رفتن به محتوای اصلی

فوریه 2021

ماجراهای مَش رمضون - بخش دوم

محمود میرمالک ثانی
تنها، زهرا مادر رقیه بود که صحنه زندگی کودکی خود را می دید که چگونه اینبار در قامت دخترش در حال سرریز شدن در وادی ناکجا آباد بود. چاره ای برای خروج از این بن بست به فکرش نمی رسید جز اینکه با جریان آب همراه شود وسرنوشت دخترخود را به دست تقدیر بسپارد. همانگونه که تقدیر سرنوشت خود او را رقم زده بود. آرزو می کرد که می توانست جلوی این وصلت را بگیرد اما کاری از دستش برنمی آمد جز اینکه نظاره گر محوشدن دوران کودکی فرزندش باشد. غم سراپای وجودش را در برگرفته بود وبر قلبش چنگ میزد، اما تلاش می کرد که چهره ای شاد از خود نشان دهد تا رقیه و دیگر فرزندانش به آنچه که در درونش می گذرد، پی نبرند.

چشم انداز مناسبات امریکا و خاورمیانه

فرخ نگهدار
تل آویو، آنکارا، تهران و ریاض به حفظ قلمروهای نفوذ خود در منطقه ادامه خواهند داد. آنها به حفاظت از دوستان خود در درون دولت ها در هر کجا که دست یافتنی یا امکان پذیر باشد، ادامه خواهند داد. جابجایی مرزهای عملاً موجود بسیار بعید است. اما تبدیل مرزهای کشورها، و یا بین هویت های قومی، به خط فاصل های سخت یا نرم قابل پیش بینی است.

نشریه هفتگی جُنگ کارگری شمارە ١٠٦

گروه کار کارگری حزب چپ ایران
مطالب این شماره جُنگ کارگری:

بخشنامە ارتجاعی دولت روحانی ادامە سیاست بردە کردن نیروی کار است!
اقتصاد شراکتی، آیندۀ مشاغل و "پساسرمایه داری" بخش پایانی
تعیین حق بیمە و کنترل تامین اجتماعی نباید بە دست سرمایە داران بیفتد
گذر و نظری بر رویدادهای کارگری هفتە

روزی که اولین فدایی خلق را از نزدیک دیدم

رحمان از اسلو
چندین ماه قبل ازانقلاب وظایف محوله به من بزرگتر و سنگین تر شد، در خانه ما با استفاده از چاپ دستی اولین اعلامیه ها قیام مردمی٥۷ انتشار یافت، که من در چاپ و پخش آنان بسیار فعال و نقش کلیدی داشتم. با چاپ و دیدن اولین اطلاعیه و آرم ستاره سرخ بر روی اعلامیه ها، پی بردم که با تشکل فدائیان لرستان، تشکلی که خود را هوادران سازمان چریکهای فدایی خلق می دانست و من بارها و بارها نام آن سازمان را خوانده بودم، در ارتباط قرار گرفته ام وبی نهایت خوشحال و ذوق زده شده بودم.

ماجراهای مَش رمضون

محمود میرمالک ثانی
منتظر بودم که که بگه آره یا نه ... ولی یه لحظه حس کردم که منو به پریز هزار ولتی وصل کردن. چشام فقط برق میزد. نگو بی ناموس با اون دست سنگینش همچین زده بود زیر گوشم که چشام عین چراغ برقای زیر بازارچه چشمک می زد. فقط یه لحضه دیدم که یه پاش رو هوا داره میاد سمت من. تنها کاری که تونستم بکنم جاخالی دادن بود و دیگه نفهمیدم به کدوم سمت دارم فرار میکنم. فقط دستگیرم شد که که این آدم قصد وصلت کردن با ما رو نداره.

نگرشی کوتاه بر برخی جوانب زندگی سازمان چريک های فدائی خلق ايران ۵۵ ـ ۱۳۵۴

پرویز هدائی
نظر مردم نسبت به سازمان: اگرچه «نبرد خلق» شماره ۷ که در بهار ۵۵ منتشر شد از کارگران و زحمتکشانی سخن میگوید که در آرزوی ظهور چریک هایند و گاه رفقای دختر سخنان رانندگان تاکسی را بازگو می کردند که «اگر اینها زن هستند، پس ما چی هستیم؟» یا «بهتره بریم سبیل ها را بزنیم». اما در بحثهای جدی سازمانی چنین نبود. من بارها شاهد بودم به اعضایی که اکراه در کار در انتشارات را داشتند گفته میشد «خودت میدانی ما چقدر گزارش داریم که مردم بعد از عملیات ما گفته اند، این دعوا بین خودشان است

نقد راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی و نگاهِ ما برای یک سیاست خارجی مدرن و دموکراتیک

به گمان ما هیچ حکومتی در نزاع های سیاسی- هویتی – امنیتی نبايد خواهان نابودی و یا تغییر حکومتی که عضو رسمی سازمان ملل متحد است، باشد. تغيير حکومت ها (و سیاستهایشان) تنها برعهده مردمان همان سرزمین (و نهادهای مشروع بین المللی) است. دیگر کشورها صرفا می توانند در چهارچوب قواعد و نهادهای بین المللی از مطالبات مردم حمایت کنند. تفاوتی نمی کند نام این کشور اسرائیل باشد و یا جمهوری اسلامی ایران. مردم تحت ستم و تبعیض فلسطین باشند و یا مردم ایران.

باوری دیگر در آن سوی ایمان!

حمید حسینی
در جیب هایم تعداد زیادی کلید های خانه هایی را داشتم که دوستانم در اختیارم گذاشته بودند تا هر ساعت از روز که صلاح دانستم به خانه هایشان وارد شوم. این انسانهای فرهیخته و یاور روزهای سخت در اکثریت مطلقشان از هواداران و اعضائ فدائیان خلق بودند. یاران قدیم مجاهدم، خود دچار وضعیت مشابه بودند. خانه مادری زیر نظر کامل بود. وقتی از آن روزها یاد میکنم آنچه برجسته تر برایم نمود می‌کند، میزان خطر بسیار بالایی بود که رفقایم بخاطر پناه دادن به من به جان خریده بودند.

نکاتی چند پیرامون مقاله "عاشورای فدائیان خلق" اقای محمود تجلی مهر*

یداله بلدی
آقای تجلی مهر، شما اطلاع ندارید که پویان یکی از پژوهشگران برجسته مؤسسه مطالعات و تحقیقات دانشگاه تهران بود که ریاست آنرا زنده یاد دکتر صدیقی بر عهده داشت؛ آثار تحقیقاتی پویان درباره شهر و روستا هنوز در کتابخانه این مؤسسه موجود است. و طبق گفته همکاران، پویان همواره مورد تشویق دکتر صدیقی که به سختگیری معروف بود، قرار داشت