تجربه به ما می آموزد که هرگاه هدف، نه استقلال و آزادی و محترم شمردن حقوق انسانها بلکه کسب قدرت و حفظ آن به هر وسیله باشد، لاجرم، فساد، خشونت کور، نقض حقوق و کرامت انسانی و اشاعه خرافه و تقدیس جهل (خواه دینی و یا مرامی) سکه رایج می گردد.
بنا بر آموزه قرآنی، جان انسانها، ورای دین ومرام، قومیت و جنسیت محترم است (هر کس نفسی را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته، و هر کس نفسی را حیات بخشد (از مرگ نجات دهد) مثل آن است که همه مردم را حیات بخشیده) و انسان از کرامت برخوردار است.
در نظامهای استبدادی با تمایلات تمامیت خواهی، که حفظ نظام در اولویت است اعمال خشونت و کیش شخصیت روش میشوند، لاجرم کار مستبد به جایی می رسد که دم از نمایندگی خدا و دیرتر، خدایی خواهد زد، فرعونیت در قرآن به جز این تمایل نیست.
از آنجا که در ایران، هدف حاکمین رژیم ولایت مطلقه فقیه (که خود، ام الفساد است) حفظ قدرت و اعمال آن برای بقا است، شاهد رشد روزافزون فساد و خشونت، نقض حقوق و کرامت انسان و نیز اشاعه خرافه و تقدیس جهل هستیم. از سویی همراه با گسترش فساد، شاهد افزایش اعمال خشونت بار از جمله رشد آمار اعدامها هستیم. به طور کلی، ازآنجا که حکم اعدام مجازاتی جبران ناپذیر است باید لغو شود و ما خواستار لغو این مجازات هستیم.
باید پرسید، با توجه به اینکه قوه قضائیه درایران مستقل نیست بلکه به مثابه ابزار سرکوب در خدمت استبداد مطلقه عمل می کند این اعدامها وگرفتن جان انسانها مصداق جنایت علیه بشریت نیست؟
از سوی دیگر، آقای خامنه ای که حتی بنا بر قوانین خود نظام جمهوری اسلامی تمامی شرایط لازم برای رهبری را نداشت و تنها با جعل قول و نامه از سوی آقای خمینی توسط رفسنجانی و احمد خمینی به مقام ولایت مطلقه برگزیده شد در استکبار کامل، دم از دریافت وحی زد و جاری شدن سخن خداوند از زبان خویش را اظهار نمود. چه بسا دیر نخواهد بود که دم از خدایی نیز بزند.
حال باید ازآقایان مراجع وعلما، آنانکه دغدغه دین دارند ونه هوای نفس وسر سپردگی به قدرت فرعونی، پرسید که آیا ولایت مطلقه با اختیاراتی که خداوند به پیامبر و ائمه نداد وهن دردین نیست؟ این اقدام آقای خامنه ای مصداق ادعای پیغمبری نیست؟ همانطور که آقای منتظری گفت ولایت مطلقه مصداق بارز شرک نیست؟ سکوت شما در مقابل بی اعتبار کردن دین از چه روست؟
به قتل رسیدن جمعی از هموطنان ما، از کودک و نوجوان، جوان و پیر، درعملیاتی تروریستی در کرمان باری دیگر شهادتی براین امر واقع مستمر تاریخی است که تقدیس جهل و تعصب مرگ آفرین است. مجامع اسلامی ایرانیان این ضایعه را به هموطنان عزیز تسلیت می گویند.
اما در طرف دیگر ماجرا، بخشی از مخالفین رژیم جمهوری اسلامی نیز که کسب قدرت را هدف قرارداده اند نمیتوانند به غیر از همان شیوه زور گویان را رویه کنند:
دسته ای تحت عنوان دین و تبعیت از " خلیفه مسلمین" در بیعت با او ریختن خون هر آنکس که با مرام آنها همصدا نیست را مباح می دانند و دست به ترور کور و قتل می زنند که نمونه هایی از آن را در عملیات تروریستی در بلوچستان و کرمان، کابل و عراق شاهدیم. دسته ای نیز که مخالفت با نظام ولایت مطلقه فقیه را نه بر اساس حقوق، بلکه صرفا جایگزینی قدرت می دانند کشته شدن انسانها در پی این گونه عملیات را خواه دردرون مرزخواه در برون مرز، در حرکتی بیشرمانه به " فال نیک" گرفته و بر جنازه آنها پایکوبی می کنند و رسانه های وابسته به بیگانگان، در تبلیغاتی وقیحانه، این عمل خلاف انسانیت آنها را به مردم ایران که از استبداد حاکم به تنگ آمده اند نسبت می دهند.
نظام استبدادی حاکم بر ایران و خشونت ناشی از استبداد آن، با حیات ملی ایران در تضاد است و هر روز ادامه آن، خطر را افزایش می دهد. تنها راه برون رفت از این مهلکه استقرار نظام جمهوری به معنای واقعی کلمه می باشد که در آن دین و مرام از دولت جدا و ضامن استقلال و آزادی، برخورداری ایرانیان از حقوق انسانی خود، حقوق شهروندی و حقوق ملی و نیز حقوق طبیعت ایران باشد. گذاراز نظام جمهوری اسلامی و تغییر، نه با مراجعه به قدرتهای سلطه گر و عوامل آنها، بلکه تنها به دست توانای مردم ایران با جنبش عمومی خشونت زدا، و محدود و کوچک نمودن دایره عمل حاکمیت ممکن است. عدم شرکت در انتخابات و تحریم آن از سوی عموم مردم، مبارزه مدنی و از جمله این اقدامات است.
مجامع اسلامی ایرانیان
۱۹ دی ۱۴۰۲ برابر با ۹ ژانویه ۲۰۲۴
افزودن دیدگاه جدید