رفتن به محتوای اصلی

بذر های منتظر

بذر های منتظر
 
به سر آمد طاقت ابر' از حبس قطره ها'
خسته از رنج سالها انتظار'
گذاشت بر زمین بار سنگین خویش.
رها شد باران از بند کویر آسمان.
به وجد آمد خورشید.
  رنگ گرفت بلور های  خیس'
وپنهان شد سرما در شکاف زمستان.
 نفس کشید زمین چنان عمیق'
که جان گرفت دم'
ازهجوم هوای تازه'
و بر آمد از بازدم'
آه های محبوس در اعماق.
افتاد غلغله نم وگرما به خاک خشک.
بوسه زد آب بر گونه بذر ها ی  خفته وبیدار.
 شد نو نوار 'سرزمین'
از شکفت گل های رنگین آرزو'
در باغ های پیر نیمه جان'
در نو کاشته  باغچه های جوان.
پیچید در همه جا عظر امید.
دریغ اما کوتاه بود'بسیار کوتاه'
دوران نفس های عمیق'
ورقص شادمانه رنگ گل های آرزو.
 
در میان خرمن ها دانه سالم '
 بودند در دل زمین'
بذر هایی پوسیده'گندیده'هزاران ساله'
که در غفلت رویش های ذوق زده'
 جان گرفتند 'آفتهای آرزو کش.
هجوم آغاز شد.
 زدند شبیخون به مزارع.
فسرد باغ وباغچه.
پژمرد گلهای آرزو.
خشکید ریشه ها.
نعره زد دو باره سرما.
رسید به پایان 'شبه بهار بین دو زمستان.
قطع نشد اما هیچگاه تابش نور'
وهر  گاه رسید 'نمی' به زمین'
جوانه زد دو باره امید.
 رفتند نفس های سبز هم نفسان'
به نبرد نیش های خونین.
وافتادند به خاک هر بار'
 هزاران گلبرگ نورس.
تا اکنون که آنان در انزوای ننگین'
 وزمین عاشق' برون از موضع تسلیم'
اردو زده اند'در دو سوی یک بر هوت.
سویی *آگفت ها 'شتابزده'هراسان'سیری ناپذیر
  می لولند در گودال تعفن'
وسوی دیگر رویشگاهی از آرزو'
که آفت را جز به حیلت در آن راه نیست.
 می لرزد چیزی زیر پوست زمین'
که می گستراند گودال به گودال 'دفنگاه آفتها '
که می دهد  بیدارباش به بذر های منتظر.
 
۱۴۰۲/۹/۱۴
س_خرم
 
*آگفت به معنای آفت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید