گذشته است سالها از ان زمان'
که چشمان تیز کرکسها'
طعمه ای یافتند .پنهان'
درپس دیوار ندبه 'در سرزمین دعا.
قلب جهان کربن بود انجا'
که له له میزد برای خروج'
ماده محبوس سیاه'
با مزه شیرین سود'
و می انداخت اب به دهان'
فلزچرخان های همیشه گرسنه'
در ان سوی دنیا.
افتاد تکانه به لانه ها.
باید از ان خود میکردند'
این سرزمین'
تا 'نزند به خطا' موجی'دریای ناپیدا'
نشود دراز' دستی'
سوی خوراک هیولا.
هجوم آغازشد.
زیستگاهها بر پا.
باز شدند تخمها از پی تخم.
امدند'زاده شدند'
هزاران کرکس حریص' تیز چنگ
رفت. سرزمین مقدس'
. زیر چنگال های'
خشمگین دست آموز'
با توراتی در منقار'
واوجی از نیل تا فرات'
تا شود فلسطین'
قتلگاه آواره های ریشه در خاک.
فربه شدند اشغالگران'
از خورش سرمایه 'خون و زمین.
واکنون باد می خورند'
بیرق اربابان'
بلندتر از همیشه'
بر فرازنفت خوانهای
سرزمین ادیان''
زنده شده اند عهد عتیق
موهوم وعده ها.
بلع زمین به هر بهایی'
نسل کشی'شخم شهرها.
پیمان اسمانی با سلاح وخشم.
سجده کردن بر گذشته تاریک.
تعفن تاریخ را چنگ زدن.
سقوط به ان سوی'
مرزهای انسان.
عربده جویی 'گردن کشی
بیگمان اما هوشیاری سختی است'
در پی این مستی.
آن زمان که گره خورد نامشان'
باقتل هزاران کودک
ان زمان که می نشیند بر نقشه جهان
لکه ای سیاه'
محبوس 'در میانه یک جهان نفرت.
ان زمان که بیرون از لاک تعصب
نخواهند یافت همدلی.
وخواهند کشید با خود'
ترس از انتقام'
در حصار هر دیوار و هرتفنگ.'
خواهند خزید
به اسارتگاه خودساخته'
درپناه کلاهکها'
با ترس از هر رهگذر'هرنگاه' هر صدا
می آید آن روزکه خواهند ایستاد'
جانیان در محکمه
در راه است فرار کرکسها.
میرسد آشتی' اقوام'ادیان'رودها.
وپیوستن راستین پیروان موسی'
به اردوی'
عاشقان صلح'آزادی'برابری.
۱۴۰۲/۹/۴
س_خرم
افزودن دیدگاه جدید