بارها راجع به نقش هنر در روند تکامل اجتماعی صحبت کرده و اثرات بی مانند هنر و هنرمندان را در تکوین ذهنیت توده ها و ایجاد هیجان لازم برای پیشبرد روشهای مسالمت آمیز در حرکتهای مردمی در جهت دستیابی به خواسته هایشان و زندگی بهتر مطرح کرده ایم ، هنرها بواسطه ایجاد شناخت حسی و تولید غلیانی احساسات تاثیر خود را بشکل مستقیم در افکار و رفتار مردممی گذارند ، مسلم است در این مقوله ما از هنر بالنده و پویا که برگرفته شده از بطن جامعه و فرهنگمردم است صحبت می کنیم ، بدون شک هنر واپسگرا یا هنری که در خدمت ماشین استبداد و سرکوب است مد نظر ما نیست ، ما از هنرمندانی حرف میزنیم که خود را یکی از آحاد جامعه دانسته و سعی دارند با ابزار هنر به رشد جنبش های مردمی کمک کنند ، در این میان موسیقی و شعر نقش ارزنده ای دارند ، همگانی بودن این هنر و تاثیر مستقیم آن با بیان خواسته های مردم در قالب ترانه نقش ارزنده ای را بازی می کند ،
فکر می کنم همه و بویژه کسانی که در انقلاب ۵۷ شرکت داشتند نقش بی بدیل سرودهای انقلابی آنزمان را که توسط گروه چاووش تولید میشد و دهن به دهن توسط مردم و بویژه جوانان و دانشجویان در تجمعاتشان خوانده میشد میدانند .
همخوانی سرودهای دانشجویی آنزمان که همه بنوعی دارای محتوایی انقلابی و ضد استبدادی بودند ، باعث همگرایی و نوعی حس اتحاد در بین دانشجویان میشد ، اساسا رفتارهای جمعی مانند همخوانی و یا حتی رقص های جمعی این حس اتحاد و همگرایی را ایجاد می کنند ،
در این میان نقش هنرمندان بویژه موزیسین ها بسیار مهم است ، هنرمندانی مانند توماج صالحی و شروین حاجیپور و دیگر هنرمندانی که با خواندن موسیقی اعتراضی به بسط فرهنگ همگرایی کمک کرده اند ، دارای جایگاهی ویژه هستند . آنها با بیان دردها و خواسته های مردم و با ارائه موسیقی احساسی ، خود را همرنگ و همراه مردم نشان داده و بیشتر از آن در پیشانی اعتراضات قرار گرفتند ، آنها نماد مبارزه جوانان ایران بر علیه استبداد و خودکامگی هستند و مهمتر از آن با روشی بسیار مسالمت آمیز و با ابزار هنر مردم را به سمت شناخت درست از خواسته ها و نوع تقابل با ستم راهنما شدند ، آنها اعتراض به وضع موجود را با بهترین روشهای صلحجویانه مطرح کردند .
حکومت استبدادی این روشهای مسالمت آمیز که در بطن خود ضد خشونت هم هستند نیز بر نتابیده و آنرا در ردیف جرمهای خطرناک برای امنیت نظام تلقی نموده و سعی دارد با به بند کشیدن این هنرمندان صدای اعتراض مسالمت جویانه آنها را خفه کند . در اصل حکومت می کوشد جو اختناق و سرکوب را به حوزه هنر تسری داده و هنرمندان متعهد را اینگونه تنبیه نماید ،
شروین حاجیپور و توماج ودیگر هنرمندان معترض ، کاری جز بیان خواسته های مردم انجام نداده اند ، آنها با تعهد و احساس مسئولیت نسبت به مردم و خواسته های برحقشان سعی کرده اند همراهی خود را با آنها نشان دهند ، زندانی کردن و به بند کشیدن آنها به معنی مقابله با مردمی است که خواسته هایشان از دهان این هنرمندان بازگو شده است ، آیا مسالمت آمیز تر از این رفتار و اینگونه اعتراض به وضع موجود در ذهن میگنجد؟ آنها بخاطر مردم و برای مردم و برای زندگی در معرض زندان قرار گرفته اند ، مردم نیز باید با احساس مسئولیت و تعهد نسبت به هنرمندان مردمی و بویژه توماج صالحی و شروین حاجیپور ، از آنها حمایت کرده و فریاد اعتراض خود را به گوش حکومت و بویژه دولت تازه مستقر شده و رئیس جمهور جدید که در گفتارهای انتخاباتی اش اعتراض را حق طبیعی مردم دانسته ، برسانند .
چگونه میشود ستادهای آقای پزشکیان در ایام تبلیغات انتخاباتی ، آهنگ " برای " شروین را پخش کنند ولی در تقابل با زندانی کردن وی اقدامی انجام ندهد . رئیس جمهور که ادعای حفظ قانون اساسی و حمایت از حقوق مردم را دارد باید به این موضوع حساس بوده و نسبت به جلو گیری از اجرای حکم ظالمانه علیه شروین ، اقدام کند .
بار اصلی بر دوش ما و کسانی ست که توماج و شروین و سایر هنرمندان را جزیی از خود دانسته و قدر هنر آنها را در پیشبرد جنبش اعتراضی می دانیم .
تنها تکرار ترانه ها و آهنگهای آنها کافی نیست ، ما باید بشکلی گسترده و یکپارچه آزادی آنها را بدون قید و شرط خواهان شویم و مراتب اعتراض خود را نسبت به زندانی کردن آنها با تمام توان و با استفاده از تمام امکانات به گوش مسئولان قوه قضاییه ، دولت و دیگر نهادهای دست اندرکار برسانیم ، تنها در سایه اتحاد و وفاق و داشتن صدایی هماهنگ است که میتوان از اجرای احکام صادره علیه این هنرمندان جلوگیری کرده و نشان داد آنچنانکه این هنرمندان در اوضاع بحرانی ما را تنها نگذاشتند ، ما نیز آنها را تنها نمی گذاریم .
افزودن دیدگاه جدید