در ماە های اخیر بساط بگیر وببند فعالین کارگری بازهم پهن تر شدە است. بعد از یورشهای پیاپی بە خانە های رهبران و فعالین شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و بازداشت دە ها تن از آنان نوبت یورشهای دزدانە شبانە بە خانە رهبران سندیکایی رسید و در جریان آن حداقل سە تن از آنان بازداشت شدند. وحید فریدونی نیز در هنگام اعتصاب دو روزە رانندگان شرکت واحد در ٢٦ اردیبهشت بە همراە دە ها نفر دیگر بازداشت شد کە او هم هنوز آزاد نشدە است.
از میان بیش از ٧٠ نفر معلمی کە در یک ماە اخیر بازداشت شدەاند، هنوز حداقل ٢٦ نفر در زندان هستند. بە غیر از این ها دو سندیکالیست فرانسوی عضو یکی از سندیکاهای معلمان فرانسە هم در زندان هستند کە بە جرم دیدار و گفتگو با چهار تن از رهبران معلمان و سندیکای واحد دستگیر و متهم بە جاسوسی شدەاند. جاسوسی برای کە و برای چە معلوم نیست! مگر رضا شهابی، رسول بداقی و دو فعال دیگر عضو شورای همانگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در کدام نهاد و مرکز حساس کشور کار می کردەاند کە دسترسی بە اسناد محرمانە داشتە باشند و بتوانند آن را در اختیار دیگری قرار دهند کە بشود بە جاسوسی متهم شان کرد؟
رضا شهابی کە پس از تحمل ٦ سال زندان و از دست دادن نیمی از سلامتی اش از کار اخراج و بە او کار نمی دادند کە بتواند نان خانوادە اش را در بیاورد. رسول بداقی پس از تحمل ٧ سال زندان از کار اخراج و وضعیت مشابە ای با شهابی داشتە است. آن دو رفیق بازداشتی دیگر شان کە در مدرسە معلم بودەاند چیزی در مدرسە کە بە درد جاسوسی بخورد دم دست شان نبودە است. نهایتا برای اینکە یک توجیحی برای محاکمە آنان داشتەاند، گفتەاند با همکاری دو سندیکالیست فرانسوی قصد راە انداختن اعتراض داشتەاند و گویا از طرف دولت فرانسە ماموریتی داشتەاند. البتە نام فرانسە را روی شان نشدە همە جا بیاورند. این اتهامات سراپا مضحک است و سبب ریشخند آنان شدە است. بهر حال استعداد و توانایی این حضرات بیش از این نیست. تنها چند روز بعد از این "جاسوس گیری" یک سرهنگ امنیتی آنان را کە وجودش از دستگاە های اطلاعاتی خودشان هم پنهان بود و گفتە می شود فقط فرماندە سپاە قدس هویت او را می دانست در وسط روز روشن کشتە شد و تروریست های ضارب بدون اینکە شناسایی شوند فلنگ را بستند و رفتند. این ها بە جای آنکە دنبال آنان باشند، خودشان را با پروندە سازی های ابلهانە سر کار گذاشتەاند.
وزارت اطلاعات اما هر جا کە نتواند اتهامی برای تشکیل پروندە و محاکمە کسی پیدا کند خودش برایش اتهام ابداع می کند. اتهامات هم بستگی بە نوع و مدت مجازاتی دارد کە پیشاپیش برای سوژە مورد نظرش در نظر گرفتە. اول طرف را دستگیر می کند سپس برای او اتهام و قبل از تشکیل دادگاە مدت زندان را هم تعیین می کند. افراد زیادی از زندانیان گفتەاند کە کار قاضی و دادگاە تائید جرم و مدت مجازاتی است کە بازجو برایشان در نظر داشتەاند و پیش از دادگاە مدت محکومیت زندانی را نیز بە او گفتەاند.
بلە مضحک است اما واقعیت دارد. سر چند انسان بیگناە توسط بازجویان پا منبری بر سر دار رفتە و چند صد نفر با اتهامات جعلی بازجوها سالهای زیادی از عمرشان را در زندانها گذراندە اند معلوم نیست. ولی حداقل تعداد زیادی از آنان را با نام و نشان می شناسیم. بازداشتها هم با انگیزەهای مختلفی انجام می شود و بە همان نسبت کە متهم از پذیرفتن اتهاماتی کە بە وی نسبت دادە اند سرسختی نشان می دهد، فشار و سختگیری و اعمال شکنجە بر وی بیشتر می شود. در هر حال مقصود گرفتن اقرار از زندانی است. وای بە حال زندانیانی کە حاضر بە پذیرش اتهامات ناروایی کە بە آنان زدەاند نزنند. در آن صورت بازجوها از هیچ عمل غیر انسانی برای گرفتن اقرار خودداری نمی کنند. اینها همە مواردی هستند کە توسط زندانیان پس از آزادی نوشتە شدە و مسند هستند. بهمین جهت الان خیلی ها نگران سلامت زندانیان خصوصا ٦ نفری کە بە جاسوسی متهم شدەاند هستند کە نکند برای گرفتن اقرار بە اعمال ناکردە آنان را زیر فشار شدید قرار دهند. نگرانی وقتی بیشتر می شود کە می دانیم افراد ایرانی پروندە بخصوص شهابی و بداقی در اثر مقاومتی کە در دورە بازداشتهای پیشین داشتەاند در مقابل بازجوها سرسختی نشان دادەاند و بە سبب آن شهابی نیمی از سلامتی اش را از دست دادە است.
البتە اعتراضات اتحادیە های کارگری کشورهای مختلف کە پیگیر پروندە این ٦ تن هستند و کشاندن موضوع این دستگیری ها بە اجلاس سالانە آی ال او در ژنو کە بە زودی تشکیل خواهد شد، شاید زندانبانان را بر آن دارد کە با زندانیان رفتار ملایمتری در پیش بگیرند. اما مقصود از پروندە سازی چیست؟
تا آنجا کە بە چهار فعال سندیکایی ایرانی مر بوط می شود هدف از بازداشت و پروندە سازی برای آنان و همچنین سایر کسانی کە در زندان هستند، ضربە زدن بە شورای هماهنگی و سندیکای واحد بە منظور اخلال در فعالیت های آنان است. افرادی کە دستگیر شدەاند از رهبران مبارز و مقاوم و مورد اعتماد و احترام معلمان و کارگران و همچنین میلیونها ایرانی هستند. ماموران ابلە اطلاعاتی کە برنامە ریز و مجری این بازداشتها و توطئە های کثیف و مندرسی هستند تصور می کنند می توانند با این گونە اقدامات مقام و شان اجتماعی این انسانهای شریف را نزد افکار عمومی خدشە دار کنند. گویی سرکوب وحشیانە جنبش معلمان و نتایج آن را کە سبب رشد و محبویت رهبران تشکلهای معلمان و گسترش نفوذ این تشکلها در میان معلمان و سایر گروەهای مردمی شد را از یاد بردەاند.
جنبش معلمان یک جنبش دمکراتیک اجتماعی ریشە دار مردمی، عدالتخواە و محبوب در جامعە است. جنبشی با خواستە هایی بە حق وعادلانە و مشی مبارزاتی مدنی و بر خوردار از رهبری مبارز و مقاوم و معقول و پیگیرحقوق اعضای خود و دانش آموزان کە با اعمال سرکوبگرانە کسی قادر بە از بین بردن آن نیست. رهبران آن را می توانید در زندان نگاە دارید، ولی خود جنبش را نمی توانید بە بند بکشید و مانع فعالیت و پویایی آن شوید. مبارزە برای آزادی معلمان و کارگران زندانی تا آزادی آنان ادامە خواهد یافت!
افزودن دیدگاه جدید