رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2021

ارژنگ، ماه‌نامۀ ادبی، هنری و اجتماعی نویدنو شماره ۱٥

ارژنگ، ماه‌نامۀ ادبی، هنری و اجتماعی نویدنو، دورۀ اوّل - سال دوّم - شمارۀ ۱٥ - بهمن ۱۳۹۹

با آثاری از: آ.عثمانی - ف.ارژنگ - س.ع.اصغرزاده - ک.اعتمادزاده - امید - م.امیدی - ر.ایولت - ع.توده - د.جلیلی - د.جین - م.چارکراوارتی - آ.حضرت - ش.دادگستر - م.دلیجانی - آ.زیس - ش.زیبا - ع.ج.ساوی - س.ع.صالحی - ا.طبری - پ.فروهر - م.ع.فیروزآبادی - ا.کنوفل - ف.مسعودی - ب.مطلب‌زاده - ش.موسوی‌زاده - ن.میر - ع.نسین - ر.نوشمند - ر.هاتفی - ر.همراه و دیگران ... منتشر شد.

حمزه به رفیق دیرینه اش مهرداد پیوست!

یداله بلدی
حمزه و مهرداد پس از انقلاب به سازمان فدائی پیوستند و حمزه که دامپزشک بود، باتوجه به تخصص خود به کردستان رفت تا به مردم محروم کردستان یاری رساند. که شرح آن را درکتاب از «آن سال‌ها و سالهای دیگر» توضیح داده است که چگونه دانش‌آموزان کُرد که میروسکوپ ندیده بودند، از از دیدن آن و آزمایش‌های ساده با میروسکوپ، شگفت‌زده شده بوند.

نگاهی دیگر به واقعه سیاهکل و جنبش فدائی

تلویزیون اینترنتی رنگین کمان
«میزگرد جمهوری خواهی»

 میهمانان: امیر ممبینی - مزدک لیماکشی
۲۹ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۱۷ فوریه ۲۰۲۱
تهیه شده توسط تلویزیون اینترنتی رنگین کمان، بنیاد آزادی اندیشه و بیان

یار روزهای سخت؛ وفادار تا آخرین نفس!

زندگی و سرنوشت دکتر حمزه فراهتی از آغاز تا پایان تکرار زندگی و سرنوشت هزاران نفر عاشق میهن و مردم زحمتکش آنست که بی دریغ و بی هیچ چشم داشت با تمام وجود برای خدمت به مردم و میهن به پا خاستند و در دو حکومت خودکامه بی هیچ جرم و جنایتی آماج کین حاکمان مستبد شدند و یا جان باختند. و یا چون دکتر حمزه فراهتی جان به در بردند و سوختند و ساختند.

نامش می‌ماند!

دفتر شورای مرکزی حزب چپ ایران
رفیق حمزه فراهتی به مهربانی، فداکاری، فروتنی و ازخودگذشتگی شهره بود. همگان او را انسانی می‌شناختند که سختی‌ها و بدبیاری‌ها را با تحملی شگرف پشت سرگذاشت وسیاوش وار پاکی و پاکباختگی خود را با گذشتن از آتش به همگان نشان داد. حمزه فراهتی از آنانی بود که هرگز نخواست نام درآورد و آوازه کند، اما در نیکی‌هایش بسی پرآوازه شد. حمزه دلی حساس و هنرمندانه داشت که برای سعادت مردم می‌تپید.

امروز مردی از میان ما رفت؛ مردی که ستایشگر زندگی بود!

ابوالفضل محققی
هنوز مدت زیادی از آمدنش به زندان نمی‌گذشت که یک شب گفت" من‌‌ همان افسری هستم که در موقع مرگ صمد همراهش بودم." اشک در چشم‌هایش حلقه زده بود. احساس می‌کردم که چیزی عمیق بر قلبش سنگینی می‌کند که قادر نیست آنرا در خود نگه دارد. داستان واقعی غرق‌شدن صمد را من اولین بار آنجا شنیدم. کوچک‌ترین تردیدی در صحبت‌اش نبود. وقتی حادثه را شرح می‌داد، غم و اندوه را می‌شد بخوبی حس کرد.

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند!

م. پناهی
ولی در این میان کنش های سیاسی، اجتماعی و طبقاتی موثر را بیشتر گروه ها، سازمانها، احزاب و مردان و زنانى از تیره ی گیوه برکشیدهه ها، از جان گذشته ها و امیدوار به پیروزی خلق خویش بیشتر مادیت بخشیده و عملى كرده اند.

بی تو!

رحمان
تا به حال که بودیم
زین پس چیزی مقابلمان است
که همیشه می گفتی
دیدی..!
ما که از تعلق خویش
گذشتیم
پایِ آن چه می خواستیم
ایستادیم .

فرهنگ و اخلاق!

طاهره شیخ الاسلام
گروه کار زنان حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در اینستا گرام برگزار کرد:

میهمان برنامه: طاهره شیخ الاسلام - نویسنده و پژوهشگر آزاد در مسائل فرهنگی.