رفتن به محتوای اصلی

مثل یک شطرنج باز متبحر نبرد کنید!

مثل یک شطرنج باز متبحر نبرد کنید!

در ادبیات مارکسیستی بخصوص لنینستی عموما این نظریه غلبه دارد  که« شیوه مبارزه مسالمت امیز یا مسلحانه را توده ها تعین نمیکنند بلکه رژیم‌های سرمایه داری و توتالیتر بر جامعه تحمیل میکنند» و از این نتیجه میگیرند برای براندازی نیاز مبرم به سرکوب مسلحانه رژیم حاکم مبادرت ورزند. 
در تاریخ وقتی جنبش بردگان  و گلادیاتورها به رهبری اسپارتاکوس  علیه روم  قیام کردند در نبرد نهایی کراسوس، سردار  آگاه به قوانین نظامی، بردگان را در منطقه دلخواه خود به محاصره دراورد  و همه آنها را قتل عام نمود. در تمام جنگ‌ها سرداران مطلع به قوانین نظامی میدان و شیوه مبارزه را به حریفان خود تحمیل نمودند و به پیروزی رسیدند. هم اکنون نیز رژیم جنایتکار اسرائیل از همین شیوه استفاده مینماید.  تحمیل شیوه مبارزه و میدان درگیری و اصل غافلگیری به رقیب یکی از استراتژی های  نظامی موفق در تمامی نبرد های  تاریخ بوده است.   حتی نبردهای چریکی و پارتیزانی هم از همین شیوه تحمیلی بهره برداری نموده اند.  
ما «شطرنج بازان»  از این نوع استراتژی با موفقیت استفاده میکنیم.  مهمترین موضوع برای ما «ارزیابی» هر لحظه پوزیسیون موجود است، با توجه به آن استراتژی و تاکتیک مربوطه را اتخاذ میکنیم. ما همیشه پس از دقت کافی به نقاط قدرت و ضعف حریف و خودمان پوزیسیون   را ارزیابی دقیق میکنیم و سپس تلاش میکنیم به نقاط ضعف حریف لطمه بزنیم، هیچگاه به پایگاه های حریف که از استجکام کافی برخوردار هستند  حمله نمیکنیم  بلکه تلاش مینمائیم نقاط ضعف خود را تقویت نموده و به ضعیف ترین  نقاط حریف لطمه وارد کنیم. در یک بازی شطرنج ممکن است  حریف در یک نقطه ای ضعیف باشد  اما این برتری  هنوز به معنی برد و پیروزی نیست حریف می‌تواند با بازی دقیق  دفاع نماید برای برتری بیشتر اصلی را به نام «دو نقطه ضعف»   داریم  که تلاش خواهیم کرد برای حریف نقاط ضعف دیگری ایجاد نمائیم  که برتری ما قطعیت کاملتری داشته باشد. 
در مبارزه توده ها با رژیم‌های حاکم هم این اصول کاربرد عملی دارد.   اتاق های فکر حکومت هم دقیقا از همین حربه ها و تاکتیک ها بهره برداری مینمایند.  آنها تلاش میکنند نقاط ضعف  اپوزیسیون را پیدا و مرتبا روی آن کار نمایند و  هر چه بیشتر وضعیت آن ضعف ها را نمایان تر نمایند.  از طرف دیگر نقاط قوت خود را پوشش بدهند و ضعفهای خود را برطرف نمایند. 
در این نبرد حکومت سعی میکند  شیوه مبارزه و میدان نبرد را که خودش بر آن غلبه و احاطه دارد را به سازمانها ، احزاب و مردم تحمیل نماید. 
رژیم اسلامی نه تنها دو نقطه ضعف، بلکه صدها نقطه بحرانی در عرصه های اقتصادی ، فرهنگی، اجتماعی، محیط زیست و غیره برای خودش ایجاد نموده و از پوشش آنها نا کامیاب است.  تنها نقطه قوت این حکومت قدرت نظامی، اطلاعاتی و امنیتی آن هست که در طول این چهار دهه برای سرکوب جامعه   استفاده مینماید  و روز به روز از آخرین دستاوردها و تکنولوژی برای مقابله  با جامعه از آن سود میبرد. 
کارگران، بازنشستگان، معلمان، مال باختگان، زنان و جوانان با تجربه عینی و روز مره خود خیلی بهتر  از اپوزیسیون این نقاط ضعف را پیدا نموده و روزانه در همه عرصه ها  فقط به این نقاط ضعف حاکمیت حمله میبرند آنها با تجربه شخصی مثل یک شطرنج باز ماهر میدانند که به کجای ضعف این حکومت یورش ببرند      
هیچ عقل سلیمی حکم نمیکند که ما بعنوان یک اپوزیسیون به قویترین منطقه قدرت حکومت  که همانا نیروی سرکوبگر آن است نشانه برویم.  البته ما همواره میتوانیم این نقطه اقتدار و سرکوبگر را افشا و عقیم نماییم اما نمیتوانیم در همین جبهه با آنها به مبارزه  برخیزیم.   این بزرگ‌ترین نطقه قوت را فقط می‌توان افشا نمود و بس. 
با این دلایل بهترین نحوه کاربردی علیه رژیم اسلامی  مبارزه مدنی توده ها در همه عرصه هایی که رژیم سست و ضعیف هست  بهترین نتیجه را در دراز مدت  خواهد داد و اپوزیسیون باید از مبارزه مسلحانه چریکی و توده ای پرهیز نماید.

اسماعیل
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید