احزاب و سازمانها

حشمت الله طبرزدی، عبدالله مومنی، فرزانه چالاک، علیرضا رجایی، تقی رحمانی، سیدحسین موسویان، بهروز خلیق، مسعود فتحی، مهدی فتاپور، آرمین شریفی، محمود جعفری، همایون مهمنش، ویدا ربانی

رضا پهلوی به دنبال چیست؟
سخنرانان:
حمید آصفی: روزنامهنگار و فعال سیاسی
فرهنگ قاسمی: سخنگوی حزب سوسیال دموکرات و لائیک ایران
حسین موسویان: دبیرکل سازمانهای جبهه ملی ایران
پرویز نویدی: عضو هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)



ما امضاکنندگان این بیانیه از طیف های مختلف سیاسی ضمن همدلی با زندانیان سیاسی و عقیدتی، پشتیبانی از اعتراضات و مطالبات صنوف و اقشار مختلف معترض؛ براساس تجربه زیسته چند دهه اخیر معتقدیم نظام حکمرانی در ایران بیش از هر چیز نیازمند جراحی سیاسی به جای جراحی های فریبکارانه اقتصادی و... و جایگزینی حاکمیت ملی، دموکراتیک و سکولار به جای حکمرانی ولایت فقیه است.

کانون مدافعان حقوق کارگر اعلام می کند که بهداری زندان کچویی کرج مسئول هر اتفاقی است که برای علیرضا ثقفی بیفتد و تمامی ارکان نظام باید جوابگو باشند و در نشست امسال سازمان جهانی کار جنبش صنفی جهانی کارگران با همفکری با هم بار دیگر به نقش ضد کارگری حکومت می پردازند و شرایط ضد کارگری حکومت ایران را رسواتر خواهند کرد.

کاوه فرزند شهر کارگری بهشهر بود و به سال ۱۳۳۴در یک خانواده زحمتکش دارای سابقه فعالیت سندیکایی و سیاسی چپ چشم به هستی گشود. از همان نوجوانی گام در عرصه مبارزه علیه دیکتاتوری و بهره کشی گذاشت و طی مدت کوتاهی به چهرهای محبوب در محافل مبارزاتی شهرش بدل شد. او به عنوان یک هوادار خستگی ناپذیر و سختکوش جنبش فدایی خلق، بعد انقلاب مسئول واحد کارگری تشکیلات در این شهر بود و از سال ۱۳۶۰ مسئولیت تشکیلات فدائیان خلق بهشهر را بر عهده داشت. او به مدت چند سال این وظیفه خطیر را با خریدن انواع مخاطرات به جان، متعهدانه انجام داد و سرانجام سال ۱۳۶۵ بازداشت و زیر شکنجههای وحشیانه قرار گرفت.

در طول انقلاب پُرشتاب، کوتاهمدت و تمامخلقی بهمن ۵۷، هر نیروی فکری و سیاسی چشمانداز آرمانی و مطلوب خویش را تعقیب میکرد و از اینرو در مجموع، انتظارات گوناگون و گاه متناقضنمایی در جنبش آنروز مشهود بود. در جنبش مدنی امروز اما برآیند همهی خواستها و مطالبات اقشار و طبقات و نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، تحققِ حداقلهای ممکن، حقوق و آزادیهای بشری و شهروندی و اجرای مرحله ای برنامهی عدالت و توسعه، با گذار از اشرافیتسالاری روحانی، نظامی و اقتصاد فاسد رانتی، بهسمت برقراری نظمی جمهوریخواهانه و مردمسالار، از طریق مشی مقاومت مدنی خشونتپرهیز و تفهیم ضرورت اولویت دادن به خیر و مصلحت عمومی بر منافع فردی، گروهی، فرقهای، طبقاتی اصحاب قدرت و ثروت مدعی قداست است.

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان فرهنگیان کشور را برای تامین خواستهای خود به تجمع و تحصن در روزهای ۳۰ بهمن و ۳ اسفند در سرار کشور فراخواندهاست. سه سازمان و حزب جمهوریخواه سکولار دموکرات، اتحاد جمهوریخواهان ایران، حزب چپ ایران (فدائیان خلق) و همبستگی جمهوریخواهان ایران، از این فراخوان و خواستهای به حق معلمان پشتیبانی کردهاست.

فرهنگیان ارجمند شورای هماهنگی به خاطر پیامهای پی در پی و درخواست ادامه ی تجمعات دو روز تجمع را جایگزین کرده است، این در حالی است که، روند تجمعات در اسفند ماه و سال آینده به شیوه های جدی تری و گوناگون پیگیری خواهد نمود. وعدههای پوشالی در عزم و اراده ما خللی ایجاد نخواهد کرد و تا مطالبات بازنشستگان و شاغلان محقق نگردد. ضمن توجه به سایر اشکال پیگیری مطالبات، ما به اعتراضات خود ادامه میدهیم.

جنبش فدایی فرهنگی را وارد گفتمان سیاسی، مدنی و اخلاقی کشورمان نمود که در دورۀ پیش از خود کم نظیر بود. صداقت، استقلالرای، پویایی کمونیستی، درک ضرورتهای زمان و از خود گذشتگی در راه خلق به شاخصههای فرهنگی و سیاسی شخصیت فدایی فرا روئید. جنبش فدایی درکی واقعبینانه از ضرورتهای زمان خود داشت و ماندن به هر قیمتی را چنان مقهور «رد تئوری بقاء» نمود که پس از پنجاه سال دوستان جنبش فدایی به احترامش از جای برمیخیزند و دشمنانش وقیحانه به جعل و نکوهش آن ایدههای انسانی و صاحبان تکرار ناشدنیش مشغولاند.

مرگ بکتاش آبتین، مرگی معمول در اثر ابتلاء به بیماری نبود و کانون نویسندگان ایران بدرستی اعلام نمود که: «حاکمیت آزادیستیز، بکتاش آبتین را به قتل رساند!» مرگ بکتاش آبتین در واقع امتداد قتلهای سیاسی زنجیرهای است با استفادهی عامدانه از سلاح کرونا. اینکه با علم به آلوده بودن محیط زندان به ویروس کرونا، زندانی را به بودن در آن فضا مجبور نمایند و از دسترسی به درمان و استفاده از خدمات پزشکی خارج از زندان محروم سازند، هیچ نام دیگری جز ترور بیولوژیکی و استفاده از سلاح بیولوژیک در حذف منتقدان و مخالفان توسط حکومت اسلامی ندارد؛ اقدامی که ناقض الزامات کنوانسیون منع استفاده از سلاحهای بیولوژیک و قابل پیگیرد در مجامع بینالمللی است.

کانون نویسندگان ایران ضمن تسلیت به خانوادهی آبتین، یاران او در کانون نویسندگان ایران، جامعهی مستقل فرهنگی کشور و همهی مردم آزادیخواه، ظرف ساعات آتی، بیانیهای به این مناسبت منتشر خواهد کرد و افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد.

گفتگوی رضا علیجانی با سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور

حکومت ملی به سرعت اصلاحات بنیادیِ اقتصادی و اجتماعی را در آذربایجان شروع کرد. اراضی خالصه و املاک فئودالها و ملاکین بزرگ وابسته به امپریالیسم و ارتجاع که به نهضت خیانت کرده بودند، بلا عوض بین روستائیان تقسیم گردید. برای کمک به دهقانان و احیای کشاورزی، بانک فلاحت و شرکت ماشین های آبیاری تاسیس شد. قانون کار دمکراتیک تدوین و پیاده شد. اقدامات جدی علیه بیکاری معمول گردید. کارخانه ها تحت نظارت کارگران بکار انداخته شد و کارخانه های تازه تاسیس گردید. شبکه بهداشت همگانی پی ریزی شد. تحت رهبری سازمان های فرقه، مردم خود در کار آبادی و عمران دهات، قصبات و شهرها می کوشیدند.

ما آژیر خطر گسترش هرچه بیشتر فقر، فروپاشی اقتصادی و حتی احتمال یک رویارویی نظامی در صورت تداوم این سیاست ها را به صدا در می آوریم و از همه دلسوزان وطن با هر گرایشی که دارند می خواهیم در یک هم صدایی ملی ایران قبل از آنکه دیگر فرصتی باقی نمانده باشد، خواهان پایان دادن به سیاست خارجی ویرانگر و بلندپروازی هسته ای و برداشتن دست حاکمان ایران از گلوی اقتصاد و زندگی روزمره مردم شوند. ما فرصت دست یازیدن به راه حل های دیپلماتیک را رو به پایان می بینیم.

«کوششهای انجام یافته در سازمان برای راهیابی مشترک برای "دوران گذار"، و در بارهٔ چندوچون فعالیت سازمان، به تفاهمی همهگیر منجر نشد. لذا رویکردهای موجود، با ارج گذاری بر تلاشهای مشترک برای تشکیل حزب و راهیابیهای بعدی، با احترام اکید به تصمیم یکدیگر و موضعشان نسبت به مجموعۀ مسئولیتها و محدودیتهای مصوب کنگرههای پانزدهم تا هژدهم سازمان، بر پايه برداشت خود از روند های طی شده فعالیت سیاسی شان را در تشکل مورد نظر خود پی خواهند گرفت».

تحت رهبری فرقه دمکرات آذربایجان مردم به فعالیت گسترده ای در عرصه آبادانی و عمران روستاها و شهرها دست زدند. اقدامات جدی علیه بیکاری اعمال شد. کارخانجات قدیمی احیاء و توسعه پیدا کرد و کارخانجات و موسسات صنعتی تازه ای احداث گردید. شبکه بهداشت عمومی پی ریزی شد.

فرقه دمکرات آذربایجان نه تنها حمایت از جنبش اعتراضی مردم خوزستان و دیگر مناطق کشورمان را وظیفه خود می داند، بلکه با تاکید بر شعارِ « اتحاد اتحاد » که از طرف مردم فریاد زده می شود، از همه احزاب و نیروهای آزادیخواه و مترقی میهنمان دعوت می کند تا با اتحاد عمل و روش و به شکل مشترک، به مبارزه همگانی مردم علیه سیاست های نامردمی حکومت جمهوری اسلامی ملحق شوند.

غیرمنتظره بودن اعتصابی به این گستردگی و فراگیری برای رژیم، واکنشهایی را از طرف حاکمیت ضدمردمی به دنبال خواهد داشت. شیوه رژیم در این گونه حرکات اعتراضی و مطالباتی بویژه حرکات کارگری ابتدا توسل به ترفندهای فریبکارانه و تفرقهافکنانه، تهدید و تطمیع و در صورت افشا و خنثی شدن این ترفندها، توسل به سرکوب به هر شیوهای بوده است. در این شرایط، هوشیاری رهبران اعتصاب جهت حفظ همبستگی و وحدت کارگران، شناسایی و افشای برنامههای تفرقهافکنانه و وحدتشکنانه عوامل و نهادهای امنیتی رژیم شرط ضروری برای ادامه اعتصاب و تحقق خواستهها و مطالبات برحق کارگران میباشد.

اگرچه در این دوره شماری از گروهها وفعالان اصلاحطلب وارد دام انتخاباتی نشدند و در برخوردی منفی با انتخابات به سمت مردم معترض سمتگیری کردند اما بخشی از آنها با محوریت سیدمحمد خاتمی به رغم بارها رانده شدن از درِ قدرت هر بار و در هر انتخابات باز کوشیدند که از پنجره بازگردند حتما از شکستخوردگان بزرگ ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ محسوب میشوند. تلاش ذلیلانه آنها برای ایجاد شور انتخاباتی مصنوعی در جامعه این حسن را داشت که پایگاه رای واقعی نازل شان در بین مردم روشن شود پایگاهی نه تنها از آراء باطله بلکه حتی از رایهای محسن رضائی نیز کمتر بود.

در طی گرد هم آیی، ترانه - موزیک های متنوعی که ریشه در فرهنگ غنی سرزمین کهنسال ایران دارند، به زبان های فارسی و کردی پخش شدند که با استقبال شرکت کنندگان روبرو شدند. مراسم با شعارها و پلاکاردهای مختلف که منعکس کننده مطالبات اقشار و گروه های مختلف مردم ایران و هم چنین عکس ها و اسامی شریف ترین فرزندان این سرزمین که توسط دژخیمان حاکم به رگبار بسته شده بودند ویا یا در زندان ها به سر می برند، آذین بندی شده بود.

ملت ایران در چندین دوره تجربه شرکت در انتخابات و انتخاب بین بد و بدتر را پشت سر گذاشته و کاملاَ متوجه شده است که اینگونه انتخابات در ساختار معیوب موجود راه به جایی نمیبرد. و اصولاً به موجب آنچه که به صراحت به آن اذعان شده، رئیس جمهور و وزراء در سیستم موجود نقشی نداشته و فقط مجری سیاستهای «نیروهای مافوق پشت پرده» هستند. افزون براین مناظرهها و مواضع اعلام شده توسط کاندیداهای به صحنه آورده شده نیز نشان داد که هیچیک از این داوطلبان صلاحیت لازم برای صیانت از حقوق ملت و دفاع از منافع ملی را ندارند.

تظاهرات اعتراضی "جمهوریخواهان ایران در بلژیک" به انتصابات در ایران
زمان: چهارشنبه ۱۶ ژوئن از ساعت ۱۶:۰۰ تا ۱۷:۳۰
مکان: سفارت جمهوری اسلامی در بروکسل
- به انتصابات جمهوری اسلامی رای نمی دهم!
- نه به انتخابات جعلی و ساختگی در ایران!
- آری به انتخاب آزاد!

بیائیم درکنار یکدیگر وهمراه با اکثریت بزرگ مردمان سرزمینمان، باشرکت درگردهمائی اعتراضی در روز یکشنبه ۱۳ ژوئن ۲۰۲۱ درشهر پاریس، درتحریم فعال این نمایش انتخاباتی «ولی مطلقه فقیه» ومتحدینش شرکت جسته وفریاد گر خواست های مردمانمان درزمینه نه به جمهوری اسلامی، رائ بی رائ، دموکراسی وآزادی، رفع ھرگونە تبعیض بر پایه اعلامیه جهانی حقوق بشر و براساس میثاقھای جھانی مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد باشیم.

حکومت ضدمردمی جمهوری اسلامی بارها نشان داده که مخالف سرسخت و آشتیناپذیر اِعمال ارادۀ مردم، زحمتکشان، و خلقهای ایران بر سرنوشتشان است. منظور رهبر و کارگزاران حکومت از نمایش انتخابات، فقط حضور مردم در پای صندوقهای رأیگیری و استفادهٔ تبلیغاتی از آن بهمنظور نمایش مشروعیت و مقبولیت خود است، نه سهیم کردن مردم در ادارهٔ امور میهن خودشان.

مردم بايد بدانند که هر نوع شرکت در اين رایگيری از جمله رأی سفيد انداختن در صندوقها، به معنای بالا رفتن شمار شرکتکنندگان در اين نمايش انتخاباتی است و اين نيز به سود کودتاگران و دشمنان جامعه باز است. نبايد از نظر دور داشت که هر رای کمتر به نامزدهای دستچينشده شورای نگهبان، يک رای به ضرورت اصلاح و تغيير قانون اساسی و فراهم آوردن پیش زمینههای لازم برای برگزاریِ یک انتخابات آزاد است.

ما بر این باوریم که کارزار مشترک همه نیروها و سازمان ها و احزاب مترقی و آزادیخواه کشورمان در امر تحریم فعال و هدفمند انتخابات پیش رو، می تواند گامی بزرگ و اساسی در راه مبارزۀ سازمان یافتۀ مردم زحمتکش میهنمان برای پیشبرد مبارزه با دیکتاتوری حاکم بر کشورمان باشد. به همین دلیل پیشنهاد حزب توده ایران را که از همه نیروهای سیاسی مترقی و آزادی خواه دعوت به هم فکری برای تحریم مشترک و فعال انتخابات کرده است، پیشنهادی به موقع و هشیارانه می دانیم. ما از همۀ نیروهای نامبرده شده دعوت می کنیم که به این پیشنهاد پاسخ مثبت دهند.

جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که بدون تحقق شرایط فوق، شرکت در انتخابات جز مهر تایید زدن بر انتخاباتی نا صحیح و فریبکارانه که از اساس از شرایط انتخابات سالم و آزاد به دور است، نتیجه دیگری ندارد و لذا اعضاء و هواداران جبهه ملی ایران در انتخاباتی این چنین ، که به وضوح از موازین انتخابات واقعی به دور است شرکت نخواهند نمود. ما از انتخاب بین بد و بد تر عبور کرده ایم و خواهان انتخاب خوب و خوب ترین ها برای میهنمان می باشیم.

در این میان حکومت سعی دارد چون گذشته به منظور مشروعیت بخشیدن به موجودیت خود در محافل جهانی و با دست یازیدن به ترفندهای عوام فریبانه، مردم را به پای صندوق های رای بکشاند .” انتخاباتی” که تمامی داوطلبان ریاست جمهوری از صافی شورای نگهبان و “رهبری” میگذرند. همچنین اصل استصوابی که توسط شورای نگهبان اعمال میشود، راه را برای هرگونه تایید صلاحیت دیگر داوطلبان غیر خودی سد کرده است. در حالی که طبق اصول مندرج در قانون اساسی رژیم، همه اختیارات در دست ولی فقیه می باشد و رئیس جمهور قدرت محدودی دارد و باید مطیع ولایت فقیه باشد.

برخلاف گذشته این بار حکومت اصرار چندانی به برگزاری انتخاباتی «پرشکوه» ندارد و بیشتر در پی ان است که فرد مورد نظر خود را بی دردسر بر صندلی ریاست جمهوری بنشاند. عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، روز سهشنبه ۲۸ اردیبهشت در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت «مشارکت احتمالی پایین در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هیچ مشکل حقوقی ایجاد نخواهد کرد و اعتبار و مشروعیت آن همچنان پابرجاست.» از هم اکنون بر همه روشن است که رئیس جمهور بعدی چه کسی است، فردی معینی تعیین شده است و وی نیز پس ازاین نمایش انتخاباتی فرمایشی بر صندلی ریاست جمهوری خواهد نشست.

در شرایطی که ایران به دلیل وجود حاکمیت ضد دمکراتیک و تبعیضگرای حاکم ، عاری از کلیه آزادیهای دمکراتیک است و مشارکت آزاد و مستقل مردمان این سرزمین در تعیین سرنوشت مشترکشان جائی ندارد؛ و عملا جمهوریت مردم از معنا تهی شده، انتخابات چیزی جز معرکه گیری قدرتمندان حاکم نمیتواند باشد.

تورکمن ها تنها قربانیان ساختار قدرت حاکم و قوانین آن نیستند. اکثریت ایرانیان کمتر و بیشتر دچار محرومیت های سیاسی ، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گشته اند. وقتی که منابع ملی کشور به انحصار اقلیت حاکم درآید و ثروت های ملی به شکل میلیاردی مورد چپاول و غارت قرارگیرد و کلیه قوانین در جهت قانونیت بخشیدن به آن دزدی ها باشند برای اکثریت جامعه چیزی باقی نمی ماند. در کشور ما صاحبان قدرت از جمله ولی فقیه و شورای نگهبان، فرماندهان سپاه، دست اندرکاران قوه قضائیه و نمایندگان مجلس همواره فرا و ورای قانون قرار دارند، آن ها تابع قانون نبوده و نیستند، بلکه قانون وابسته به اراده و نیز تابع تعابیر شخصی آن ها است.

شرکت در انتخاباتی که حتی مصلحت افراد به نامزد شدن را «ولی فقیه» تشخیص میدهد نه تنها گشایشی را در سپهر سیاسی کشور نخواهد داشت، بلکه عاملی برای ممانعت از رشد و گسترش حرکات اعتراضی جاری در کشور، جلوگیری از خیابانی شدن مبارزات و تخریب فرایند سازمان یافتگی و تشکلیابی کارگران، زحمتکشان و دیگر اقشار جامعه میباشد. شرکت در انتخابات و تشویق مردم به حضور در پای صندوقهای رای در چارچوب مبانی نظام ولایتفقیهی یاریرساندن به این نظام در تحقق اهداف ضدمردمی و ضربه زدن به دستاوردهای سالهای اخیر کارگران و زحمتکشان شهری و روستایی کشور است.