بخشی از پروژه های استراتژیک است و بازنده ِ اصلی ایران است. ایران را - از شمال و جنوب دور میزنند.
اگر ایران سیاست راهبردی ای مبنی بر واقعیات ( توازن قوا) میداشت منطقا این چنین ایزوله نمیبود.
پروژه ی زنگزور داخل مرز ایران نمیشود. این حق هر کشوریست که در داخل مرز خود تصمیم بگیرد. البته ایران این حق را دارد که به تبعات ثانوی این پروژه (انقطاع ارتباط ایران و ارمنستان ) اعتراض کند ولی این موضوع قابل حل است (در مرحله ی انقطاع دو جاده میتوانند از هوا یا از زیر زمین استفاده کنند).
ما نمیتوانیم بگوئیم چون این پروژه ایران را دور میزند و بنابراین به منافع درازمدت ایران ضرر میرساند. بنابراین باید جلوی این پروژه را بگیریم. راه حل درست و مثبت این است که باید رفت و آمد از ایران را پرصرفه تر کنیم (کاری که به نظر میرسد از عهده ی رهبران کنونی ایران بر نمی آید.).
در مورد "چه کار کنیم؟" - فکر میکنم ما میتوانیم در مورد پرنسیپهای عام و مشهود نظر بدهیم ولی نباید خود را در چارچوب راه حلهای عملی گرفتار کنیم. موضوعات "عملی" به نکات فراوانی بستگی دارند که ما از آنها خبر نداریم. اعتراض به اینکه روسیه به ما پشت کرده بیهوده است و علاوه بر آن ما خبر نداریم که در پشت پرده چه میگذرد و چه بده بستانهائی در جریاناند. مثلا اگر روسیه و ایران قرارها و تعهدات نظامی پشت پرده دارند (و تبعات منجر از آن تعهدات). اینها میتوانند تمام استدلالات ریز و درشت ما را به هم بریزند.
تا جائی که توان داریم نباید کاری کنیم که تنشهای خاورمیانه را تشدید میکنند . به اندازه ی کافی مسئله داریم و به آنها نیافزائیم.
افزودن دیدگاه جدید