رفیقان جوان،
امروز در لحظهای ایستادهایم که گذشتهی سنگین بر دوشمان است و آیندهای دشوار اما گشوده در برابرمان. در چنین بزنگاهی، ما در حزب چپ ایران، نه با ادعا، که با نیت همراهی و گفتوگو، دست دوستی و همقدمی به سوی شما دراز میکنیم.
شما جوانان عزیز با وجود همەی محرومیت ها و فشار و تبعیضاتی کە رژیم برسر راە رشد و پیشرفت و مشارکت شما در جامعە بهوجود آوردە، امید آیندە کشور ما هستید. حکومت مستبد و فاسد با اعمال انواع فشارها و محدودیتها تلاش نمودە مانع رشد و پیشرفت و مشارکت شما در مدیریت و ادارەی جامعە و در کار و تحصیل شود. آمارهای رسمی نشان میدهند کە بیکاری در میان شما دوبرابر متوسط بیکاری عمومی است. وضع دختران و زنان از این هم بدتر است تا جائیکە سهم زنان از اشتغال کمتر از ٢٠ درصد است. امکان تحصیلات عالی سال بە سال برای شما کمتر و هزینەهای تحصیل و فراگیری دانش و تخصص بیشتر میشود و عملا خیلی از شما از ادامە تحصیلات دانشگاهی محروم شدەاید. برای آنهایی هم کە موفق شدەاند فارغ التحصیل شوند، امکان یافتن شغل سال بە سال دشوارتر میشود. با این همە شما مرعوب نشدەاید و با تام توان برای برخورداری از حقوق انسانی و شهروندی خود پیگیرانە مبارزە می کنید. شما پرچمداران رهایی از قید استبداد و نابرابری هستید.
نسل جوان امروز ایران، یکی از خلاقترین، شجاعترین و در عین حال یکی از بیشترین سرکوبشدههای تاریخ معاصر این سرزمین است. شما، دختران و پسرانی که در خیابان، دانشگاه، شبکههای اجتماعی، کارخانهها و محلهها فریاد آزادی و عدالت را طنین انداختید، تنها ادامهدهندگان یک سنت مبارزاتی نیستید؛ شما آن را دگرگون کردید، غنا بخشیدید، و معنایی نو به آن دادید.
ما شما را دیدهایم. در دی ۹۶، در آبان ۹۸، و از همه برجستهتر در خیزش تاریخی «زن، زندگی، آزادی». ما صدای شما را شنیدهایم. صدایی که با شجاعت، نظم سیاسی جمهوری اسلامی را به چالش کشید؛ صدایی که خواهان دموکراسی، عدالت اجتماعی، سکولاریسم، برابری جنسیتی، آزادی اندیشه و حق زندگی آزادانه بود. و ما میخواهیم این را بیپرده بگوییم: ما در کنار شما ایستادهایم.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» فقط یک رخداد اعتراضی نبود. تجربهای جمعی، تاریخی، و الهامبخش بود؛ گسستی در وضع موجود و در عین حال پلی برای آینده. آیندهای که در آن بدنها، صداها و رویاهای سرکوبشده دیگر نادیده گرفته نخواهند شد. این جنبش نهتنها نظامی را که بر زور و تبعیض بنا شده به چالش کشید، بلکه جامعه را هم دگرگون کرد. بسیاری از تابوها شکسته شد، زبانها نو شد، و مفهوم سیاست، دوباره به متن زندگی بازگشت. نسل نوی ایران اکنون مضاف بر گنجینهی تجربیات مبارزات نسلهای پیشین، گوهر زن، زندگی، آزادی را نیز همچون تجربهی خود در توشه دارد.
ما در حزب چپ ایران باور داریم که گذار از جمهوری اسلامی، امری نهفقط ممکن بلکه ضروری است. گذار به نظمی نو، بر پایهی جمهوری سکولار و دموکراتیک؛ نظمی که در آن کرامت انسان، آزادی، عدالت، و برابری، اصول بنیادین هستند. اما میدانیم این گذار با ارادهی صرف نهادها یا احزاب ممکن نمیشود. بلکه به نیروی آگاه، سازمانیافته و پیوستهی شما، نسل جوان، نیاز دارد.
شما حامل ارزشهایی هستید که با ساختارهای تبعیضآمیز و سرکوبگر موجود در تضاد است. از باور به آزادیهای فردی گرفته تا خواست رهایی از ستم جنسیتی، طبقاتی، اتنیکی و دینی. شما بارها نشان دادهاید که فقط معترض نیستید، بلکه سازندهاید؛ در هنر، در اندیشه، در گفتوگو، در خیابان، در مبارزات روزمرهی زندگی.
حزب ما، با تمام تاریخ و تجربهی خود در جریان چپ ایران، خود را شریک و همراه این مسیر میداند. ما نه بهعنوان نهاد دانای کل، بلکه بهعنوان صدای مطالباتی که بارها سرکوب شدهاند، در کنار شما هستیم. حزب چپ ایران میخواهد خانهی امنی برای اندیشهی چپ، رادیکال و رهاییبخش باشد؛ اما همزمان، خانهای باز برای گفتوگو، اختلافنظر، نقد، و آفرینش جمعی.
صادقانه بگوییم: یکی از پروژههای جمهوری اسلامی، انقطاع سیاسی میان نسلها بوده است. گسستی آگاهانه برای بریدن نسل جدید از تجربههای مبارزاتی پیشین. و بله، ما اعتراف میکنیم که بخشی از اپوزیسیون نیز، با همهی تلاشهایش، نتوانسته همیشه با زبان نسل شما سخن بگوید یا برای آن بستر فراهم کند. اما اکنون، امیدی زنده است. خیزشهای اخیر، این انقطاع را به میزان قابل توجهی سست کردند. نسلها دوباره با هم سخن گفتند. و ما در حزب چپ، این صداها را شنیدهایم، و مشتاقم به آنها پاسخ دهیم.
ما از شما نمیخواهیم به ما بپیوندید، مگر اینکه خود بخواهید. ما نمیگوییم شما باید از ما یاد بگیرید؛ بلکه باور داریم بسیار از شما آموختنی داریم. ما دعوت میکنیم به امید داشتن، فکر کردن، گفتوگو کردن، مشارکت کردن، و اگر بخواهید، ساختن و سازماندهی کردن.
در جهانی که سرمایهداری افسارگسیخته، بحران زیستمحیطی، بیکاری، جنگ، تبعیض و بیعدالتی را بازتولید میکند، چپ بودن فقط یک انتخاب سیاسی نیست، بلکه نوعی زیستن است. ما باور داریم دموکراسی بدون عدالت اجتماعی، ناقص است. برابری بدون رفع تبعیض جنسی و جنسیتی، غیرممکن است. آزادی بدون رهایی از فقر و تبعیض، شعاری توخالی است. و اینها تنها در پیوند میان جنبشهای اجتماعی، نیروهای پیشرو، و شما، نسل نو، به بار مینشیند.
در پایان، این پیام آغازی برای یک دیالوگ است. ما شما را فرامیخوانیم که خود را تنها نبینید. که بدانید راه تغییر، گرچه دشوار، اما ممکن است. و اگر روزی این راه را انتخاب کردید، بدانید: ما در کنار شماییم. نه جلوتر، نه عقبتر. رفیق و همراه راه شما.
با امید به آینده،
کنگرهی چهارم حزب چپ ایران
خرداد ۱۴۰۴ - ژوئن ۲۰۲۵
افزودن دیدگاه جدید