رفتن به محتوای اصلی

یاد فدایی خلق مسعود ناصر حجتی رودسری گرامی باد!

یاد فدایی خلق مسعود ناصر حجتی رودسری گرامی باد!

مسعود ناصر حجتی رودسری در سال ۱۳۳۶ در شهرستان رودسر از استان گیلان متولد شد. او دوران تحصیلی خود را در زادگاهش سپری کرد. در سال ۱۳۵۴ وارد دانشگاه تربیت معلم تهران شد و از همان سال مبارزات سیاسی اش را آغاز کرد. مسعود یکی از چند نفری بود که هسته سازمان فدایی را در رودسر ایجاد کرد؛ و در سال ۱۳۶۵ پس از چند سال زندگی مخفی همزمان با تهاجم دژخیمان سازمان اطلاعات به سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) و پس از چندین گریز از تعقیب مأموران رژیم، سرانجام بعد از مدتی کوتاه از ازدواج اش، در شهر لاهیجان در منزل برادرش به همراه همسرش دستگیر و به زندان رودسر منتقل شدند. او در زندان بارها در سلول انفرادی زیر شکنجه‌ وحشیانه قرار گرفت. قبل از انتقال زندان اوین موفق شد به همسرش موضوع جایجایی را خبر دهد. او در زندان رودسر با استفاده از نفت چراغ علاءالدین و پتوی سلول خود را به آتش کشید و در حال سوختن فریاد می کشید و موفق شد در سلول خود را بشکند و وارد محوطه عمومی زندان شود. در مجاور سلول انفرادی، محوطه عمومی زندان رودسر واقع شده بود و زندانیان این بخش عمومی با دیدن مسعود و شعله های آتش درب عمومی را شکسته و به کمک او برای خاموش کردن آتش آمده و یکی از رفقا او را بغل کرد تا بتواند آتش را خاموش کند و رفیق مسعود تنها توانسته به او بگوید: "بگذارید تمام کنم"!

در همان زمان پاسدارن و زندانبانان سر می رسند و با تهدید زندانیان را به سلول های خود منتقل می کنند و سریع مسعود را به بيمارستان رودسر منتقل می کنند. او هنوز زنده بود و در بيمارستان نیز به یکی ار پرستارها گفته بود: "کمک کنید تمام کنم". پاسداران تصمیم می گیرند او را به بیمارستان رشت یا لاهیجان اعزام کنند. در مسیر لاهیجان رفیق مسعود ناصر حجتی رودسری در تاریخ ۹ اذر برای همیشه جهان هستی را بدرود گفت.

مأموران رژیم از خانواده اش تعهد می گیرند که جسد سوخته شده اش را به شرط مخفی نگه داشتن به خانواده اش تحویل دهند. خانواده رفیق زنده یاد مسعود ناصر حجتی رودسری شبانه توسط خانواده اش در محلی دور ار انظار عمومی دفن شد. در کنار مسعود انسانهای شریف دیگری چون موسی قوامی، جواد مشعوف، مهدی محجوب و ... مبارزین شریف دیگری بدون داشتن هیچگونه سنگ قبر و یا نشانی، آرام در کنار هم آرامیدند. یادشان گرامی باد!

همه افرادی که با مسعود در ارتباط بودن اذعان دارند که او از ویژگی‌های انسانی والا و بی نظیری برخوردار بود او آنچنان با رفتار خود در دل مردم لانه گزید که در فقدانش یک شهر برای او گریستند. او جان خود را در راه اهداف انسانی و عدالت اجتماعی گذاشت.

مسعود صدای ارام بخش و گرمی داشت و چشمانش سرشار از مهربانی و عشق بود.

او در زمان مرگ ققنوس وارش مسئوليت بزرگی را در شرایط مخفی به عهده گرفته بود و در غیاب رهبران مهاجر بخش مهمی از مسئولیت ها به عهده وی گذاشته شده بود.

مسعود عزیز؛ ما در مقابل تو و همه انسانهای آزاده ای که در راه اهداف انسانی و شرافتمندانه جان باختند سر تعظیم فرود می آوریم!

یادت همواره جاویدان باد!

 

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید