رفتن به محتوای اصلی

بی توجهی بە نقش رضایت نیروی کار در افزایش بهرەوری

بی توجهی بە نقش رضایت نیروی کار در افزایش بهرەوری

 

"رئیس سازمان آموزش فنی‌و‌حرفه‌ای کشور در همایش وفاق برای سرمایه گذاری و ایران ماهر که در اتاق بازرگانی مشهد برگزار شد بر ضرورت سرمایه‌گذاری ملی در حوزه مهارت‌آموزی تأکید کرد و گفت: مهارت‌آموزی تنها مسیر دستیابی به اشتغال پایدار و ارتقای بهره‌وری در کشور است"

کسی نمی تواند بخودی خود باگزارە این سخنرانی مخالفت بنماید. نظری هم کە این مدیر دولتی مطرح می کند نظر تازەای نیست آن کسانی کە پای سخنرای ایشان نشستەاند از این موضوع اگر بیشتر اطلاع نداشتە باشند کمتر نمی دانند، بنا براین حضور رئیس سازمان آموزش حرفەای نباید برای گفتن این حرفها باشد. او احتمالا باید برای بدە بستان در این سمینار آمدە باشد. با این حال فارغ از اهداف دو طرف بە علل عدم موفقیعت رژیم در این حوزە اشاراتی بر اساس واقعیات مستند موجود می شود. درست است کە آموزش حرفەای نقش مثبتی در بالا بردن بهرە وری دارد، اما عوامل مهم دیگری مانند دستمزد، شرایط کاری، رضایت کارگر، رعایت حقوق  و میزان رضایت کارگر از کارفرما نیز اثرات شان کمتر از آموزش حرفەای نیست. بنا بر این صرف آموزش حرفەای بە خودی خود نمی تواند باعث افزایش بهرە وری بشود. این را هم رئیس آموزش حرفەای و هم روسای اتاق بازرگانی کە مرتب از پایین بودن سطح بهرە وری نیروی کار گلە می کنند و با اشارە بە آن بی حقوقی و دستمزدهای زیر خط فقر را توجیە می کنند باید یاد بگیرند.

بە گفتە رئیس آموزش فنی حرفەای ٧٠ درصد نیروی کار در کشورهای دیگر در هنرستانها آموزش می بینند، اما در ایران تعداد آنهایی کە در هنرستان های فنی حرفەای آموزش می بینند ٤٠ درصد است. اگر فرض بگیریم کە این آمار درست باشد در آن صورت علل این نقصان بر می گردد بە  خیلی از مسائل کە در آن کشورها در دسترس مردم قرار دارند اما برای نیروی کار ایران در دسترس نیستند.

برای مثال بنا بە دادە های رسمی چند میلیون کودک و نوجوان در کشور وجود دارد کە اساسا یا امکان آموزش پایە را ندارند یا در میانە راە تحصیل مجبور بە ترک تحصیل می شوند و بدون اینکە آموزش خاصی را گذراندە باشند راهی بازار کار یا جذب کارهای غیر مولد و بعضا زیان آور برای خود و جامعە می شوند. انبوە کودکان کار و خیابانی نمونە هستند. طبعا اینها نمی توانند برای کارآموزی وارد مراکز آموزشی فن آموزی حرفەای شوند.

دلایل البتە مختلف اند، اما مهمترین آنها فقر، فقدان مدرسە قابل دسترس در نواحی محروم و حاشیەای و انواع تبعیضات موجود در سیستم نیمە خصوصی نیمە دولتی آموزشی است. کمبود مدارس حرفەای و در دسترس نبودن و پراکندگی آنها بخش دیگر از موانع هستند. صدها هزار کودک در بلوچستان و خراسان هم هستند کە صدقە سر دولت اساسا شناسنامە ندارند کە بتوانند اگر همت داشتە باشند آموزش ابتدایی را از سر بگذرانند.

مشکل دیگر اما دستمزد نیروی کار و نداشتن امنیت شغلی برای آنهایی است کە بعد از حرفە آموزی باید با دستمزد و شرایط کاری موجود در ایران کار کنند کە حداقل های هزینە زندگی شان را تامین نمی کند کە هیچ، از حق اعتراض هم محروم هستند و در پی هر اعتراض صنفی ولو اینکە اعتراض بە ندادن بە موقع دستمزد یا رد نکردن حق بیمە باشد تنبیە و اخراج می شوند. این افراد نە اجازە درست کردن اتحادە و سندیکا دارند کە در چنین مواردی از حقوق آنها دفاع کند و نە مراجع رسمی شکایات شان را پیگری و حق شان را احقاق می کنند. بی جهت نیست کە نیروی آموزش دیدە وجود دارد اما حاضر بە کارکردن با دستمزد و شرایط کنونی نمی شوند

رئیس آموزش حرفەای آیا هرگز بە این فکر کردە کە چرا پرستار آموزش دیدە و با تجربە حاضر بکار کردن در موسسات درمانی دولتی و خصوصی نیست؟آیا هرگز بە  دلایل این همە اعتراض و اعتصاب نیروی کار کە بخش گستردەای از شرکت کنندگان در آنها نیروی آموزش دیدە هستند، اندیشیدە است؟

در اینکە مدارس حرفە ای ضروری و نیروی کار باید آموزش دیدە باشد هیچ کس نە تردید دارد و نە مخالفت افزایش آنها بە قدر نیاز کشور است، اما حتی اگر ارادەای برای بر طرف کردن این نیاز وجود داشتە باشد، رفع این مشکل بدون رفع عللی کە بە بخشی از آنها اشارە شد ممکن نیست و نشانەای از اینکە رفع این مسائل برای دولت دراولویت باشد مشاهد نمی شود.

سالهاست کە این قضیە مطرح است اما از آنجا کە دولت نمی خواهد هزینەای بابت آن پرداخت کند بە روشهای منسوخ شدەای مانند بازگشت بە عصر مناسبات استاد شاگردی رجوع کردە کە جوابگو و علمی نیست و مخل آموزش سواد و دانش علمی است، یا بە طح هایی مانند فرستادن فارغ التحصیلان بە کارخانە ها برای کار آموزی کە در واقع بدتر از کار استاد شاگردی و نوعی بیگاری طولانی از نیروی کار بە بهانە آموزش حرفەای است مشغول است کە این نیز جواب ندادە است.

فرستادن دانشجویان مدارس حرفەای حین تحصیل و بعد از پایان دورە برای آشنایی و تمرین البتە در اکثر کشورها رواج دارد اما برای مدتی معیین و حقوقی کە دانشجو بتواند امورات زندگی اش را با آن بگذراند و نە کار رایگان بدون جیرە مواجب و برای مدتی طولانی. برگزاری این سمینار در مرکز اتاق بازرگانی مشهد بە نظر می رسد استفادە از امکانات بخش خصوصی بجای رفع موانع آموزش حرفەای وساختن مراکز کافی است. این در حالی است کە بخش خصوصی باید نقشمکمل و تکمیلی  مراکز حرفە آموزی را داشتە باشند و نە بیشتر از آن.

طرح دولت بجای تاسیس مدارس حرفەای برقراری نوعی مناسبات استاد شاگردی بر اساس شیوە نامەای است کە چند سال پیش تصویب شد کە با شکست مواجە شدە است. جمهوری اسلامی از آنجا کە مایل بە سرمایە گذاری در زیر ساخت های بنیادی نیست، همیشە سعی کردە نیازها را بطور سطحی موقتا رفع و رجوع کند، بە همین دلیل است کە ما در زمینەهای مختلف از جملە در ایجاد مدارس حرفەای بنا بە آماری کە رئیس آموزش حرفەای دادە است، بجای پیشرفت پسرفت کردەایم.  رئیس مدارس فنی حرفەای آنجا کە از اهمیت مدارس حرفەای سخن می راند درست می گوید، اما آنجا کە موضوع علل مطرح است از گفتن باز می ماند چون گفتن حکم تف سربالا را دارد این آقا هم مدتی بعد از این سمت کنار می رود، بدون اینکە بتواند پیشرفتی در وضعیت حوزەای کە بە او محول شدە بوجود آورد. کسان دیگری کە بعد از او خواهند آمد نیز حتی اگر مایل باشند کاری از دستشان بر نخواهد آمد، زیرا کە سیستم از پای بست ویران است و خواجە در نقش ایوان است . 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید