انگشت شمارند
با صندوق های که انباشته شده از دلارهایی که دستمزد شان است
نوای جنگ می سرایند تا ظفرمندانه بر سریر قدرت بنشینند
نوای جنگ می سرایند تا بمب های سنگر شکن، آنان را بر شانه های جنازه مردان و زنان و کودکان بنشانند
با قلم هایی که در دست دارند به پیشواز کشتار مادران و فرزندان سرزمینم می روند
با قلم هایشان از مادران سرزمینم می خواهند که بر جنازه های فرزندانشان اشک نریزند
فردا آزاد خواهند بود و باز می توانند فرزندانی به دنیا بیاورند
چه باک است که از کشته شدن فرزندان این آب و خاک، آب های روان سرزمینم رنگ خون به خود گیرد
چه باک است که به پیشواز قصاب غزه و لبنان رفتن
چه باک است که او را مدح گفتن
چه باک است که او را لباس آزادی به تن کردن
چه باک است که بر درد مادران سکوت کردن
چه باک است از بدن های مُثله شده ی فرزندان سرزمینم که اشک مادران همچون شبنم های صبحگاهی جنازه فرزندان شان را به ترنّم می اندازد
چه باک است آنان را...
که سرزمینم جولانگاه چکمه پوشان تل آویو گردد که تاج به سر دارند
چه باک است آنان را...
اگر از سرزمینم تنها نامی باقی مانَد...
پائیز ۲۰۲۴ سوئد
محمود میرمالک ثانی
خنیاگران جنگ

افزودن دیدگاه جدید