رفتن به محتوای اصلی

برابری جنسیتی در محیط کار بخش پنجم

برابری جنسیتی در محیط کار بخش پنجم


نویسنده: فیضا علی (Faiza Ali)

4.    نظریه پساساختارگرایی
در تقابل با رویکرد مارکسیستی که طبقه را علت اصلی تفکیک اجتماعی می‌داند، نظریه‌پردازان پساساختارگرا گفتمان غالب و نظام‌های بازنمایی را به‌عنوان مبنای تفکیک جنسیتی می شناسند. یکی از موضوعات اصلی مورد نظر آن‌ها نحوه تفکیک زنان و مردان در امر اشتغال است. آن‌ها معتقدند که بسته به این که چه کسی کنترل گفتمان‌های غالب تفکیک را به عهده دارد، این می‌تواند موجب حذف یا شمولیت زنان و مردان از اشتغال و سایر زمینه‌های اجتماعی شود. آثار فیلسوف پسا‌ساختارگرای فرانسوی، فوکو (۱۹۷۹)، به طور گسترده‌ای توسط حامیان فمینیسم پسا‌ساختارگرا مورد استناد قرار می‌گیرند. آن‌ها بر این نظر اند که نقش‌ها و هویت‌های جنسیتی چیزی جز عملکردهای اجتماعی نیستند که توسط گفتمان‌های غالب تعیین می‌شوند و این گفتمان‌ها بین فرهنگ‌ها و جوامع مختلف متفاوت اند. بر اساس  رویکرد پساساختارگرائی تحلیل ساختاری، ساده‌سازی شدۀ بیش از حد تجربیاتی اند که زنان در اشتغال با آنها مواجه می‌شوند.
مطالعات متعددی درباره تفکیک جنسیتی در محیط کار وجود دارند، از جمله مطالعات کانل ۱۹۸۷، کالاس و اسمیرسیچ ۱۹۹۳) که بر نقد نظرات پساساختارگرا تکیه می‌کنند. این پژوهشگران معتقدند که تحلیل ساختارگرایانه تفکیک جنسیتی، تمرکز منسوخی بر تعارض دوگانه (پدرسالاری و سرمایه‌داری) میان زنان و مردان دارد. آن‌ها استدلال می‌کنند که سوژه‌گرایی جنسیتی (gender subjectivity) رویکرد بهتری برای مفهوم‌سازی طبیعت پیچیده و متغیر روابط جنسیتی در محیط اشتغال است.
مفهوم سوژه‌گرایی جنسیتی توسط سیمون دوبووار (۱۹۸۹) به‌عنوان تجربه ذهنی زن یا مرد بودن توضیح داده شده است. این گفته مشهور از اوست: «کسی زن به دنیا نمی‌آید، بلکه زن می‌شود.» دوبووار استدلال می‌کند که هیچ طبیعت زنانه‌ای به طور ذاتی وجود ندارد، بلکه تنها یک وضعیت زنانه است که به زنان تحمیل می‌شود. به نظر او «زن با ارجاع به مرد تعریف می‌شود و تمایز می‌یابد، نه مرد با ارجاع به زن؛ زن موجودی فرعی و غیرضرور در مقابل موجودی ضرور است. مرد سوژه است، او مطلق است؛ زن دیگری است).
پژوهشگران دیگری مانند کالینسون و هیرن (۱۹۹۶: ۱۰) نیز ماهیت انحصاری تحلیل‌های ساختاری روابط جنسیتی را مورد بحث قرار داده‌اند و بر این نظر اند که «... این تئوری قدرت مردان و تبعیت زنان را به‌صورت کاریکاتور به تصویر می‌کشد و اهمیت تحلیلی شیوه‌های سازمانی که این دسته‌بندی‌ها را تشکیل می‌دهند، نادیده می‌گیرد». نظریه فمینیستی پساساختارگرا تلاش می‌کند تا سبک‌های زندگی متنوع، پیچیده و در برخی موارد متضاد مردان و زنان را در داخل و خارج از زمینه‌های اشتغال به رسمیت بشناسد. کالینسون و هیرن بر نقش «سوژه‌گرایی جنسیتی و ویژگی‌های مبهم، پراکنده، ناپیوسته و چندگانه آن‌ها در روابط نامتقارن» انگشت می گذارند. برخی نویسندگان استدلال می‌کنند که در فرآیند شالوده‌شکنی و تمرکززدایی از سوژه، تمام سوژه‌گرایی‌ها به‌صورت پراکنده، غیرعقلانی و اغلب متناقض عمل می کنند. 
نظریه‌پردازان پساساختارگرا تحلیل ساختاری تفکیک جنسیتی را مورد انتقاد قرار می‌دهند. به گفته آن‌ها، تحلیل ساختاری تفکیک جنسیتی تمایل دارد تنوع تجربیات زنان و مردان در نیروی کار را نادیده بگیرد و در عوض کلیشه‌های جنسیتی اساسی را تقویت کند. در واقع، حداقل در چند دهه گذشته، تحلیل ساختاری روابط جنسیتی در اشتغال برای توضیح وضعیت پایین‌تر زنان نسبت به مردان مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی که نظریه‌پردازان پساساختارگرا به نقش‌های جنسیتی متغیر تعداد اندکی از «زنان موفق» در زمینه‌های اشتغال، به‌ویژه در کشورهای صنعتی اشاره می‌کنند، این واقعیت را نادیده می‌گیرند که اکثریت زنان در کشورهای صنعتی و همچنین در محیط‌های غیرغربی (مانند جوامع اسلامی) در مقایسه با همتایان مرد خود همچنان به سطوح پایین‌تری در امکانات و مقامات اشتغال محدود اند. به‌عنوان مثال، در پاکستان، اگرچه نسبت زنان شاغل در بخش‌های رسمی اشتغال در چند دهه گذشته تا حدی افزایش یافته است، تغییرات کمی در وضعیت و کیفیت تجربیات اشتغال زنان مشاهده شده است. در نتیجه، انتخاب‌های زندگی برای اکثر زنان همچنان با فقر و فقدان قابلیت‌های اقتصادی و اجتماعی محدود می‌شود.
اگرچه تحلیل پسا‌ساختارگرایانه تفکیک در محیط کار از منظر فردی مفید است، اما مشکلات کلی نیز دارد. این تحلیل بازتولید نابرابری و تبعیض را، در محیط‌های کاری که اکثر کارگران زن با آن مواجه اند،  نادیده می‌گیرد. به دلیل تمرکز عمده این نظریه بر تنوع تجربیات، تحلیل پساساختارگرا تبعیض‌های واقعی زندگی را که بخش بزرگی از نیروی کار با آن مواجه است، نادیده می‌گیرد. در عوض، به نظر می‌رسد که این نظریه یک شبکۀ گسترده از توصیف‌های صرف ایجاد می‌کند که واقعیت مادی و تاریخچه پدرسالاری و سرمایه‌داری را نادیده می‌گیرد
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید