گفتمان
محمدرضا نیکفر
محمدرضا نیکفر ـ ایران همانا متحول خواهد شد، اما نه با ضربه از بیرون. حمله از بیرون نه به تحکیم قدرت راه میبرد، نه به ایجاد خلاء قدرت. ایران متحول خواهد شد، به این دلیل که اساس جامعه و فرهنگ در آن در حال تحول است. کانون قدرت سیاسی در آن دست به دست خواهد شد، و این امر گاهی به نسبت آرام و گاهی به نسبت تند خواهد بود، ممکن است گاهی با خشونت و خونریزی همراه شود و همچنین کشمکشهای فراگیر. اما شاید هیچگاه با پدیدهی مشخص خلاء قدرت مواجه نشویم.
اسکندر لطفی
اما مقصر تنها دشمن خارجی نیست. ضعف ذاتی در سازماندهی و مدیریت بحران، پاشنهی آشیل هر جنبشی است که خود را برای مبارزهی طولانی آماده نکرده باشد. تشکلهای فاقد ساختار شفاف و ابزارهای حل اختلاف، در برابر سرکوب شکنندهتر از آناند که بتوانند دوام آورند. نبود آموزش برای فعالیت جمعی و مقاومت در برابر فشارها، از دل هر تشکل، دشمنی بالقوه میسازد که علیه خودش میجنگد.
ترجمه کتاب برای من سفری طولانی بود که آمادگی و شاید شایستگی آن را نداشتم، بههمین دلیل چند سال طول کشید. روزی که دوست عزیزی نسخه انگلیسی کتاب را برای من ارسال کرد و ترجمه آن را توصیه کرد، تنها چند ماه از انتشار آن گذشته بود، (۲۰۱۸). بازنشسته نشده بودم و تقریباً یک سال طول کشید که کتاب را بهموازات دلمشغولیهای حرفهای و شغلی روزانه و کارهای دیگری که در دست داشتم، خواندم. موضوع کتاب برای من جالب و آموزنده بود.
احمد هاشمی
در بیانیه " بر گفتگو و همفکری با هدف ایجاد مرکز هماهنگی نیروهای اپوزیسیون" تاکید شده است.
سئوالات مرکزی در رابطه با این گفتگو و همفکری این است که:
الف- گفتگوی و همفکری ها در برونمرز با شرکت کدام احزاب و سازمان های سیاسی برون مرزی ونهاد های مدنی و رسانه ای، متخصصین و محققین خواهد بود؟
ب - سازمان دهنده گان و برگزارکننده گان ...
سئوالات مرکزی در رابطه با این گفتگو و همفکری این است که:
الف- گفتگوی و همفکری ها در برونمرز با شرکت کدام احزاب و سازمان های سیاسی برون مرزی ونهاد های مدنی و رسانه ای، متخصصین و محققین خواهد بود؟
ب - سازمان دهنده گان و برگزارکننده گان ...
سعید رهنما
کتاب ایدهی سوسیالیسم بهرغم پارهای مباحث بحثانگیز، کتاب بسیار ارزشمندی است که ضمن تلاش برای رفع کمبودهای نظریهی سوسیالیستی هشدارهای مهمی را برای آن دسته از سوسیالیستهایی که به ضرورت انطباق نظریهی کلاسیک سوسیالیستی با شرایط متفاوت و متغیر امروز باور دارند – و نه کسانی که برخورد مذهبگونه با مارکسیسم و پیامبرگونه با مارکس دارند به همراه دارد. از مهمترین تأکیدهای او این است که سوسیالیسم جدید تنها محدود به الغای دگرسالاری (هترونومی) و کار بیگانه شده در عرصهی اقتصادی نیست، و بر این باور است که روابط شخصی و دموکراسی سیاسی نیز باید از اجبار و اعمال نفوذ مبری شوند.
برای سوسیالیستهای متأثر از سنت جمهوریخواهی، همچون مارکس، آزادی اجتماعی برای حفظ سایر اشکال آزادی و برابری بسیار مهم است. توانایی ما در حکمرانی از نقض خودآیینی بدنمندمان جلوگیری میکند، باعث میشود بتوانیم تأمین خیر عمومی را مطالبه کنیم و به تأمل ایدئولوژیک دربارهی نظم اجتماعی و آنچه میخواهیم باشد، دامن میزند.
احمد هاشمی
حاصل مقاومتها و منازعات چهار دهه اخیر زنان، جوانان و همه اقشار به حاشیه رانده شده توسط واپسگرایان اسلامی، ظهور عناصر اولیه یک گفتمان جدید با مؤلفههای حقوق شهروندی، اصالت زندگی، عرفگرائی و آزادی و برابری است. جنبش ژینا با نفوذ در اقشار و لایه های متفاوت در جامعه، آغاز گسست از گفتمان های قدیم و نشانههایی برای آغاز یک گفتمان جدید در ایران است.
احمد هاشمی
در شرایط کنونی، گذار دموکراتیک در ایران در مرحله پیشاگذار قرار دارد. جنبش ژینا در نیمه راه متوقف شده است. با وجود این که جنبش ژینا با مقاومت مدنی درعمق جامعه جا باز کرده و در تلاش برای تسخیر فضاهای عمومی در ایران است، با این حال روند گذار دموکراتیک در ایران بلوکه شده و نوعی برزخ سیاسی بین رژیم اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی و جنبش و اپوزیسیون در داخل و خارج برقرار است.
احمد هاشمی
هم افزایی هنگامی به وجود می آید که افراد برای همکاری برانگیخته شوند. تجربیات تا کنونی و همچنین تجربه گروه ما نیز، نشانگر این مهم است، که شش عامل برای هم افزایی در گروه نقش تعیین کننده ای دارند: اتحاد ( تعهد مشترک میان افراد)، عمل کرد ( تعهد به نتایج و سنجش)، راه حل ( جستجوی وجه اشتراک) ، روابط ( دیالوگ باز و علنی)، ابتکار( خلاقیت و یافتن راه نو) ، اصول ( پرنسیب ها و ارزش ها)
بهزاد کریمی
کار صورت گرفته، کار ارزشمندی است چه از نظر تبیین نظری جنبش انقلابی «زن – زندگی – آزادی» و برنمایی ظرفیت متداوم آن و چه آنجا که در پایان مقاله در نگاه سیاسی بر متن و بستر شکاف اصلی نظام و این جامعه، به سناریوهای محتمل میپردازد. نیز این امتیاز را هم دارد که در سطح صرفاً آکادمیک نمیماند و میکوشد از دید خود هم جهتگیرانه بر شکل مطلوبی از گذار بایستد و هم از احتمال وقوع یا عدم وقوع آنها ارزیابی معین به دست دهد. ا
گروه مطالعات راهبردی یک گروه حمایتی حزب چپ ایران، متشکل از اعضا و غیراعضای این حزب است. سمتگیریهای ارزشی مشترک این گروه، حقوق بشر، دموکراسی، همبستگی، عدالت اجتماعی، علیه تبعیض، نگاه فمنیستی و خودگردانی است. پرنسیپهای فعالیت این گروه پرهیز از تفکر بخشی، تقویت تفکر ملی با نگاهی کارشناسانه (بیطرفانه) است. هدف این گروه، مطالعات راهبردی در سپهر سیاسی ایران، در حیطه کاربردی است.
هتنه در کتاب ''توسعه چیست؟'' مسائل را به فشردگی و موجز مطرح کرده است. بسط و تفصیل این مسائل نیاز به بررسی بسیار بیشتر دارد. این بررسی به عقیدهی من لازم است. درک و شناخت از شرایط جامعه بویژه برای ما مردمی که ریشهامان در کشورهای در حال توسعه است، به منظور دست یافتن به راهکارهای مناسب جهت توسعه پایدار و با ثبات اهمیت فراوان دارد. بنظر من برای دستیافتن و مجهز شدن به دانش و ابزارکار لازم در این راستا، خواندن و خوانش درست از این کتاب میتواند مفید و راهنما باشد.
محمد مالجو
بحث پایانی من، بحث پایانی آقای صداقت هم هست. چنین چیزی شدنی نیست مگر با ورود طبقهی کارگر در انواع اعتراضات و انواع چیزی که مخالفخوانی محسوب میشود، نه صرفاً در مقام شهروند که تاکنون هم نقش مخالفخوانی را داشتهاند بلکه در مقام طبقهی کارگر، یعنی آنجا که تأثیرش را در محل کار و نقطهی تولید و در گلوگاه اصلی هر نظام سیاسی از جمله نظام سیاسی جمهوری اسلامی نشان میدهد. اگر جنبشهای البته بی سر و بی سازماندهی و قابل تحسین اما کماکان ضعیفی که داریم خودشان را تجهیز به چنین قوایی نکنند قواعد جاری بازی کنونی را نمیتوان تغییر داد.
پرویز صداقت
به گمان من، در شرایط کنونی، و با فرض ثبات سایر عوامل، برداشتن هر گام بلندی به سوی دموکراسی مستلزم حضور طبقهی کارگر در مقام طبقهی کارگر و با هویت طبقهی کارگر است. وقتی با یک حریف قدرتمند مشغول منازعه هستی که حاضر نیست هیچ امتیازی به تو بدهد باید با تمامی قوا به سوی او حمله کنی و نیرویی که میتواند نفس او را بگیرد نیرویی است که خلق ارزش در اقتصاد را برعهده دارد یعنی طبقهی کارگر. ...
مجید عبدالرحیم پور
در بخش اول و دوم این جستار در پیشگفتار بر این نکته اشاره شد که نگارنده در نوشتهی حاضر، سکولاریسم و سکولاریزاسیون را از منظر کاربردی بر متن واقعیات جامعه کنونی ایران و حکومت دینی واقعا موجود به کار میگیرد و کوشش میکند برداشت خود در این زمینه را از همین منظر با خوانندگان در میان بگذارد. در دو بخش پیشین با استناد به وقایع تاریخی مروری داشتیم بر فرایند شکلگیری سکولاریزاسیون از دوره مشروطیت تا انقلاب بهمن۱۳۵۷. اینجا بخش (سوم و چهارم) پایانی این نوشته را می خوانید:
مجید عبدالرحیم پور
نوشتهی حاضر، سکولاریسم و سکولاریزاسیون را از منظر کاربردی بر متن واقعیات جامعه کنونی ایران و حکومت دینی واقعا موجود به کار میگیرد و کوشش میکند برداشت خود در این زمینه را از همین منظر با خوانندگان در میان بگذارد. در این مطالعه مروری خواهیم داشت بر فرایند شکلگیری سکولاریزاسیون از دوره مشروطیت تا انقلاب بهمن و تمرکز روی چرایی و چگونگی پیشرفت و گسترش آن در جامعه در دوره جمهوری اسلامی. بطور فشرده اینکه سکولار و سکولاریسم و سکولاریزاسیون برای ما، مفهوم و بحثی انتزاعی نیست.
محمدرضا نیکفر
چپ ایرانی ضد دین نبوده است. بیشتر چپگرایان غیر مذهبی بودهاند، موضعی انتقادی نسبت به دین و زعیمان آن داشتهاند، اما در سیاست عملی تا زمان قدرتگیری فقیهان به ندرت مستقیماً با دین و دستگاه دینی درافتادهاند. آنقدر که علما نسبت به مارکسیستها کینهورزانه حساس بودهاند، خود مارکسیستها به این جماعت حساسیتی نداشتهاند
ابراهیم محجوبی
وقتی در رویکرد نازی ها در برابر انقلاب نوامبر ۱۹۱۸ دقیق می شوم، می بینم که رویکردی مشابه آن در ارتباط با انقلاب ۵۷ ایران نیز وجود دارد. اگر رویکرد نازی ها در همان یکی دو سال نخست جمهوری وایمار آغاز گشت و به نتایجی رسید که در بالا برشمردم، رویکرد مشابه به انقلاب بهمن بسیار دیرتر و دهه ها بعد از واقعه پدیدار شد. امروز، منادیان این رویکرد در رسانه های مختلف و زیر عنوان های گوناگون حضور دارند.
علی پورنقوی
بدون فهم از "ناجنبش خانه" خطر تقلیل جنبش "زن، زندگی، آزادی" به یک جنبش صرف نسلی کم نیست؛ جنبشی که کنشگرانش گویا تنها پروردۀ دنیای مجازی اند و خیابان برای آنان عرصۀ بازیهای مجازی است. بدون فهم ناجنبش خانه، فهم حضور زن در مرتبۀ نخست شعار پایه ای جنبش "زن، زندگی، آزادی" دشوار است. و بدون فهم ناجنبش خانه، گذر سریع و رادیکال جنبش "زن، زندگی، آزادی" به مطالبۀ سرنگونی نیز می تواند نامفهوم بماند
رضا جاسکی
مسلماً درکهای متفاوتی از ناسیونالیسم در میان چپگرایان وجود دارد. اما تقریباً این اتفاقنظر – با وجود همهی اختلافات – وجود دارد که نقطهی آغاز برای تحلیل ناسیونالیسم نه اتحاد فرهنگی بلکه هویت ملی است و نیز آن که ناسیونالیسم یک ایدئولوژی سیاسی برای کسب قدرت است. مارکسیستها نیز به زبان و فرهنگ خود عشق میورزند و خواهان «انحطاط و ویرانی» نه فقط «سرزمین مادری خود» بلکه هیچ سرزمین دیگری نیستند، آنها طرفدار همبستگی سوسیالیستی هستند اما این به معنی آن نیست که آرزوی شکوفایی «سرزمین مادری» خود را نداشته باشند. برای آنها میدان اصلی مبارزه برای بهروزی مردم جایی است که در آن زندگی میکنند
فرید اشکان
مهم ترین موانع رشد گذار به دموکراسی تا این زمان را باید در فقدان تشکل های مدنی و سازمان های مردم نهاد دانست. خواست این تشکل ها در خواست مطالبات و داشتن حق انتخاب در تعیین سرنوشت اقشار اجتماعی و شرکت در تصمیم گیری بود. این خواست مقدماتی ترین حقوق شهروندی در تحقق دموکراسی است، مردم با شرکت در چنین فعالیت هایی در جهت اگاهی از حقوق مدنی خود تجربه فعالیت عملی در تصمیم گیری ها داشته و بطور دائم در صورت وجود قوانینی که تامین کننده این حقوق است گذار به دموکراسی و امر دموکراتیک را به یک روند بی پایان تبدیل میکنند.
رابرت برنر
امپریالیسم جدید دیوید هاروی، وجوه گوناگونی را پوشش میدهد و تفسیرهای چالشبرانگیزی از دامنهی فوقالعاده گستردهی موضوعهای اساسی مرتبط با عملکرد سرمایهداری جهانی امروز ارائه میکند. این کتاب سزاوار گستردهترین خوانش و جدیترین بررسی است.
جان چالکرافت
این نوشتار با اتکا به مجموعهای غنی از پژوهشهای اخیر نشان میدهد که چگونه رویکرد گرامشی میتواند استنباطی قابلفهم از ضعف انقلابی به دست دهد. این رویکرد ما را قادر میسازد تا خطرات کوتاهمدت خیزش مردمی را ببینیم، بدون اینکه بههیچوجه آن را بهعنوان هرجومرج و خشونت انکار کنیم. توجه را معطوف به توسعهنیافتگی مفاهیم جدید اقتصادی، سیاسی، بینالمللی، فرهنگی و جنسیتی از جهان، کمپشتی تملکشان در میان گروههای اجتماعی فرودست، و شکنندگی همترازی اشکال جدید ارادهی جمعی، هدف و آرزوها میکند.
محمود عبدی
در حالی که انتونیو نگری به صراحت به هر درگیری جهانی در اثار خود نمی پردازند، برخی از بینش های فلسفه سیاسی کلی او را می توان در بررسی دیدگاه های بالقوه او در مورد جنگ و شرایط خاصی مانند غزه در نظر گرفت. این تفسیر بر اساس مفاهیم گسترده تر نگری تنظیم شده است.
سعید رهنما
پدیدههای اجتماعی کلیتهای مرتبط با هم هستند، و بررسی یک جزء بدون ارتباط آن با محیط پیرامونش از یک سو و اجزاء درونیاش از سوی دیگر راه به جایی نمیبرد. بهعلاوه کلیتهای اجتماعی حیاتِ متحولی دارند و در هر مقطع از پیشرفت یا پسرفتِ جنبشهای اجتماعی نقشهای متفاوتی مییابند. بدونِ درکِ این کلیتهای متحول، عاملان تغییرِ اجتماعی نخواهند توانست سیاستهای موفقی را در جهت نیل به خواستهای مرحلهای و حرکت در جهتِ تأمین خواستهای نهایی خود به پیش برند.
این روزها، در پی دیگر نشستهای سازمان ملل برای مهار تغییرات اقلیمی، کنفرانس کاپ ۲۸ بهمیزبانی امارات متحدهی عربی در دبی در جریان است. ریاست کنفرانس دبی را رئیس شرکت ملی نفت ابوظبی بهعهده دارد و این کنفرانس با حضور بیل گیتس در کنار دبیرکل سازمان ملل آغاز بهکار کرد. اگر این ترکیب برای نشان دادن خروجی کنفرانس کافی نباشد میتوان افزود که بنا به اسناد درز کرده، امارات میخواهد با استفاده از فرصت گردهمآیی سران و مقامات کشورهای شرکتکننده، در کنفرانسی که قرار است گفتگو برای کاستن از مصرف سوخت فسیلی یکی از اهداف اصلی آن باشد، با ۱۵ کشور برای قراردادهای نفتی مذاکره کند.
اگر گفتمان مسلط را باور کنید، سیاست خارجی غربی عبارت است از صدور دموکراسیِ لیبرال و قانون به بقیه کشورهای جهان. درحالی که همان طوری که جان مرشایمر نظریه پرداز عمده ی واقع گرایی در روابط بین المللی توضیخ می دهد، مناسبات مابین قدرت ها بیش از اینکه از ایده آل ها تبعیت کند، از ملاحظات راهبردی پیروی میکند.
آرام بختیاری
لیوتار نخستین بار در سال ۱۹۷۱ میلادی در گزارشی پیرامون "وضعیت دانش" در جوامع پیشرفته از اصطلاح "دانش پست مدرن" استفاده نمود. وی میگفت اصطلاحات عظیم روایتی مانند: دیالکتیک روح هگل، یا عدالت و عقلگرایی مارکس وجود ندارند و قابل تجزیه و تحلیل نیستند. او در سال ۱۹۷۹ در کتاب "دانش پسامدرن" مدعی شد که: فلسفه دیگر علم نیست! و ادعای توضیح جهان توسط ایدئولوژی ها و ادیان و سیستم های فکری، اعتبار خود را از دست داده است.
آرش برومند
کمتر از یک ماه به سالگرد جنبش سراسری شهریور ۱۴۰۱ باقی مانده است. حکومت اسلامی در تلاش برای درنطفه خفه کردن هر حرکتی در این سالگرد است. برخی گروه ها و دسته ها نیز در تدارک برپا کردن «موج دوم» انقلاب ژینا هستند که گویا قرار است این بار بساط ج.ا را بروبد... به مناسبت این سالگرد جا دارد که نگاهی به این جنبش، ارزیابی وضعیت موجود و دورنماها بیفکنیم.
آرام بختیاری
مهمترین نقد به مکتب "تاریخگرایی"، نسبی گرایی آن است. مثلا اگر بگویی هیتلر 6 میلیون یهودی را به قتل رساند، سفسطه گر تاریخ گرا می گوید: "استالین موجب مرگ 20 میلیون شد!"، یا اگر بگویی در زندانهای شاه 3000 مبارز وجود داشتند، مدافع تاریخگرایی می گوید: "خمینی در یک هفته این رقم مبارز را اعدام کرد!"
Ian Bremmer and Mustafa Suleyman
هدف اساسی و فراگیر هر ساختار نظارتی هوش مصنوعی جهانی باید شناسایی و کاهش خطرات در راستای ثبات جهانی بدون ایجاد مانع در فرایند نوآوری هوش مصنوعی و فرصتهای ناشی از آن باشد.
حیدر تبریزی
فدرالیسم گونههای متنوعی دارد. این تنوع از اینجا ناشی میشود که شکل گیری سیستم فدرال، در هر کشوری، در روند مبارزۀ تاریخی مشخصی در بطن هر جامعه و بر بستری تاریخی و شرایط ژئوپولیتیک جهانی و منطقهای تحقق مییابد و دارای ویژگیها و مشخصههای خاص خود است و در هیچ دو کشوری یکسان نیست. بهنظر من میتوان از فدرالیسم همگرا و واگرا، فدرالیسم همگون و فدرالیسم با تنوع ملیتی و اتنیکی، فدرالیسم آمرانه و داوطلبانه، فدرالیسم استبدادی و دموکراتیک، به مثابۀ گونههای مختلف فدرالیسم سخن گفت.
مجید عبدالرحیم پور
دراین نوشته نگاهی به بخشی از مهمترین تغییر و تحولات کمی و کیفی جامعه در ۴۳ سال گذشته و سمت اصلی تحول خواهیم داشت: مختصات پایهای نگرش و عمدهترین جهتگیریهای برنامهای و سیاستهای راهبردی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی، غییرات کمی و کیفی جمعیت کشور در فاصله ۱۳۵۵ تا ۱۳۹۹، تعداد جمعیت: در سن کار و فعالیت اقتصادی، شاغل و بیکار، ...
جعفر ابراهیمی
بررسی مطالبات جنبش های اجتماعی از کارگران و زنان تا دانشجویان و معلمان به ما نشان می دهد که عدالتخواهی در محور مطالبات این جریانات اجتماعی قرار دارد. عینیت این رویکرد در میان معلمان با مطالبات برابری خواهانه ای بارز میگردد که در طی سه سال اخیر و به کمک شبکه های اجتماعی مطرح شدهاند این مطالبات برابری خواهانه اجتماعی در کنار مطالبات معیشتی و رفاهی با تأکید بر آموزش کیفی، برابر و رایگان و نفی ساختار تبعیض آمیز نظام آموزشی یک رویکرد هژمونیک در نرح مطالبات بوده است که ناظر به تغییر در مناسبات اجتماعی به سمت یک ساختار برابر است.
آبراهام اف لونتال - سرجیو بیتار
در امر گذار چهار دسته از چالشها برجسته اند: تدارک برای گذار، پایان دادن به رژیم اقتدارگرا، انتقال قدرت و مدیریت آن، و بالاخره تثبیت و نهادینه کردن دموکراسی در حال ظهور. این چالشها به شکل خطی یا لزوماً به ترتیب زمانی ظاهر نمی شوند، اما در همۀ نمونه ها بروز یافته و احتمالاً در گذارهای آینده نیز بروز خواهند یافت.