رفتن به محتوای اصلی

پاکستان همسایه ایران: نگاهی به گذشته - ارزیابی از امروز و چشم انداز آینده

پاکستان همسایه ایران: نگاهی به گذشته - ارزیابی از امروز و چشم انداز آینده
موقعیت ژئواستراتژیک ایران چیست؟

موقعیت ژئواستراتژیک ایران چیست؟

بخش دوم – پاکستان 

این پرسشی است ناظر بر مناسبات بنیانی امروز و فردای کشور ما با همسایگان آن و نیز با کشورهای دارای وزن تعیین کننده در سیاست های منطقه ای و فرامنطقه ای. امکانات و محدودیتهای جغرافیائی کشور ما کدام اند تا بر پایۀ آنها بتوان مناسبات گفته شده را همخوان و همسو با منافع عالی مردم کشور، بنا نهاد؟

این مناسبات چگونه می توانند باشند؟

پرداختن به این پرسش‌ها موضوع پروژه‌ای است تحت عنوان: «بررسی موقعیت ژئواستراتژیک ایران» که از جانب گروه کار روابط بین‌المللی حزب چپ ایران در دستور قرار گرفته است. برنامۀ ما این است که در ابتدا کشورهای همسایه، منطقه ای و فرامنطقه‌ای را بطور جداگانه مورد بررسی قرار داده و با آماده شدن هر بخش، آن را – و سپس مجموعه را به صورت یک کتابچه - در اختیار علاقه‌مندان قرار دهیم. کل بررسی‌های صورت گرفته می باید دستمایۀ نیل به نگاهی برنامه ای در این باره گردد. امید بسیار داریم که این بررسی مورد توجه، نقد، تدقیق و تکمیل از جانب علاقه مندان به این مباحث، قرار گیرد.

-نگاهی اجمالی به اوضاع کشور پاکستان در عرصه های سیاسی - اقتصادی و اجتماعی؛

 

در نگاه اجمالی به اوضاع کشور پاکستان مکث بر این نکات صورت گرفته است:

-  پاکستان کشوری است چند ملیتی که بر اساس برآورد سال ۲۰۲۲ با بیش از ۲۴۲ میلیون نفر جمعیت، پنجمین کشور پرجمعیت دنیا و با مساحتی بیش از ۸۸۱ هزار کیلومتر مربع، سی‌وچهارمین کشور بزرگ محسوب می شود؛ 97 درصد جمعیت آن مسلمان هستند که از این میان 80 درصد سنی و 17 درصد شیعه و 3 درصد نیز پیروان دیگر ادیان به حساب می آیند؛ پاکستان یگانه کشور اسلامی در جهان که مجهز به سلاح اتمی است. 

این کشور در همسایگی با بازیگران نیرومند منطقه یعنی کشورهای هند، چین و ایران و نیز کشور افغانستان که تغییر و تحولات چند دهه اخیر در آن با شرکت فعال پاکستان بوقوع پیوستند، دارای مرز مشترک است. اکثریت پاکستانی‌ها به گروه قومی هندوآریایی تعلق دارند؛ در حالی که تعداد قابل توجهی از نژادهای ایرانی و تعداد کمتری از دراویدیان نیز به چشم می‌خوردند؛ این گروه‌های قومی عمده به گروه‌های قومی کوچکتری تقسیم می‌شوند؛ پنجابی‌ها ۴۴٫۷٪، پشتون‌ها ۱۵٫۴٪، سندی‌ها ۱۴٫۱٪، زبان سرائیکی ۸٫۴٪، مهاجر اردو ۷٫۶٪، بلوچها ۳٫۶٪ و سایرین ۶٫۳٪ جمعیت را تشکیل می‌دهند.

فرهنگ پاکستان متأثر از فرهنگ های آسیای جنوبی است. روش‌ها و منش های فرهنگی پاکستان شبیه بخش‌های وسیعی از ایران، افغانستان و شمال هند است.

نظام سیاسی پاکستان جمهوری پارلمانی فدرال است، که در آن دولت های استانی از درجه بالایی از استقلال برخوردارند.

پاکستان کشوری است در حال توسعه که هم بخش دولتی و هم بخش خصوصی در آن حضور دارند. بخش خدمات در اقتصاد این کشور سهمی حدود 54،9 درصد تولید ناخالص ملی، بخش کشاورزی حدود 43 درصد از نیروی کار در آن فعال هستند، تنها 25،1 درصد تولید ناخالص ملی را تأمین می کند. صنایع: نساجی، مواد غذایی، داروسازی، مصالح ساختمان و غیره در اقتصاد این کشور نقش ویژه ای بر عهده دارند. 

نوشتیم که پاکستان یک کشور چند ملیتی که 97 درصد جمعیت آن مسلماناما آنچه که مورد تأکید است این مورد است که هیچ ملیتی برتری بر ملیت دیگر ندارد؛ در واقع به نوعی شاهد حضور «ناسیونالیست های مسلمان»، چه در دستگاه دولتی و چه در ارتش و حتی در خود جامعه، چه الیت و چه اقشار و طبقات میانی و تهیدست جامعه نیز ، این پدیده به وضوح قابل رؤیت است.

- شرایط بوجود آمدن این کشور: ایجاد کشور پاکستان در واقع امر منتج از پایان دوران استعمار انگلستان در «شبه قاره هندوستان» و با ایده تشکیل کشوری، اما با اکثریت قاطع مسلمان، در شبه قاره هند بوجود آمد. 

این کشور از همان بدو تأسیس در سال 1947 تا کنون، سیاست ایجاد نیروی مقابله در برابر کشور هند با اکثریت هندو، ایجاد گردید که این سیاست تا همین امروز نیز از جانب تمامی مسئولان این کشور در تمامی رده ها به پیش برده می شود. در زمان استقلال هند از پاکستان، جابجایی بزرگی در بین مسلمانان و هندو ها بوقوع پیوست، که منجر به ترک زادگاه و  اسکان در مناطق جدید را به همراه داشت. در اینجا باید به موقعیت منطقه جامو و کشمیر نیز که از همان آغاز جدائی، به علت داشتن فرماندار هندو، جزو کشور هند ثبت گردید، اما به علت درصد بالای تعداد مسلمانان، تا همین امروز نیز در زمره موارد اختلاف میان هند و پاکستان قرار دارد و در چند نوبت، موجب جنگ میان دو کشور نیز گردیده است. 

در اینجا لازم است مکث کوتاهی بر کشور بنگلادش صورت گیرد که در ابتدا با نام «پاکستان شرقی» شناخته می شد که در پایان دوران استعمار بریتانیا در شبه قاره هند، و به عنوان بخشی از کشور پاکستان شناخته می شد؛ تا در مارس 1971 در نتیجه قیام و متعاقب آن جنگ، از پاکستان جدا شد و از ماه دسامبر همان سال به عنوان کشور بنگلادش شناخته شده است. 

علت این جدایی را سید سلمان صفوی در مرکز بین المللی مطالعات صلح اینگونه توصیف می کند: "نارضایتی پاکستانی‌های شرقی ‌گسترده بود. آنها باور نداشتند تحت حکومت نظامی ایوب خان، اهداف و نگرانی‌ها مرتفع شود. تحولات بعدی این باورها را تقویت کرد. قراردادهای حقوق آب که با هند امضا شد و پروژه های برق آبی در امتداد رود سند و توافقات نظامی با آمریکا، به نفع پاکستان غربی بود. افسران پاکستانی عمدتاً از غرب پاکستان بودند و کلیه تأسیسات کلیدی ارتش و هوایی نیز در غرب مستقر بود. بندرکراچی نیز پایگاه عملیاتی بسیار قدرتمندتر از چیتاگونگ در شرق پاکستان بود."

- احزاب سیاسی موجود در پاکستان: 

حزب مسلم لیگ – قدیمی ترین حزب سیاسی پاکستان که در سال 1916 میلادی تأسیس شد؛

- حزب مردم پاکستان که در سال 1967 تأسیس شد و ذوالفقار علی بوتو بنیانگذار آن بود؛

از دیگر احزاب، می توان از حزب عوامی ملی پاکستان؛ حزب جمعیت اسلامی، حزب کمونیست، حزب کار و حزب تحریک انصاف پاکستان و ... می توان نام برد. علاوه بر احزاب رسمی موجود در پاکستان، باید از «تحریک طالبان پاکستان» که نیرویی است مسلح و خواهان جدایی مناطق قبیله ای در مرز پاکستان و افغانستان و نیز سازمان های مسلح موجود در بلوپستان پاکستان نیز یاد کرد. این سازمان ها نیز همگی مسلح و در حال جنگ با دولت مرکزی هستند.

 نقش اسلام در پاکستان 

در بررسی روندی که منجر به پیدایش کشوری به نام پاکستان گردید، مذهب اسلام از نقش ویژه ای برخوردار است. در بررسی های گوناگون علل و روندهایی که منجر به پیدایش کشور پاکستان گردیدند، از دو نام ، یکی علامه اقبال لاهوری به مثابه رهبر معنوی و نفر دوم، محمد علی جناح، معروف به قائد اعظم، رهبر سیاسی این روند یاد می شود. 

سید سلمان صفوی در این مورد می نویسد: 

محمدعلی جناح رهبر «مسلم لیگ» معتقد به حکومت قانون آنگلوساکسون و از نزدیکان علامه اقبال لاهوری، امنیت اقلیت مسلمان در هند تحت سلطه هندوها را زیر سؤال برد. جناح و «مسلم لیگ» با اعلام این که اسلام و مسلمانان منطقه شبه قاره هند به دلیل احیای هندوئیسم سیاسی به خطر افتاده اند، «نظریه دو ملت» را مطرح کردند که بر اساس آن مسلمانان هندی حق دارند (و ضروری است) یک دولت مستقل و خودگردان در شبه قاره بازسازی شده داشته باشند. (2)

بدین گونه بود که اسلام سنی توانست به هسته اصلی در شکلگیری و تداوم حیات کشور پاکستان، تبدیل به فاکتور اصلی گردد. نقش این فاکتور در حیات سیاسی پاکستان، چنان بود که ارتش با اتکاء به آن، دست به سرکوب افکار لیبرالیستی که نماینده اصلی آن ذوافقار علی بوتو بود، زد و راه را برای دیکتاتوری نظامیان باز نمود.

نقش ارتش در پاکستان؛

از زمان پیدایش کشور پاکستان، ارتش نقش مهمی را در حیات این کشور بر عهده داشت. 

حتی در دولت‌های به اصطلاح غیرنظامی نیز که شکل می گرفتند، تصمیم گیری های خرد و کلان، طبق نظر و نیز در نظر گرفتن منافع رده های بالای ارتش، صورت می گرفتند. نظامیان 4 بار قدرت سیاسی را بگونه ای آشکار بدست گرفتند، که اوج آن در دوران 11 سال حکومت ژنرال ضیاءالحق بود. در این 4 نوبت در حقیقت ارتش به مثابه اصلی ترین نهاد دولتی در پاکستان عمل نمود و به موازات انجام وظایف محول شده به ارتش در چارچوب قانون اساسی کشور مبنی بر دفاع از مرزها و حاکمیت ارضی کشور، و مقابله با هرگونه اقدام که تلاشی کشور را تداعی نماید، در اقتصاد کشور نیز سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داد.

اما در سایه تلاش های جامعه مدنی پاکستان، از میزان حضور ارتش در قدرت و دستگاه حکومتی کاسته شد و رفته رفته از نیروی رهبری و هدایتگر به نیروی در کادر تضمین حرکت کشور در مسیز دمکراسی، تبدیل گردید. نقطه عطف در این تغییر موقعیت ارتش، در ماه نوامبر سال 2007 بود، و آن هم کناره گیری پرویز مشرف از مقام فرماندهی کل نیروهای زمینی کشور بود که همزمان با مقام ریاست جمهوری برعهده داشت. در ژانویه 2008، از جانب ژنرال کیانی بخشنامه هایی صدور و انتشار یافتند که بر اساس آنها، فرماندهان ارتش را از هرگونه ارتباط با رهبران سیاسی کشور، برحذر می داشت. بدینترتیب، روند نظامی سازی دستگاه دولتی که در دوران دیکتاتوری ضیاءالحق به اوج خود رسیده بود، تا حدودی، در مسیر معکوس، و انتقال قدرت به جامعه مدنی کشور قرار گرفت. 

وضعیت زنان در اجتماع

 

 

در ابتدا مایل هستیم که این توضیح را بدهیم که بررسی وضعیت ژئواستراتژیک پاکستان بدون بررسی نقش و جایگاه زنان به مثابه نیرویی که از دوران حضور استعمار بریتانیا در حیات سیاسی – اجتماعی این کشور، با فراز و نشیب های بسیار، اما تأثیر گذار در روندها، حضور داشته، کامل نخواهد بود. دکتر روبینا سایگل در پژوهشی که از طرف بنیاد فردریش ابرت در پاکستان انتشار یافت https://library.fes.de/pdf-files/bueros/pakistan/12453.pdf، و بخش هایی از آن توسط سیده هما جعفری به فارسی ترجمه شده است، از دوران استعمار بریتانیا در شبه قاره هند، نوشته بود:

" ... جنبش زنان مسلمان در چارچوب نظام استعماری آغاز می شود که پایه و اساس مدرنیته را در شبه قاره پی ریزی کرد، اما هر جا که به منافع حاکمیت انگلیس مربوط می شد، ارتجاع گرایی را نیز تقویت میکرد. استعمار بریتانیا تأثیر یکسانی بر شبه قاره نداشت. در جایی که احساس می کرد نیاز به ذهن های مدرن تحصیل کرده وجود دارد، مؤسسات آموزشی مدرنی را تأسیس کرد که تفکر مستقل را پرورش می داد. جایی که به مذهب علاقه پیدا کرد، مؤسسات مذهبی و مالایایی ترویج شد.

... نظام استعماری بریتانیا سیستم آموزشی جدیدی را در هند معرفی کرد، اما هدف آن شکستن نظام سنتی و فئودالی و ایجاد آزادی ها نبود، بلکه هدف آن ایجاد وفاداران  به استعمار انگلیس از طریق سیستم آموزشی بود که استعمار انگلیس را مشروع می دانستند.

... در روزهای اولیه پاکستان، مشارکت سیاسی زنان مورد پسند محافل مذهبی نبود. به گفته آنها افزایش مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان موجب ترویج سنت های غیراخلاقی و غیر اسلامی می شد. با این حال، جنبش زنان در مراحل اولیه توسعه خود به پیشرفت خود ادامه داد. بیگم جهان آرا شاهنواز و بیگم شایسته اکرام الله در اولین مجلس قانونگذاری حضور داشتند. از همان ابتدا زنان برای حقوق خود صدای خود را بلند کردند و اول از همه این گفتگو در بودجه برای حفظ حقوق اقتصادی زنان آغاز شد."

در طول حیات کشور پاکستان و حتی قبل از آن در دوران حکومت استعمار بریتانیا در «هند بزرگ» و پس از اعلام موجودیت کشور پاکستان نیز  زنان بسیاری در صف نخست مبارزات سیاسی – اجتماعی این کشور حضور داشته اند؛ با این وجود، این مبارزات به دلیل حضور سنگین مذهب اسلام و تعصبات عمیق مذهبی، با سد بزرگی متشکل از ارتجاع مذهبی و حامیان قدرتمند این ارتجاع در مقامات کشوری و احزاب و جامعه شدیداً مردسالار و مذهبی، مواجه می گردید.  دکتر آتوسا بهادری، پژوهشگر مسائل زنان در بررسی جنبش زنان در پاکستان می نویسد:

" مروری بر جنبش‌های زنان پاکستان نشان می‌دهد گفتمآن‌های مطالبات مدنی زنان و پژوهش‌های مربوط به آن در نقطۀ تلاقی چندین جریان فکری و جنبش اجتماعی شکل گرفته است. با وجود تأکیدهای زیاد بر جایگاه و نقش زنان، آنان هنوز نتوانسته‌اند در توسعۀ انسانی و پایدار در جامعه، نقش ایفا کنند.

... بر اساس این پژوهش، زنان پاکستانی با وجود تمام تلاش‌ها و رنج‌هایی که متحمل شده‌اند، هنوز سهم مهمی در ساختارهای تصمیم‌گیری در سطوح کلان ندارند. جنبش‌ زنان پاکستان، همچون سایر کنش‌های اجتماعی، از دل وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ سر بر آورده است و با وجود تمام تلاش‌های صورت‎گرفته، زنان پاکستانی از وضع مطلوبی برخوردار نیستند؛ زیرا آن‌ها میراث تبعیض دولت‌های قبل را به دوش می‌کشند.

... پس از دوران دیکتاتوری نظامی ژنرال ضیاء الحق، پاکستان اولین نخست‌وزیر زن خود را انتخاب کرد. بی نظیر بوتو اولین زن مسلمان در تاریخ جهان اسلام بود که به مقام نخست‌وزیری در کشوری اسلامی رسید. برخی از تلاش‌های قانون‌گذاری در راه رشد وضعیت زنان، مانند تأسیس کلانتری‌های زنان و انتصاب قضات زن، برای اولین بار در این دوره صورت گرفت. پس از ضیاءالحق، فعالان حقوق زنان توانستند برای تقویت صدای زنان و حقوق فراگیر آنان تلاش کنند. آن‌ها همچنین اولین مطالب تحقیقاتی و آگاهی‌بخش راجع به حقوق جنسی و تولید مثل زنان، مسائل زیست‌محیطی و نیز اقدامات مبتنی بر شهروندان برای صلح بین هند و پاکستان را در پاکستان  تولید کرده و به‌طور گسترده نشر دادند؛ اما بسیاری از قوانین ضد زنان دوران ژنرال ضیاء تا امروز باقی مانده است."

به آنچه در سطور بالا اشاره شد، به دلیل نقش مذهب و کلاً بافت اجتماعی این کشور که اساساً با اتکاء به مذهب اسلام در مقام مقابله با هندوئیسم، شکل گرفت، زنان تحت ستم چند جانبه قرار دارند. 

در سال 1390 کمیسیون حقوق بشر پاکستان، که یک سازمان مدافع حقوق بشر در این کشور است، گفته است که طی نه ماه اول سال جاری، دست کم ششصد و هفتاد و پنج زن و دختر در نتیجه "قتل های ناموسی" به دست خویشاوندان خود کشته شدند. کودک همسری و ربودن دختران کم سن و سال جهت عقد و ازدواج با مردان بمراتب مسن‌تر از آنان، نیز از جمله موارد فاجعه باری است که در این کشور، بویژه در قبال زنان متعلق به اقلیت مسیحی جامعه به کرات اتفاق می افتد.

 پاکستان و معضل محیط زیست

طبق ارزیابی کارشناسان بین المللی، در سال جاری 2024 هم چون سال‌های گذشته، در فهرست کشورهایی قرار خواهد داشت که با خطر کمبود مواد غذایی و تهدید قحطی فراگیر مواجه هستند؛ سه ایالت سند، بلوچستان و خیبر پختونخوا، بیش از دیگر ایالات پاکستان، در رویاروئی مستقیم با این خطر قرار دارند. ساکنان این سه ایالت در مجموع 94 میلیون نفر و حدود 47 درصد جمعیت پاکستان را شامل می شوند. این در حالی است که ایالت سند، پس از ایالت پنجاب، دومین ایالت مرکز تولیدات کشاورزی این کشور به حساب می آید.  

 

 

این کشور جزو 10 کشور در جهان است که با بحران کمبود مواد غذائی روبرو هستند. در سه ماهه اول امسال تعداد کسانی که در گرسنگی دائم قرار دارند، رقمی حدود 11،8 میلیون انسان را شامل می‌شود. سال های 2013 و 2014  را سال‌های آغاز بروز چنین وضعیتی در پاکستان، می‌دانند که تا سال گذشته نیز ادامه داشت. سال های 2017 و 2018  دوره وخیم ترشدن شرایط محیط زیستی این کشور ،خود را با وقوع همزمان سیل‌های ویرانگر در بخشهایی از این کشور و خشکسالی در برخی دیگر ایالات کشور نشان داد؛ نقطه اوج آن نیز در سال 2022 بود که پیامد این فجایع طبیعی، در به زیر کشت نرفتن بسیاری از زمین‌های کشاورزی، بروز نمود؛ از جمله پیامدهای اتسانی این فجاع، جابجائی از روی اجبار2،4 میلیون نفر از مردم مناطق آسیب دیده، به دیگر ایالات کشور بود. تنها از آغاز سال جاری 2024 است که پاکستان توانسته به میزان اندکی، اوضاع را بهبود بخشد.

 

 

بررسی اجمالی و ارزیابی از نقش و جایگاه پاکستان در فعل و انفعالات منطقه ای و فرا منطقه ای

در بررسی نقش و جایگاه پاکستان در فعل و انفعالات منطقه ای و فرامنطقه ای، آنچه از همان نگاه اول به این کشور و جامعه مدنی آن به چشم می خورد موارد ذیل را می توان برشمرد:

- سال های نخست حیات این کشور به دلایل بسیاری مواجه با معضلات عظیم اقتصادی بود. در صدر این معضلات، مشکل جابجائی جمعیت میان هند و پاکستان بود؛ علاوه بر آن به علت پیامدهای جدائی از هند، از کار افتادن کارخانجاتی که مواد اولیه شان از طریق هند تأمین می شد و بسیاری مسائل دیگر، موجودیت این کشور را در سالهای نخست، تداوم حیات آن را با پرسش های جدی روبرو کرده بود؛ در دوران حکومت ژنرال ایوب خان بود که این کشور توانست گام هایی در جهت رشد و توسعه اقتصادی بردارد.

پاکستان از سال 2017 به عنوان عضو برابر حقوق در پیمان شانگهای پذیرفته شده است. درخواست عضویت پاکستان در «بریکس» در سال جاری در نشست آتی این پیمان در روسیه، ارائه خواهد شد. 

رابطه پاکستان و آمریکا

در سال های دهه 70 و 80 میلادی و تا واقعه 11 سپتامبر 2001، پاکستان به مثابه کشوری در خدمت منافع آمریکا در منطقه شناخته می شد. اما در پی واقعه 11 سپتامبر و حضور نیرومند نیروهای القاعده در نواحی مرز افغانستان و پاکستان، و در تداوم آن حملات آمریکا به افغانستان در دور نخست به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، این روابط در شکل گذشته خود، رفته رفته رنگ باختند و فقط به روابط مالی محدود شدند؛ 

نخستین بار، پس از ورود ارتش شوروی به خاک افغانستان بود که پاکستان در چارچوب رویارویی های شرق و غرب در دوران جنگ سرد، و به دلیل استقرار سازمان‌ های کوچک و بزرگ اسلامی مخالف جمهوری دمکراتیک افغانستان، و علیه این کشور در جنگ بودند، به شدت مورد حمایت و پشتیبانی مالی و نظامی آمریکا و متحدان آن در غرب و نیز چین و عربستان سعودی قرار گرفت.

اهمیت پاکستان برای ایالات متحده آمریکا و متحدان غربی آن، تا حتی پس از سرنگونی حکومت وقت افغانستان و قدرت گیری گروه های گوناگون مجاهدان افغانستانی، به علت نفوذ سنگین سازمان ضد اطلاعات ارتش پاکستان در این گروه ها ادامه داشت. هرچند در چند مورد این رابطه تا حد معینی رو به سردی نهاد؛ از جمله، یکبار در کودتای نظامیان که منجر به روی کار آمدن پرویز مشرف و محکومیت و زندان نواز شریف بود و نوبت بعدی، با نخستین بار روی کار آمدن «طالبان»، و قبل‌تر از آن به هنگام دستیابی و آزمایش بمب اتمی توسط این کشور در سال 1998 بود که پاکستان مورد شماتت آمریکا قرار گرفت، اما روابط سیاسی و نظامی و اقتصادی با آمریکا کماکان ادامه داشتند. در هر صورت پاکستان به علت دارای مرز مشترک هم با ایران و هم با افغانستان و نیز چین و هند، هنوز هم از اهمیت بالایی برای آمریکا برخوردار است.

رابطه پاکستان و روسیه 

نخستین بار، رابطه دیپلماتیک میان پاکستان و اتحاد شوروی در تاریخ اول ماه مه سال 1948 برقرار گردید؛ پس از فروپاشی اتحاد شوروی، از 21 دسامبر سال 1991 این رابطه با فدراسیون روسیه ادامه پیدا کرد.

در دوران حیات اتحاد شوروی، به دلیل روابط حسنه میان هند و شوروی و نیز بعدها به دلیل حضور نظامی شوروی در افغانستان، و تبدیل خاک پاکستان به محل ایجاد انواع گروه های مجاهد در حال جنگ با جمهوری دمکراتیک افغانستان، و تبدیل شدن پاکستان به محلی جهت ارسال و تجهیز این گروه‌ها به انواع سلاح ها،روابط پاکستان با شوروی تیره بود. پس از فروپاشی شوروی و در سال های دهه 90 میلادی این روابط همچنان سرد ادامه داشتند.

از جمله وقایع مهم در مناسبات میان پاکستان و روسیه، می توان به صرفنظر کردن روسیه در جایگاه جانشین حقوقی اتحاد شوروی در ارتباط با مسائل حقوقی بین المللی، از بدهی پاکستان به میزان 93،5 میلیون دلار اشاره نمود؛ پاکستان یکی از دریافت کنندگان گندم و غلات از روسیه است. در سال 2020 رقم معادلات تجاری میان دو کشور 790 میلیون دلار بود.

 با وقوع جنگ در اکرایین، عمران خان، نخست وزیر وقت پاکستان به مسکو سفر کرد و دیداری نیز با ولادیمیر پوتین داشت و در این دیدار بود که سیاستهای آمریکا در عرصه جهانی را به نقد کشید. پاکستان که با کمک چین و نظر موافق روسیه به پیمان شانگهای پیوست، اکنون برای عضویت در بریکس بسیار روی حمایت روسیه (و چین نیز) حساب باز کرده است. روسیه نیز به دنبال قطع مناسبات تجاری و نیز سرد بودن مناسبات سیاسی با بخش وسیعی از کشورهای اروپایی، منظور دور زدن تحریم های غرب و گسترش مناسبات با کشورهایی مانند ایران و پاکستان که امکان انتقال کالا از روسیه به هند و عربستان و در ادامه به دیگر قاره های را فراهم می کنند، نیازمند است. 

رابطه پاکستان و چین

پاکستان جزو نخستین کشورهایی بود که جمهوری خلق چین را به رسمیت شناخت. هر دو کشور اهمیت قابل توجهی برای حفظ رابطه ویژه بسیار نزدیک و حمایتی قائلندو مرتباً دیدارهایی در سطوح بالا داشته اند که به توافقات مختلف منجر شده است. 

نزدیکی هرچه بیشتر پاکستان به چین و اعلام درخواست رسمی جهت پیوستن به پیمان «بریکس» نشان از سمتگیری پاکستان در مسیر نزدیکی هرچه بیشتر با چین و دیگر کشورهای این پیمان دارد. در واقع پاکستان همواره به افغانستان به مثابه کشور منطقه نفوذ، می نگریست. هرچند به درستی طالبان را برخاسته از مدارس اسلامی پاکستان می شناسند، اما افغانستان امروز را نمی‌توان آنگونه که در ادبیات سیاسی مرسوم است، "حیات خلوت" پاکستان دانست. 

در رابطه با مناسبات چین با پاکستان، آنچه لازم به تأکید است، سرمایه گذاری های وسیع چین در پاکستان است که متعاقباً وجود یک دولت نیرومند و متمرکز که آرامش گردش کالا و سرمایه چین را تأمین کند، اهمیت فوق العاده ای را در مناسبات دو کشور دارد. پروژه دالان «سی پیک» که بخشی از «یک جاده – یک کمربند» محسوب می شود، از جمله پروژه های بزرگ سرمایه گذاری چین در پاکستان است. این پروژه در حال احداث، شهر کاشغر در منطقه خودگردان سین‌کیانگ چین را به دو بندر کراچی و گوادار متصل خواهد کرد. چین همراه با این پروژه، احداث راه و نیز راه آهن، در بهبود سرعت انتقال کالا از مرزهای چین و پاکستان، تا به بنادر پاکستان در اقیانوس هند، را نیز در دستور قرار داده است. 

از جمله حواشی ناخوشایند این پروژه ها، حملات ارتش آزادی‌بخش بلوچستان پاکستان است به امکانات این پروژه است، که در ماه های اخیر شدت بیشتری هم یافته اند. هرچند عملیات این نیروی در حال جنگ با ارتش پاکستان، نمی تواند موجب توقف پروژه های متعدد چین در پاکستان و بویژه در ایالت بلوچستان گردد؛  


رابطه پاکستان با عربستان و دیگر کشورهای جوار خلیح فارس

پاکستان از بدو تأسیس خود به خاطر حضور نیرومند اسلام سنی در ساختار حکومتی، روابط بسیار خوبی با کشور عربستان داشت، و همواره مورد حمایتهای مالی نیرومند عربستان، بویژه در سالهای جنگ و نا آرامی در دوران «جمهوری دمکراتیک افغانستان» و حضور نیروهای شوروی در افغانستان، قرار داشت. قبل از آن نیز در سال 1954 معاهده دوستی میان پاکستان و عربستان به امضا رسیده بود، که جنبه امنیتی نیز داشت و عربستان آموزش نظامی افسران پاکستانی را بر عهده گرفته بود. قدرت گیری وهابیت در پاکستان و ایجاد چند ده هزار مدارس دینی در پاکستان نیز ریشه در این معاهده دوستی (امنیتی) داشت. در ادامه حتی همکاری های نظامی میان دو کشور در ارتباط با مناقشه میان عربستان و یمن، صورت گرفتند. این تیرگی مناسبات به دلیل توسعه روابط دوستانه عربستان با هند و  موضع محطاتانه عربستان در قبال «معضل منطقه کشمیر» تا آن حد پیشرفت که از اواخر سال 2019 موارد معینی در روابط دو کشور بوقوع پیوستند از جمله آنها توقف سرمایه گذاری عربستان در بندر گوادر بود. البته بروز این احتیاط از جانب عربستان در قبال مسئله کشمیر، مناسبات در حال توسعه تجاری میان عربستان و هند بودند. در هر صورت، عربستان همچنان نفوذ مذهبی خود را در پاکستان ادامه داده است. 

در عین حال پاکستان مناسبات نظامی و امنیتی با قطر را نیز توسعه داده است. در نیمه سال 2020 قطر اعلام کرد که حدود 4 میلیارد دلار در پاکستان سرمایه گذاری می کند. این سرمایه گذاری ها از جانب قطر، بویژه پس از کشف ذخایر نفت و گاز در پاکستان، در دستور قرار گرفتند.

نفت و گاز در پاکستان

نخستین منابع نفت و گاز پاکستان، حدود نیمه دهه 50 میلادی در بلوچستان و سپس در اوائل دهه 60 میلادی در استان پنجاب پاکستان کشف شدند. اما به علت برآورد وجود نفت و گاز در عمق بسیار زیاد دریا، در مقایسه با دیگر کشورهای نفت خیز در آن دوره زمانی که استخراج آن آسانتر و کم هزینه تر بود، به این کشفیات اهمیت خاصی داده نشد؛ اما کشف مخازن جدید نفت و گاز در دلتای رود سند، در صورت درستی برآوردها، می توانست پاکستان را به یکی از 10 کشور بزرگ دارای ذخایر عظیم نفت و گاز تبدیل کند. اما مصرف زیادداخلی این کشور، هرگونه امکان تبدیل شدن پاکستان به یکی از کشورهای مطرح در عرصه نفت و گاز را به زیر علامت سؤال برده است.   

 مناسبات میان پاکستان و ایران

همانگونه که رژیم پهلوی نخستین کشوری بود که تشکیل و آغاز حیات کشور پاکستان را به رسمیت شمرد، کشور پاکستان نیز نخستین کشوری بود که برقراری جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت. نخستین سفر شاه سابق به کشور پاکستان در سال 1949 صورت گرفت و این سفر پایه ای گردید نیرومند در جهت شکل گیری پیمانهای نظامی و اقتصادی و فرهنگی عمیق میان دوکشور در سال های حکومت رژیم پهلوی. از جمله این پیمانها: پیمان بغداد در سال 1955 میان ایران – پاکستان و بغداد بود که بعدها با خروج عراق از این پیمان، در سال 1958 پیمان سنتو میان ایران – پاکستان – ترکیه شکل گرفت.

در عرصه مبادلات فرهنگی نیز به خاطر حضور سنگین زبان فارسی در «هندوستان بزرگ»، این روابط از قدمت بسیار طولانی برخوردار است. اما روابط فرهنگی بطوز مشخص با کشور پاکستان از سالهای نیمه نخست دهه پنجاه میلادی با سفرها و دیدار ها و نشست های متقابل نمایندگان فرهنگی دو کشور شکل گرفتند. 

روشن است که مرز مشترک میان ایران و پاکستان (909 کیلومتر)، علاوه بر امکانات بسیار مساعد برای رفت و آمد میان ساکنان نواحی مرزی، که موجب گردش کالا در دو طرف مرز می گردد، به موازات خود مخاطراتی را نیز برای ایران چه از نظر قاچاق مواد مخدر و نیز اسلحه، به دنبال دارد. لذا هم به دلیل موارد جنایی و از آن مهمتر بنا به دلایل سیاسی، وجود دولت مرکزی قدرتمند در پاکستان، برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر در دوران رژیم پهلوی، دو کشور به همراه کشور ترکیه، حول پیمان سنتو، سیاست های همسوئی را در منطقه به پیش می بردند، اکنون با پیوستن ایران به «بریکس» و درخواست پاکستان به پیوستن به آن در سال جاری، این مناسبات می توانند هرچه بیشتر گسترش یابند.

در سفر اخیر ابراهیم رئیسی به پاکستان، اعلام شد که حجم مبادلات تجاری میان ایران و پاکستان به 10 میلیارد دلار خواهد رسید. 

روابط اقتصادی و معاملات تجاری بسته به جو سیاسی موجود میان دو کشور نسبتاً خوب ارزیابی می شدند؛ در سال 2005 ایران و پاکستان 500 میلیون دلار تجارت داشتند. در سال 2009 تجارت بین دو کشور به 1.4 میلیارد پوند افزایش یافت. طبق گزارش سازمان تجارت جهانی، در سال‌های 2007-2008 تجارت سالانه کالاهای پاکستان با ایران شامل 256 میلیون دلار واردات و 218.6 میلیون دلار صادرات بوده است. در سال 2011 مبادلات تجاری ایران و پاکستان کمتر از یک میلیارد دلار بوده است. در سال 2012، تجارت دوجانبه از 3 میلیارد دلار فراتر رفت. (2)

دکتر علی نجفی کارشناس امور اقتصادی در گزارشی نوشت: پاکستان یکی از مهم‌ترین شریک‌های تجاری ایران از سال ۱۳۹۷ تا کنون بوده به‌گونه‌ای که در ۱۰ ماهه امسال ۳.۶ میلیون تن کالا به ارزش ۱.۷ میلیارد دلار به پاکستان صادر و ۴۴۶ هزار تن کالا به ارزش ۵۲۷ میلیون دلار از آن کشور وارد شده است. تراز تجاری ۱۰ ماهه امسال با پاکستان برابر ۱.۱۴ میلیارد است. عمده‌ترین اقلام وارداتی ایران از این کشور در مدت یادشده، کالاهایی همچون برنج کامل سفید شده، موز و سایر حیوانات از نوع گاو به جز مولد نژاد خاص بوده است. 

https://www.irna.ir/news/85378736

 روابط میان دو کشور هر از گاهی تحت تأثیر درگیری های میان شیعه ها و سنی های دوکشور که بعد از انقلاب ایران در مقاطع گوناگون شدت می گرفت، و یا مواضع متفاوت دو کشور در مورد مسائل منطقه ای از جمله مناسبات با افغانستان، قرار می گرفتند؛ از جمله خونین ترین عملیات علیه شیعیان در پاکستان می توان به عملیات بمب گذاری در مسجد شیعیان در شهر پیشاور پاکستان در نماز جمعه اسفند 1400 اشاره کرد که 250 نفر کشته داشت.

 در یکی از همین دوره های بهبود روابط بود که پروژه خط لوله گاز معروف به خط لوله صلح که گاز ایران را به پاکستان و از پاکستان به هند انتقال می داد، به امضای 3 کشور رسید. سهم اجرایی این پروژه از جانب ایران اجرا گردید، اما پاکستان تاکنون به دلائل گوناگون سهم اجرایی خودرا انجام نداده است. یکی از دلائل عدم اجرای این پروژه از جانب پاکستان، می تواند "جان گرفتن مجدد" پروژه معروف به «تاپی» باشد که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان، به پاکستان و از آنجا به هند انتقال دهد. (نام پروژه نیز بر اساس حروف اول نامهای این 4 کشور انتخاب شده است). پروژه تاپی که از دوران نخستین بار به حکومت رسیدن طالبان طرح شده بود از سال 2015 با آغاز عملیات احداث خط لوله در ترکمنستان کلید خورده بود، به علت فعل و انفعالات سیاسی پر تلاطم در افغانستان، متوقف شده بود و اکنون با تلاش طالبان در برقراری امنیت در مسیر احداث آن، با کمک مهندسان چینی، دوباره در جریان قرار گرفته است.

در اوائل سال جاری میلادی (ژانویه 2024) تبادل پرتاب موشک توسط هر دو کشور در استان سیستان و بلوچستان ایران و نیز ایالت بلوچستان پاکستان صورت گرفتند. که در اینجا نیز باید به فاکتور "نا امن" بودن منطقه که با روح برقراری مناسبات تجاری در فضایی امن برای رفت و آمد کالا میان دو کشور، مغایرت دارد؛   


عکس از Skynews

لازم به تأکید است که جمهوری اسلامی ایران در سمت و سوی پیاده نمودن دکترین نظامی و تحکیم «عمق استراتژیک» خود از میان شیعیان پاکستان، نیروی شبه نظامی با نام «لشکر زینبیون» ایجاد کرد که این نیز در دوره های مختلف زمانی، یکی از موضوعات مورد اختلاف میان دو کشور بوده است؛ اما اهمیت ایالت بلوچستان در پاکستان و سیستان و بلوچستان در ایران، به دلیل تحولات فرا منطقه ای، به میزان زیادی افزایش یافته است و در آینده می تواند در تغییر چهره این بخش از دو کشور ، نقش بزرگی را ایقا کند.    

 باید بر چند نکته در ارتباط با مناسبات میان دو کشور تأکید داشت: هم ایران و هم پاکستان بنا به آنچه در سطور بالا نوشته شد، چه امروز و چه در فردای با چشم انداز تغییرات بنیادی در هر دو کشور، نیازمند روابطی بالاتر از «حُسن همجواری» هستند. توسعه تجارت و بازگانی که در پی احداث زیر ساخت های مورد نیاز، متحقق خواهد شد، با فقر غالب بر زندگی ساکنان مناطق مرزی میان دو کشور، منافات دارد و تنها با بهبود شرایط زندگی ساکنان این مناطق است که نارضایتی و متعاقباً نا امنی در این مناطق کاهش یافته و شهروندان هر دو کشور ساکن در مناطق مرزی، خود را در این پیشرفت سهیم دانسته و زمینه برای رشد خشونت و جدائی‌خواهی در این مناطق، از بین خواهد رفت. لذا می توان این گونه نتیجه گرفت که وجود دولت مرکزی قدرتمند، نه تنها از منظر نظامی، بلکه از جنبه تضمین حضور و شکوفایی نهادهای دمکراتیک و مردمی در هر دوکشور، نه تنها تهدیدی برای طرفین نخواهد بود، بلکه به مثابه فاکتوری در جهت افزایش روابط تجاری و فرهنگی عمل خواهد کرد. علاوه بر آنچه ذکر گردید، حضور مشترک هر دو کشور در پیمان‌ها و قراردادهای اقتصادی، تجاری و فرهنگی منطقه ای و فرا منطقه ای نیز که موضوعاتی هستند دراز مدت، و تأثیر گذار در روندهای منطقه ای و فرامنطقه ای. 

----------------------------

برخی منابع:

(1Андрей Школьников. Геостратегический взгляд на будущее Пакистана (Аналитика и прогнозы) | Андрей Школьников – официальный сайт (shkolnikov.info)

(2http://peace-ipsc.org/fa/%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8…

(3https://farhikhtegandaily.com/news/94931/%D8%AA%D8%AD%D9%88%D9%84%D8%A7…

4 )Pakistan Elections: Khan vs. the Generals - Global ResearchGlobal Research - Centre for Research on Globalization

5) Pakistani Taliban - Wikipedia

6) بنگلادش - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

7) https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%AF%D8%…

7) https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D9%…

8) https://iiwfs.com/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8…

9) https://www.iras.ir/%D8%AA%D8%BA%DB%8C%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D…

10) Межгосударственные отношения России и Пакистана - РИА Новости, 24.02.2022 (ria.ru)

11 ) ازدواج اجباری دختران کم سن ربوده شده پاکستان - BBC News فارسی

   

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید