رفتن به محتوای اصلی

ادعای تازه پزشکیان، در ایران هرکس می‌تواند رئیس‌جمهور شود!

ادعای تازه پزشکیان، در ایران هرکس می‌تواند رئیس‌جمهور شود!

دلیل: رئیس جمهورشدن خودوی!

اخیرا او در سخنانی گهربار که در آن هیچ نشانه‌ای از وعده‌های داده شده‌اش به هنگام انتخابات و از نقل‌قول‌های مکررش از مانیفست «نهج البلاعه» - کتاب بالینی اش- نیست، چنان در باره وفورآزادی در حکومت مطلقه سلسه ولایت فقیه در افشانی کرده است که گوی رقابت و خوش‌خدمتی و وقاحت را از اسلاف و هم‌ سلکان گذشته خود ربوده است. چنان که می ‌گوید ، ۸ ماه پیش کسی من را تحویل نمی‌گرفت اما رئیس‌جمهور شدم، پس همه ایرانیان می‌توانند به هر جایگاهی که بخواهند برسند و بهترین باشند. مدعی است که رئیس جمهور شدن او نشان دهنده آن است که در ایران هرکس می‌تواند رئیس جمهور شود!. اگر انسان به استعداد درونی برسد، هر کاری می‌تواند انجام دهد.

ظاهرا یکی از آفت‌های مهم نوشیدن می سکرآورقدرت و خماری پس از آن، نوعی از خودبیخود شدن، مدهوشی و آلزایمر سیاسی است که بر طبق آن گوئی همه آن سخنان و وعده‌های پیشاانتخاباتی نه در بیداری که در عالم رؤیا و خواب بوده است.   دوگانگی چنان است و حضرات چنان از این رو به آن رو می‌شوند که هر رأی دهنده ای به‌این تحفه هاج و واج می‌شود که به‌راستی ما در بیداری به این آدم رای‌داده بودیم؟!. این نوع بدمستی و یاوه‌سرائی‌ها درحالی است که خودوی ۸ماه پیش گفته بود که اگر حمایت‌های رهبری از او نبود هیچ‌گاه امکان نداشت بتواندبه عنوان کاندیدا از دباغخانه شورای نگهبان و از خوان‌های پیشاروی یک کاندیدمقام ریاست جمهوری عبورکند. همه دیدندکه چگونه در یک نمایش انتخاباتی و مهندسی شده که خامنه ای در معیت اصلاح طلبان ورشکسته‌ای که به‌کنشگری مرزی رسیده بودند، به‌محدوده‌ای که در آن مرزاصلاح طلبی و اصول‌گرائی رنگ‌ می‌بازد. افرادی چون علی‌لاریجانی ها و دهها سرسپرده مشابه او که تا مغز استخوان خادم نظام بودند، نتوانستند از گذردباغخانه نظام عبور کنند و هنوز هم وقتی از آن صحبت می‌کنند از جفائی که در موردشان صورت گرفت و از پاسخگونبودن شورای نگهبان دست‌نشانده خامنه ای می نالند.

او بدون شرم‌حضور و با صراحت از تبعیت خود از رهبری سخن می‌گوید، و با بی‌اعنتائی و خیانت به‌میلیون‌ها رأی دهنده به‌‌خویش می‌گوید، گرچه من خواهان مذاکره با آمریکا بودم (و وعده‌تنش زدائی داده‌ بود) ولی وقتی رهبری فرمودند که مذاکره با آمریکا را هوشمندانه و شرافتمدانه وعاقلانه نمی‌دانند، در یک طرفه‌العین معلق زد و گفت طبق خواست رهبری مذاکره نخواهیم کرد. و مجددا وقتی نظررهبری به‌مذاکره غیرمستقیم چرخید و خاطرخطیرشان به نرمش قهرمانه گ سوق پیداکرد، در چشم‌زدنی معلق تازه‌ای زد. باین ترتیب رفتاراو حتی در ملأعام بیش از هر رئیس‌جمهوری دیگر، تابعی است از هوس‌ها و منویات رهبری. البته این سطح از کرنش گری و تابع محض منویات و فرامین رهبری بودن توسط او نشان دهنده آن است که خامنه‌‌ای در گزینش وی بی‌گدار به‌ آب نزده است. او حتی با ربودن گوی چاپلوسی از احمدی نژاد، که خود برکشیده بیت خامنه‌ای و سپاه بود، با درس گرفتن از برخی ناپرهیزی‌های او که موجب آزردگی رهبرنظام گشت اجتناب ورزیده است. او و کنشگران مرزی این سیاست تسلیم و سرسپردگی کامل خود را وفاق ملی نامیده‌اند: وفاق با حاکمیت بجای وفاق با رأی دهندگان به‌خود.  

در بحبوحه انتخاباتی این پرسش تیتر یکی از نوشته‌هایم بود: آیا پزشکیان اسب تروای خامنه‌ای است یا اصلاح طلبان؟!.  
پاسخ آن پرسش اینک البته به وضوح روشن شده است و دیگر کسی در این مورد تردید ندارد و حتی آه از نهاد اکثریت فریب خوردگانی که باو رأی داده بودند بر آمده است که اسب‌تروای خامنه‌ای با چه سرعتی به‌آن‌ها و امیدهای واهی‌شان خیانت ورزید. امروزه کسی تردید ندارد که وی برکشیده و محصول اراده خامنه‌ای از میان خیل‌کاندیداهای سرسپرده‌ و نیز حمایت اصلاح‌طلبان و خاتمی چی‌های به‌آخرخط رسیده و قاطبه کرنش‌گران مرزی بوده است. کسانی که در عین حفظ وفاداری خویش به‌نظام، سالیان درازی را در حسرت دوری از قدرت بسربرده‌اند. آن‌چه که آن‌ها را دوباره‌ باهم نزدیک‌کرد، علاوه برشرط لازم کرنشگری مرزی، انگیزه و ذینفع بودن هردوی آن‌ها در هدف درهم شکستن صفوف گسترده تحریم انتخاباتی اکثریت بزرگ جامعه ایران علیه‌هردو و کلیت نظام‌ بود. گرچه اصلاح طلبان امروزه از تبدیل شدن یک جانبه‌پزشکیان به عروسک خیمه شب بازی رهبری و رقصیدن به‌هر سازاو، نگرانی از بربادرفتن آبرو و ‌تتمه پایگاه‌اجتماعی و سیاسی‌شان دلخوشی چندانی ندارند و آش‌‌ چنان شورشده که فردی سینه‌چاک مثل عباس عبدی هم باهمه یقه‌درانی‌هایش برای درهم شکستن جونافرمانی و تحریم سراسری، و در راستای استراتژی جلب حمایت خامنه‌ای و همراهی رأس نظام، می گوید اگر پزشکیان نمی‌تواند مسأله ساده‌ای چون وعده رفع فلیترینگ سایت‌ها را انجام دهد، همان بهتر که کنار برود!.

بهرحال رسالت پزشکیان اساسا سفیدشوئی سیاسی و پاک کردن دستان آلوده و خونین نظام و مشخصا سپرپلاشدن رهبری  در انظار عموم، در داخل و خارج  و در شرایطی است که با انباشت‌ بحران‌های بزرگ و سرنوشت سازی محاصره شده است. او می‌داند که با تمایل رهبری به‌این پست رسیده و تا مادامی‌که حمایت او را داشته باشد، با وجودناکارآمدی و فلج‌شدگی کامل دولتش، از تعرض رقبا در امان بماند و بتواند چندصباحی در مقام نمایشی خود بماند.

 تقی روزبه   ۱.۶.۲۰۲۵

-- --------

*- رییس جمهور در چهل و سومین سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد اسلامی گفت: ۸ ماه پیش من را تحویل نمی گرفتند، حالا شدم رئیس جمهور؛ شما دانشجویان هم می توانید. این طور نیست که فقط من می‌توانم رئیس جمهور و بهترین بشوم. هر کدام از شماها می‌توانید همانی باشید که باید باشید؛ همه شما این توانایی را دارید حالا ما این مسئولیت را داریم شما می‌توانید برای خودتان همان مسئولیت‌ها را انتخاب کنید و تغییراتی ایجاد کنید که در عقل نمی گنجد؛ کافی است باور کنیم که ما می‌توانیم این کار را بکنیم  .

البته او نمی‌گوید حتی اگر به‌همان وعده‌های نیم بند و کم رمقش به رأی دهندگان عمل می‌کرد، و بردفاع از «وعده‌صادق‌ها» و سپاه پاسدارن و سیاست شکست خورده خامنه‌ای در منطقه پای نمی فشرد، رفع فیلیترینک می‌کرد، و اجازه نمی داد «کسی در مملکت شب با شکم گرسنه چشم برهم بگذارد»، و یا علیرغم وعده‌های توخالی بهره گیری از متخصصان بی‌توجه به‌رویکردشان به مواضعشان، تن به فشار و تسلیم شدن در برابرتندروان نمی داد، و مثلا برای کنارگذاشتن افرادی چون ظریف و امثال وی که در کمپین‌های انتخاباتی‌اش در خدمت به او سنگ تمام گذاشته بودند کوتاه نمی‌آمد، آیا بازهم می‌توانست به ریاست جمهوری‌اش ادامه دهد؟ یا یا خشم وناخرسندی خامنه ای و ذوب‌شدگانش مواجه می شد؟. 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید