رفتن به محتوای اصلی

تحول اندیشه در بارۀ فقر: بررسی تعاملات بخش بیست و یکم

تحول اندیشه در بارۀ فقر: بررسی تعاملات بخش بیست و یکم
نوشتۀ راوی کانبور Ravi Kanbur و لین اسکوایر Lyn Squire

 

5        آسیب‌پذیری و صدا

5.2     مقابله با ریسک - ادامه

در مورد [نتایج] وامهای گروهی شواهد متفاوتی وجود دارند. برخی از محققان شواهدی را از منافع قابل توجه به دست آورده اند. مثلاً پیت (Pitt) و خاندکر (Khandker)برآورد کرده اند که مصرف خانوار به ازای هر 100 تاکا (واحد پول بنگلادش، 1000 تاکا معادل 7 یورو است) وامی که به یک زن داده می شود، 18 تاکا افزایش می یابد، و به ازای هر 100 تاکا وامی که به یک مرد داده می شود، 11 تاکا افزایش می یابد. آنها همچنین شواهدی یافته اند مبنی بر این که دسترسی به اعتبار، توانایی خانوار وام گیرنده را در هموار کردن مصرف میان فصلها بهبود می بخشد. با این حال، شواهد دیگری وجود دارند که نشان می دهند افزایش چشمگیر مصرف عمدتاً در میان خانوارهای نسبتاً فقیر رخ می دهد که وامهایی بیشتر از اندازۀ آستانه ای را دریافت کرده بوده اند. با استفاده از همان داده های خاندکر و پیت و اصلاح یک خطای احتمالی در گزینشهایی آنها، موردوخ هیچ افزایشی را در مصرف خانوار پیدا نمی کند، اما شواهدی را از هموارسازی مصرف به دست می آورد.

حتی اگر مزایای وامهای گروهی محدود به هموارسازی مصرف باشد، این امر می تواند منجر به دستاوردهای بلندمدتی شود که در پیمایش های موجود ثبت نشده اند. همان طور که در بالا اشاره کردیم، توانایی در هموارسازی مصرف نه تنها به دلیل فایده فوری آن مهم است، بلکه به این دلیل نیز اهمیت دارد که می تواند به خانوارها کمک کند تا راهبردهای بلندمدتی را برای رهایی از فقر دنبال کنند، که در غیر این صورت بیش از حد پرریسک از کار درمی آمدند. در این بافتار موضوع ارتباطات درونی میان اثرات مختلف یک سیاست نیز به شکل دیگری آشکار می شود. شواهدی وجود دارند دایر بر آن که مشارکت در برنامۀ اعتبارات خرد منجر به بهبود شاخصهای تغذیه و تحصیل کودکان می شود، و دسترسی به وام و اعتبار، اثری "توانمندساز" بر زنان وام گیرنده دارد، از این قرار که امکان آنان را برای کنترل جنبه های گوناگون زندگی شان تقویت می کند.

Image removed.پس انداز ابزار دیگری برای هموارسازی مصرف به شمار می آید. هرچند بسیاری از طرحهای تامین مالی خرد بر گرداوری پس انداز تمرکز نکرده اند، اما اخیرا می توان برخی طرحهای موفق در این زمینه را سراغ گرفت. بانک مردم اندونزی (BRI) در سال 1986 یک برنامه پس انداز به نام سیمپدس (SIMPEDES) معرفی کرد که نرخ بهره اندکی داشت، اما برداشت از آن در هر زمان ممکن بود. این برنامه همچنین شامل نوعی "بخت آزمائی مجانی" بود که شانس برنده شدن در آن به میزان سپرده ها بستگی داشت. تا سال 1988، بیش از 4 میلیون خانوار فقیر در این برنامه شرکت داشتند و تعداد حسابداران فقیر در آن تا پایان سال 1996 به 16 میلیون بالغ شد. در نتیجه بانکمردم اندونزی  در سال 1996 به منبعی نسبتاً ارزان از سرمایه به ارزش 3 میلیارد دلار دست یافت و خانوارها توانستند داراییهایی را انباشته کنند و مصرف خود را هموار سازند. 

نوآوری مهم دوم، خودآشکاری اطلاعات است (نوآوری نخست همان وامدهی گروهی است، که در بالا و در بخش بیستم توضیح شده است. این نوآوری موجب کاهش قابل توجه هزینه های جمع آوری اطلاعات و تسهیل بازپرداخت شده است). این روش به طور مؤثر در طرحهای تضمین اشتغال استفاده شده است. برای مثال، در شیلی، یک برنامۀ بزرگ تضمین اشتغال در پی بحران بزرگ دهه 1980 بخشی از موفقیت خود را مدیون این بود که دستمزدها را به اندازه ای پایین تعیین کرد تا اطمینان یابد که نیازمندترین افراد، اصلیترین مشارکت کنندگان خواهند بود. یک پروژه بانک جهانی در آرژانتین در سال 1997 کار کم دستمزد در طرحهای اجتماعی در مناطق فقیر را ارائه داد، که بیش از نیمی از شرکت کنندگان در آن از فقیرترین 10 درصد جمعیت بودند. این نمونه ها و بسیاری نمونه های دیگر اکنون استدلال قانع کننده ای ارائه می کنند حاکی از آن که رویکرد اصلی مؤثر و ارزشمند بوده است.

مسئلۀ اصلی در حال حاضر حول چگونگی پایین نگه داشتن هزینه های اداری و نحوه ایجاد تعادل میان خلق ثروت و دارایی از سوئی، و بیمه واطمینان می گردد. برنامه های تضمین اشتغال بیشترین بیمه را فراهم می آورند، اما ممکن است پربازده ترین درآمد و داراییها را به بار نیاورند.

 

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید