رفتن به محتوای اصلی

همه‌ چیز تمام شد!

همه‌ چیز تمام شد!

«آنگاه فرشته‌ی هفتم جام را بر هوا ریخت و از عبادت‌گاه و از تخت صدای بلندی شنیده شد که می‌گفت: «همه‌چیز تمام شد!»
مکاشفات یوحنا-
۱۶:۱۷»

تکلیف «جمهوریت» نظامی که چهل‌ودو سال خود را «جمهوری اسلامی» خوانده است، در ۲۸ خرداد یک‌سره خواهد شد. حسن روحانی، آن فرشته‌ی هفتمی است که جام جمهوریت را به هوا خواهد ریخت، تا ولی فقیه نظام بتواند از فراز منبرش رو به تمام منتقدان و مخالفنش، خبر از شکل‌گرفتن سلطنت یک‌دستش بدهد.

«تناقض» که حتی در نام جمهوری اسلامی مشهود است، همواره بخشی از ماهیت ساختار این حکومت بوده است. حکومتی که از مردم رای می‌گیرد پس «جمهوری» است، در عین حال رای مردم نیاز به امضای فقیه دارد، پس «اسلامی» است. تمایل این «جمهوری متناقض اسلامی» به تمرکز کامل قدرت از همان سال‌های آغازین انقلاب مشهود بود. زمانی که ابوالحسن بنی‌صدر به جرم عدم تبعیت از خمینی از ریاست جمهوری عزل شد و حکومت برای توجیه این عزل غیر قانونی، «جاسوس و خائن»ش خواند.

پس از آن و در دهه‌ی خونین شصت، مساله‌ی جنگ از یک‌سو و کاریزمای نسبی خمینی از سوی دیگر، موجب می‌شد میل به تمرکز قدرت، معارض چندانی نداشته باشد. روندی که با پایان جنگ و مرگ خمینی به پایان رسید و جمهوری اسلامی عملاً مجبور شد نه به شفافیت و آزادی انتخابات، اما به رقابتی شدن آن در درون خودی های نظام تن بدهد. نتیجه‌ی این امر روی کار آمدن محمد خاتمی و آغاز عصر جدیدی از جمهوری اسلامی بود. عصری که در آن قرار بود «اصلاح‌طلبی» پوششی باشد بر چیستی جمهوری اسلامی.

اما صحنه‌چینی انتخاباتی از مدت‌ها قبل نشان از بازگشت جمهوری اسلامی به دوران دهه‌ی شصت دارد؛ این‌بار حتی بدون ماندن امیدی در میان اصلاح‌طلبان، نسبت به تغییری در چهار و یا هشت سال بعد!

۲۸ خرداد نقطه‌ی عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی است. حکومت صراحتاً در حال تغییر شکل و کنار گذاشتن تعارف جمهوریت است. چیستی و چگونگی این تحول، موضوع مرکزی این شماره‌ی فصل‌نامه‌ی مُروا خواهد بود.
در پرونده این شماره سهراب مبشری در مقاله‌ای ناهمساز بودن تاریخی مفهوم «جمهوری» با حکومت «جمهوری اسلامی» را تشریح کرده است. حسن نادری نیز از زاویه‌ای دیگر نسبت جمهوری اسلامی و انتخابات را بازگو کرده است. در مصاحبه با دوست عزیز مهران مصطفوی، نسبت به پیامدهای انتخابات ۲۸ خرداد پرسیده‌ایم. مصاحبه‌ای کمابیش با همین چارچوب با دوست محترم علی افشاری نیز انجام شده است. بیژن میثمی همکار دائمی نشریه در این شماره نگاهی داشته است به تاریخ نه‌چندان پرفراز و نشیب انتخابات‌ها در جمهوری اسلامی. مناف عماری موضوع انتخابات را از زاویه‌ی حقوق داخلی ایران و همچنین حقوق تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. «مضحکه‌ی انتخابات» عنوان مطلبی است که رفیقمان مهرداد در توضیح بی‌معنی بودن انتخابات در ساختار حکومتی موجود به آن پرداخته است. دوست عزیزمان شعلمه زمینی زنان و انتخابات را با ترجمه جزوه‌ای با نام «فرآیندهای انتخاباتی فراگیر: راهنمای نهادهای مدیریت انتخابات در رابطه با ارتقا برابری جنسیتی و مشارکت زنان» و دوست دیگرمان مهرداد خامنه‌ای نیز از نقش تاریخی هنرمندان در انتخابات و همچنین حمایت از نظام‌های سیاسی توتالیتر گفته است. وهاب انصاری گزارشی از مواضع گروه‌های اجتماعی مختلف نسبت به انتخابات پیش رو ارائه کرده است و حسن نایب هاشم در مصاحبه از انتخابات موازی به عنوان فعال‌ترین شکل تحریم صحبت کرده و در انتها علی صمد در مطلبی تحت عنوان "انتخابات"را نه آرای مردم بلکه مهندسی نهادهای وابسته به رهبری تعیین می‌کند، به موضوع انتخابات ریاست جمهوری و مسائل مربوط به آن پرداخته است.

همه‌ چیز تمام شد!

آری! "انتخابات" ساختار جمهوری اسلامی را تغییر خواهد داد. اما این به معنای پایان عصر اعتراضات نیست. تمرکز بیش از پیش قدرت، از قضا نقش تاریخی «حمل قدرت به میان مردم» را بر دوش جامعه‌ی مدنی می‌نهد. آنچه تغییر می‌کند نه «مبارزه» که میدان و امکان و روش‌های آن است.

در پایان از تمام مخاطبان نشریه‌ی مُروا دعوت می‌شود، نظرات، پیشنهادات، انتقادات و البته مقالات خود را به آدرس ایمیل morva.lpi@gmail.com ارسال نمایند.

مراد رضایی و علی صمد

منبع:
از فصلنامه‌ی مُروا شماره هشتم، بهار ۱۴۰۰

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید