بیدار می شود هر روز زمین '
باسقوط هایی تازه'از ادمیان.
پرتگاهی در میان نیست .
کسی نمی میرد .
خونی نمی ریزد.
قصه قصه هلاکت عشق است'
به دیگری ' به انسان.
باور سقوط را'
تن نمی دهد هیچکس'
اما می شناسیم شان'
زمین را به خدایان نیازی نیست.
فرزندان سقوط اند'
این پدران کشتار.
سود پرستان'
کلید داران خزائن الوده به خون'
سفلگان مزدور'
جملگی وارث سقوط.
جملگی دشمن انسان.
خواهند رفت به سراغ شان روزی
قربانین عاصی
خواهند بست درگاه سقوط.
تا برسد به پایان هلاکت عشق.
تا سلام کند بشر'
به اوج' به صعود.
.س_خرم
۱۴۰۳/۲/۲۵
افزودن دیدگاه جدید