رفتن به محتوای اصلی

رحمان

غریو دی ماه
در فراقِ آبتین
به بکتاش آبتین
رنجهای ناتمام
رویایِ جنگل
شبانه ۲
عصیانِ آبان
شبانه
زخمی پنهان
ریشه سپیدارها
بی تاب
در اعماق نیستی!
انتظار
لشکر کار
آخرین سرود
میلاد نور
رویایِ ستاره ها
افغانستانِ تنها و بی دفاع!
موج سیاهی می تابد
در میانِ حنجره باد
خوزستان زخمی و تنها!
به یاد رفیق رحمان هاتفی
انبوهه سیاهی
تن پوش تازه ای برای جلاد!
شبِ فلات
کفتارها به جان هم افتادند
پیش از سپیده دمان
فلسطین نمی تواند نفس بکشد!
جشن ستارگان
همچون شکوفه های بهار