رفتن به محتوای اصلی

دولتِ بیطرف : ضمانتِ آرامشِ هر وجدان

دولتِ بیطرف : ضمانتِ آرامشِ هر وجدان

پس نخستین بایدش تطهیرفکر    

 بعد از آن آسان شود تعمیرِ فکر

خواهی ارصحنه خانه نورانی    

  پیشِ خورشید بر مکش دیوار 

هممیهنان گرامی! 

ما در انقلابِ بزرگ و رنسانسیِ ژینایی که باید برای درکِ جهانی نو، بگفته‌ی مولانا اقبال لاهوری "پس نخستین بایدش تطهیرِ فکر یعنی ذهن مان را ازداده های جهان کهنه، پاک کنیم و بگفته مولانا بلخی "خواهی ارصحنه خانه نورانی  پیشِ خورشید بر مکش دیوار"برای رسیدنِ نور جهانی نو نباید در برابر باغ ذهن، ازپیش دیواری برکشیم.

اینک که پس ازاستبدادِ شاهی و دیکتاتوری فقاهتی ملایان به جهانِ نوینی پا نهاده ایم  و شعارهای مان از پشت بامهای الله و اکبری و ازحسن یا حسن موسوی به "کردستان، بلوچستان چشم و چراغ ایران" رسیده ایم، جا دارد تا  سخنی درخطاب به پیشنمازان و رهبریهای دینی مردمِ بلوچستانِ ایران با داشتنِ دست آوردهای دوتجربه‌ی سیاسی.در جعرافیای فرانسه‌ی دیروز و کشورِامروزی خودمان که رهبران و پیشوایان دینی، چه سر نوشتِ شوم و تلخ و تحقیرهایی  را از سر گذراندند وهم اکنون نیز حتّا پیش از پیروزی قطعی انقلابِ ژینا بر حاکمیتِ ستمگرانه‌ ملّایان و تنفرِمردم از آنان می بینیم و روزمرّه. خود شاهدند که مردمِ بجان آمده از نگاهِ باستانی وستمگری شان،چگونه آنها را  در میادین و بانکها به رگبارمی بندند و چسان  زیرِ چرخهای ماشینها له می کنند و عبای شان را در بیمارستانها  لگد مال کرده عمّامه های شان راچگونه در کوچه و خیابانها از سر می پرانند و فرهنگِ عمّامه پرانی را راه می اندازند وحتّا آنها را درامنیتی ترین و  بلندترن جایگاههای قضاوت و عدالت، آنها را گروهی تیر باران می کنند.

گمان نمی کنم که پیشوایانِ دینی جامعه‌ی ما بلوچها چنین بیندیشند که  این قهر و بارانِ تمسخرها، فقط حاصل ازنگاه و اندیشه‌ی دینی و رفتارِ خشونت آمیزِ فقط جامعه‌ی شیعیان باشد. 

بلکه این رفتار، در متنِو بطمن ادیانِ ابراهیمی نهفته است و انعکاسِ آن، در هر سه دین، نتیجه‌ی جذمیّت و مطلق گراییِ هر سه آنان است که 

موجودیتّ و کرامتِ انسانیِ دیگران را به جز در اندیشه‌ی خود

به رسمیّت نمی شناسند و حتّا فتوای قتل و سوزاندن

و حشره دانستنِ دیگران را سر  میدهند.

تورات می گوید اگر پدرت نیز خدای تو را نپذیرد او را باید کشت

انجیل می گوید: هر آنکس که به من نپیوندد شاخه‌ی خشکیست که سوزانده شود

اسلام می گوید: به جز با مسلمانان، با یهودی و نصارایان پیوند نگیرید

زرتشت می گوید به جز زرتشتیان، دیگران مانندِ حشره اند.

۲

با یک چنین نگاه و نگرش و فرمانهایی مطلقا آسمانی، نسبت به انسانهای دگر اندیشِ، چگونه می توان در یک جامعه‌ی حقوقِ بشریِ امروزین آنهم پس از رنسانس و روزگارِ جیمز وِب و مغز مصنوعی  در یک جامعه‌ می توان آسوده و سرافرازانه  زیست؟

پیشوایانِ دینی بلوچِ ما خود به نیکی آگاهند که آنچه امروز در حاکمیتِ شیعیانِ در جامعه‌ی ایرانِ ما حاکم است، جدا و به دور از همان رفتاری نیست که  دینمداران و پیشوایانِ دینی جامعه‌ی سنّیان نیز پیش از بوجود آمدنِ شیعیان، نسبت به دگر اندیشان و دانشمندانِ بزرگِ نامداری مرتکب شده اند و هنوز نیز می شوند.. 

فرمانِ فتواییِ ملّایان و امامانی چون امام محمدِ غزالی برعلیه ابن سینا، خیام و رازی هنوز از سطورِ تاریخ و از یادها نرفته اند.

سرگذشتِ سوزاندان کتابهای علمیِ فیلسوفِ بزرگ "ابن رشد" به فرمان  مفتیانِ وبه امرِ خلیفه ابو یعقوب بن یوسف و نیز زدنِ پنجاه ضربه شلاق به "الکندی" آن  نامدارترین فیلسوف دوران به فرمان خلیفه المتوکل ثبت است. سوزاندنِ کتابهای فیلسوفی که او را جالینوس زمان می دانستند یعنی "رازی بزرگ" بویژه سوزاندنِ  کتابِ  مخاریق الانبیا او  فراموش نمی شود.

سوزاندنِ "روزبهان ابن مقفع" مترجم هزار و یکشب که به دستور خلیفه منصور و فتوای سفیان بن معاویه پس از قتل، در تنورسوزانده می شود از یادِ تاریخ  نمی رود.

بر دار کشیدن منصور حلّاجی که بگفته‌ی حافظ" اصرار هویدا میکرد" و مولوی می گوید

منم منصورم آویزان به دار شاخ الرحمان

کشتن شاعرانی بزرگ و دانشور مانند عمادالدین نسیمی و فضل الله نعیمی و سوزاندن او درپوستِ خر، همچنین کشتنِ آنگونه‌ی"ابن کمونه" و دیگران 

حتّااکنون در زمان ما بنگریم  که چگونه فتوای مفتیان پاکستان درسوزاندن خانه‌ی فیلسوف بزرگ شرق "اقبال لاهوری" پس از سرودن شعر شکوه‌ی او صادرگردید.

نیز به دادگاه کشیدنِ" ابو حامد" و گرفتنِ همسرِ و تبعیدش از مصر، اخراج دانشجویانی از" دانشگاه الازهر" که مانندِ آنان چنین نمی اندیشیدند یا اعدامِ با شمشیرِ بسیاری از خدا ناباوران در سعودی و پاکستان

از یادمان نمی رود  که چنین نفرتِ دینی سخت و فراموش نشدنی ای در بلوچستانِ خودمان نیز در همین یکسد سال به فتوای نخستین و بزرگترین پیشوای دینی، مولوی عبدالله سربازی روی داد و به فتوای او بسیاری از مردمِ بلوچ بویژه" شاعران و دانشورانی بلوچ  در سرباز بنام ذگری" کشته شده اموال شان تصرفِ عدوانی شد و همگی به پاکستان آواره گردیدند. هم اکنون نیز شاهدیم که در ایرانِ امروزی ما ملّایانِ حاکم  بنام "دین و سبّ نبی" فتوای قتلِ جوانان و نویسندگانِ بنامی چون سسلمان  رشدی را صادر می کنند  و جوانی مهاجر و در به در را  در کشورِ سوئد، بجرمِ سوزاندنِ کتابی شبانه، آنچنان ناجوانمردانه در خانه اش، بقتل می رسانند.

۳

بویژه از خاطره‌ی کدام بلوچ زدوده می شودکه مهندس و انقلابی بزرگ و شهمیرمان ابراهیمِ  اشکانی همین دیروز بود که به فتوای پیشنمازبلوچِ مسجدِ چابهار صادر شده بود.

اینهمه نشان میدهد که پیشنمازان و پیشوایانِ ما از این پس باید آن شیوه ها و راه های نوینی را برای زندگی انسانی خویش برگزیده، تبلیغ نمایند که مردم جهانِ مترقی، با برگزیدنِ آنها "آزادی اندیشه و وجدان" را ضمانت کرده و می کنند!.

پس بهترهمانکه پیشوایانِ دینی ما با تجربه از سرنوشتِ تلخ اسقف های پاریس و به قتل رساندن و رسوا و تحقیر کردنِ هم اکنونی ملّایانِ حاکم بر ایران، آن راهی را پیش گیرند که دیندارانِ جهانِ مترقی و مدرن پیش گرفته اند که:

دین را از حکومت و دولت جدا کرده از همین راهِ

تجربی و مدرن، هم آسایش جامعه و هم آسودگی و

احترام خود و دین شان را پاسداری نموده اند. ."

روشی بنام  سکولاریزم و بهتر از آن، لاییستیه را که "آرامشِ وجدان" را تضمین میکند، برگزیده از برابر حقوقی تمامی مردم دفاع نموده، به:

"جدایی کامل دین از حکومت و آموزش و پرورش وشخصی کردنِ آن"

رای داده به کارِ مربوطِ بخود در پرستشگاه ها و خانه های خود بسنده کنند و به روایت: مسیح::

"کارخدا  را به خدا و کارِقیصررا به قیصر" بسپارند."

باشد تا اینگونه "آزادی، برابر حقوقی و آرامشِ وجدانِ" خود و دیگران را تامین نمایند که مبادا فردایی این عمّامه پراکنی در بلوچستان مان اتفاق افتد و پیشنمازان و پیشوایان دینی ما نیز به به چنین تحقیرهایی دچار گردند.

در پایان، امیدوارم که پیشنمازان و پیشوایان دیگر ما نیز راهِ عزالدین حسینی جامعه‌ی بلوچِ ما جناب مولوی عبدالحمید را بر گزیده، همچنان فریادِ برابری همه‌ی مذاهب و احترام یکسان خدا باوران و ناباوران و آسودگی وجدانی همه‌ی انسانها و برابری زن و مرد درهمه‌ی شئونات اجتماعی را  با پذیرفتنِ "سکولاریزم و جدایی دین از حکومت" برگزینند وهمراه با نسلِ نوین امروزی خود، مسیرِ یک جامعه‌ی مدرن و حقوق بشری را هموار و میسر سازند.

ازیز دادیار۸/ ۲/ ۲۰۲۲۵

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید