.....................................
این چشمه را سرچشمه کجا است'
که می زند بوسه بر او'
لب تشنه'کورسوی کور.
چشمه گاه اش'
چشم در چشم چشمه خورشید.
می شود عاشق'
هر که از آن نوشید.
خزان نگیرد باغی'
که سیراب شود از آن.
این چشمه را سرچشمه کجا است'
که نهفته راز رهایی'
در رقص نور بر موج اش.
می بخشد عمر جاودان'
به کاروانهای تشنه راه'
ومی رسد مسیر جویباران اش'
به برکه های ایثار.
می روید از هر قطره اش'
جوانه امید.
می خیزداز شر'شراش' نغمه داد.
دور نیست این چشمه را'
"سر چشمه"
همین جا است .در اندیشه ما.
باور کنیم به معجزه درون.
وباز کنیم راه.
تابزنند به قلب اسارت' چشمه ها.
تا پدید آید از چشمه ها'
"دریا"
س _خرم
۱۴۰۳/۱/۱۴
افزودن دیدگاه جدید