اکیپ پرشمار مأموران حیوان صفت اطلاعا تی که از ایران همراهشان شدند و همه جا درخوابگاه و ... آنان را دنبال می کنند. هر انسان باوجدانی می تواند تصور کند که تک تک آنان زیر چه فشار شدیدی هستند.
اول آذر (۲۲ نوامبر) بی بی سی: "سنگینترین شکست تیم ملی فوتبال ایران در تاریخ جام جهانی و یکی از بزرگترین پیروزیهای تیم ملی فوتبال انگلستان با ۶ گل، دوگل ایران هم یکی اش پنالتی بود، بازی بی همتا بود، کسانی که هوادار تیم ایران بودند علیه تیم ملی شعار "بیشرف! بیشرف!" می دادند و تک تک گلهایی را که انگلیس به ایران می زد را تشویق می کردند، کار کیروش افتضاح بود، در شبکه های اجتماعی همه می گویند که این آه خانواده های داغداربود که بازیکنان تیم ملی را گرفت. در ایران هم ما دیدیم که بسیاری از هواداران از پیروزی انگلیس شادی کردند. بسیاری که اکنون تیم ملی را از خود نمی دانند در جریان بازی با زدن هر گل توسط انگلیس شادی کردند" [بی بی سی در این بخش خبری ویدوئویی را نشان می داد که در شب در یک خیابان نورانی که در دو طرف آن ماشینها پارک کرده اند و خیابان خلوت است و تقریباً رفت و آمدی نیست، کسی در ترک موتور سواری یک پرچم بزرگ انگلیس را از پشت روی تمام تن خود گرفته، موتور می راند، پرچم در باد جلوه می کند] خبرنگار بی بی سی می گوید: "این صحنه در ایران است"، [سپس بی بی سی خانه ای را نشان می دهد که گویا ساکنان آن شکلات پخش می کنند] و بی بی سی می گوید: "اینجا ایران است و ایرانیان از شادی بردن انگلیس علیه تیم ملی خود شکلات شادی پخش می کنند" [در این برنامه یکی از شنوندگان می پرسد]: "انصافا شما خودتان، هنگام تماشای بازی ایران و انگلیس، ایران را تشویق می کردید یا انگلیس را؟!"
]به این پرسش جوابی نمی دهند]
پنجم آذر(۲۶ نوامبر) پس از پیروزی ایران بر ولز، بی بی سی: ورزشی گوی(۷): "تیم ولز تیم ضعیفی بود اما ایران زمانی توانست در دقایق پایانی ۲ گل بزند که [فلان] بازیکن مهم آن از زمین اخراج شده بود". ورزشی گوی: "من در این همه سالهای ورزشی گویی هر گز ندیده بودم که بردن جلوی ولز یک مسئلۀ سیاسی شود که کسانی بگویند که این تیم جمهوری اسلامی بود که ولز را برد وکسانی هم بگویند که این تیم ملی ایران بود که برد".
۶ و ۷ آذر، بی بی سی، ورزشی گوی: "مشخص شده که در بازی دوم ایران، یعنی در برابر ولز، بسیاری از کسانی که از ایران به عنوان تماشاگر آمده بودند را جمهوری اسلامی سازمان داده بود" خبرگوی بی بی سی: "یک فایل صوتی از جلسه محرمانه حکومتی ایران پخش شده که مربوط به برنامه ریزی حکومت برای کنترل شرایط در داخل و خارج ایران و در ارتباط با حضور تیم ملی و کنترل تماشاگران که پیشتر هم موضوع کنترل تماشاگران از سوی وزیر ورزش مطرح شده بود".
بنا به آنچه در بالا آمد معلوم می شود که جمهوری اسلامی از مدتها برای جهتدهی مسابقات ایران در جام جهانی نقشه داشته (هم منطقاً، هم بنا به گزارشهای بی بی سی و هم بنا به محتوای فایل منتشر شده از جلسه محرمانه رژیم توسط بی بی سی). خوب، حالا این پرسش مطرح می شود که آیا جمهوری اسلامی در مسابقه با انگلیس هم تماشاگران سازمانیافته خود را به ورزشگاه فرستاده بود؟ اگر بلی، آنگاه منشا شعار "بیشرف! بیشرف!" مشخص می شود، و اگر نه، یعنی در بازی با انگلیس، جمهوری اسلامی تماشاگران خود را به ورزشگاه نفرستاده بوده است، آنگاه در این صورت سئوال اساسیتری پیش می آید: چرا جمهوری اسلامی به هنگام بازی تیم ملی با انگلیس نخواست کاری کند؟
بی بی سی در همه بخشهای خبری خود اصرار دارد که جمهوری اسلامی پس از بازی اول (پس از بازی با انگلیس) و هنگام بازی با ولز وارد فعالیت در قطر و استادیوم قطر شد.
اکنون امریکا با انگلیس مساوی کرده، ایران از ولز برده، حالا بازی ایران و امریکا مانده، اگر امریکا نتواند ایران را ببرد حذف می شود و ایران به دور بعدی می رود و این برای عربستان خوب نیست. اگر امریکا ببرد برای انگلیس خوب نیست.
۷ آذر (۲۸ نوامبر) رسانه، (۶) گرداننده برنامه: "حکومت از طریق تهدید و پول و پاداش دادن اعضای تیم ملی فوتبال را با اهداف خود در سرکوب مردم در داخل ایران همراه کرده است". مفسر رسمی ورزشی رسانه مزبور: "من و خیلیها اعتقاد داریم که تیم ملی فوتبال، تیم حکومت جمهوری اسلامی است. کیروش مهره اصلی رژیم در به خدمت رژیم درآوردن تیم ملی است، او ابزار سرکوب رژیم در تیم ملی است و باعث شده تا اعضای تیم ملی ملیونها نفر از مردم ایران، که طرفدار آنها بودند را به کناری نهند و جانب رژیم را بگیرند"(۶)
[وجدان خوب چیزی است]
این رسانه ها به هنگام بازی ایران با انگلیس استادیومی را به ما نشان می دادند همراه با پخش صدای جمعیتی که می گویند "بیشرف"، اما اینان تا به حال با یک نفر از این "بسیار بیشرف گویان " مصاحبه نکرده اند.
۷ آذر (۲۸ نوامبر)، شب پیش از مسابقه ایران و آمریکا، بی بی سی: اخبارگو (همان اخبارگوی دفعات پیش): "بخشی از معترضان تیم ملی را تیم حکومتی توصیف می کردند و می کنند و به شدت خواهان فشار وارد کردن روی بازیکنان هستند ... بسیاری می گویند فوتبال ورزشی محبوب است، خیلی از ورزشکاران محبوب هستند و لزوما با حاکمیت همفکر نیستند، راندن آنها از جمع معترضان فرصت استثنایی در اختیار حکومت قرار می دهد. رهبر جمهوری اسلامی با بهره گیری از ناسیونالیسم و گفتن این که "اگر با جمهوری اسلامی موافق نیستید، ایران را که دوست دارید"، مردم را به پای صندوق رأی می کشاند. بالاخره ناسیونالیسم ایرانی برای معترضان به جمهوری اسلامی معمایی شده، چطور می توانند ناسیونالیسم را به عنوان یک ابزار حکومتی از بهره جویی حاکمیت بیرون کنند. بسیاری از کسانی که در جمله معترضان هستند و کم و بیش با اعضای تیم ملی ایران همدلی کردند، می گویند بازیکنان در همان بازی اول دستبند سیاه بستند، سرود نخواندند، با خدای رنگین کمان شروع کردند ولی کسی اینها را ندید و باز هم به آنها حمله شد".
بی بی سی می گوید وقتی خامنه ای از مردم می خواهد به خاطر ایران به پای صندوق رای بروید و به گزینه های شورای نگهبان رای دهید، مردم چنین می کنند. چنان که در بالا نشان دادم تیم ملی ما همیشه همراه مردم بوده، بازیکنان در اینستاگرام پیام حمایت از مردم می گذاشتند، در بازیها شادی نمی کردند، مچ بند سیاه بستند، از خواندن سرود رژیم خودداری کردند، سخنان خود را با نام خدای خانواده های کشته شدگان شروع کردند و ... بی بی سی می گوید: با این همه هیچ کس از مردم این کارهای (درست و شریفانه) تیم ملی را ارزشی ننهاد.

در پایان چند توضیح:
یکم: اساس این نوشته از پیش از بازی با انگلیس فراهم شده بود، اما به دلیل مشکلاتی، دیر شد.
دوم: این نوشته هدف اصلی اش توجه دادن به نقش رسانه های لندن به ویژه در شرایط انقلابی کنونی ایران است.

پاورقی ها
۱- من نشنیدم که این شعار را جایی داده باشند، این شعار را پیشنهاد می کنم؛
۲- قصدم مقایسه نیست، البته که رئیسی یک جنایتکار بین المللی علیه بشریت است؛
۳- بی بی سی؛
۳.۳ - بی بی سی. این مورد در همه روزنامه ها و منابع آورده شده، اما چون بررسی "رسانه های..." در پیش است، پس منبع را از منابع خودشان می آورم: ۲۹/۰۹/۰۲۲، ۱۳/۱۰و ۰۲۲ /۱۷/۱۰ و ۲۹ آبان (۲۰/۱۱/۰۲۲)؛
۴- وب سایت رادیو فردا؛
۵- او سالها پیش مفسر ورزشی در رادیوی بین المللی فرانسه بود. در برنامه های خود، هنگام گزارش ورزشی از بازیهای انجام شده، اروپا و امریکا را به رخ ایرانیان می کشید؛
۶- ایران انترناسیونال؛
۷- در بی بی سی چند نفر "ورزش" را گزارش می کنند، اما او خود کارمند بی بی سی است.

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید