دارن بدجوری میزنن

سلام حاج اصغر... یه خبر برات دارم

خوش خبر باشی آق اکبر... خب بگو ببینم خبرت چیه؟

راستش خبر به خودی خودش خوبه اما نه برای این آقایون...رئیس بزرگ دستور داده که جل و پلاستونو جمع کنید و خونه رو بدین دست صاحبش... دیگه دارید برای ما هم دردسر میشید... البته اینو رک نگفته ولی خب ته حرفش یعنی این.

آخه آق اکبر؛ به من بگو... بین خرس و گربه چه دوستی و رفاقتی میتونه باشه؟ کجا دیدی که خرس بیاد به گربه پا بده؟ گربه بی عقل فکر کرده که خرسه اونو در مقابل سگ های محل زیر بال خودش میگیره... اما خبر نداره که خرسه فقط اونو تا وقتی میخواد که بتنونه براش موش بگیره. کاری که تا حالا تو خونه بشار اسد کرده.

درسته حاج اصغر... مگه خود صاحبخونه زبون نداره که بگه؟

دقیقا... آق اکبر. زبون داره ولی روش نمیشه... چطوری به این آخوندا بعد از این همه سال که بهش کمک کردن بگه ... مرا به خیر شماها امید نیست شر مرسان... تا حالا برای هر کاری که کرده اید از شما ممنونم ولی بعد از این دیگه دارید گندشو درمیارید... آره... نمیتونه بگه. به همین خاطر رو انداخته به خرس بزرگ تا مملکت رو از مخمصه این آخوندا در بیاره. قبلا هم گفتم که یواش یواش دست از پا درازتر میزنن بیرون... خلاصه من مرده و تو زنده.

ببین آق اکبر... اسرائیلی ها سیاست خودشونو کمی تغییر دادن... اینا میخوان هزینه بودن آخوندها در سوریه رو ببرن بالا و از طرفی میدونن که سوریه تلاش داره که برگرده به شرایط قبل از جنگ داخلی و آرامش رو برگردونه به کشور... اصلا هم نمیخواد میون اسرائیل  و ایران قرار بگیره و سوریه بشه محل جدال این دوتا. خلاصه فکر میکنم که قضیه اینجوریه...

برم چایی بیارم ...حاج اصغر

یکشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۱

۴ سپتامبر ۲۰۲۲