رفتن به محتوای اصلی

همبستگی کارگران، معلمان و دانشجویان؛ سرگیجه‌های نیروهای امنیتی رژیم

همبستگی کارگران، معلمان و دانشجویان؛ سرگیجه‌های نیروهای امنیتی رژیم

در هفته گذشته شاهد بودیم که رژیم جمهوری اسلامی ایران براثر فشار مطالبات کارگران فولاد اهواز، تشکل‌های کارگری، فعالان مدنی، رسانه‌های اجتماعی و... ناگزیر به آزادی دو تن از رهبران کارگران فولاد اهواز به نامهای کریم سیاحی و طارق خلفی شد. وزارت اطلاعات رژیم، بلافاصله با سناریویی از پیش طراحی‌شده که اساس آن بر جنگ نرم و دستگیری فعالان سندیکایی متمرکز بود، نمایشی تلویزیونی بر اساس خیمه‌شب‌بازی‌های دهه ۶۰ را در سیمای ضد ملی جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت، مدیران این پروژه تصور می‌کردند که با این نمایش نخ نمای وزارت اطلاعات که از بازجویی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان تهیه‌شده بود، می‌توانند افکار عمومی را برای یورشی به‌مراتب بزرگ‌تر در سراسر کشور علیه تشکل‌های مستقل سندیکایی و دیگر اشکال آن به اجرا گذارند. اما در کمال ناباوری دیدند که دیگر چنین سناریوهایی که بیشتر در دهه ۶۰ کاربرد داشت، بیش از هر زمان دیگر ناکارآمد و بی‌اثر شده است.

آن‌ها غافل از آن بودند، که دیگر رژیم سرکوب گر جمهوری اسلامی ایران، نه مشروعیت دارد و نه مردم آن‌قدر ناآگاه هستند که طراحان امنیتی و متخصصان جنگ نرم رژیم بتوانند، آن‌ها را فریب و با تکیه‌بر قدرت رسانه‌های دولتی بار دیگر جنایاتشان را مانند دهه ۶۰ توجیه و تکرار کنند.

مدیران امنیتی در بخش ضد کارگری وزارت اطلاعات رژیم، تشخیص ندادند که سال ۹۷ دهه ۶۰ نیست که حمام خون به راه بیندازند و مردم از جنایات آن‌ها مطلع نشوند. رئیس بخش ضد کارگری وزارت اطلاعات حتی از تجربه حمله ایادی محجوب با تیغ موکت بری و کلت کمری به اعضای سندیکای شرکت واحد در زمان دولت خاتمی، درس نگرفته است، هرچند که قبل از این حرکت ناشیانه محجوب و اعضای شورای مرکزی خانه کارگر در حمله به دفتر سندیکای شرکت واحد، یکی از اعضای مرکزی این تشکل در جلسه شورا، هشدار داده بود که نمی‌توانیم فاجعه را جمع کنیم و چنین کاری نتیجه‌اش بر ضد خود خانه کارگر تمام خواهد شد.

مدیران سیاسی و امنیتی دولت روحانی ناتوان از ارائه تحلیل درست و انتخاب برخورد صحیح با مطالبه به‌حق کارگران هستند، آن‌ها چشم‌بسته مدافع منافع مافیای حاکم در جمهوری اسلامی ایران بوده و نمی‌توانند بفهمند که امروز رسانه‌های اجتماعی آن‌قدر قدرت دارند که رسانه‌های جمعی حکومتی را که حتی مشروعیت خود را نیز در نزد افکار عمومی ازدست‌داده‌اند، به‌راحتی از بطن جامعه به چالش می‌کشند و با توجه به همه شاخصه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر کشور، هیچ شانسی برای پیروزی با تکیه‌بر سرکوب بیشتر مردم،توسط نیروهای سرکوب گر رژیم وجود ندارد.

امروز هر سرکوبی از طرف رژیم، رشد و ارتقاء اتحاد ملی علیه نظام سرمایه سالار مافیایی حاکم بر ایران را رقم می‌زند، هر سرکوبی از سوی نهادهای امنیتی، انگیزه کار و فعالیت هرچه بیشتر را برای فعالان کارگری، مدنی و سیاسی در داخل و خارج کشور تشدید می‌کند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران که تاروپودش را فساد فراگرفته، ناتوان از پاسخ‌گویی و اصلاح شرایط موجود است، زمان به نفع این رژیم نیست و هرروز که می‌گذرد وزن مخالفان در برخورد با حکومت بیشتر از قبل می‌شود. دقیقاً به همین خاطر است که دیگر سیاست سرکوب رژیم پاسخ نمی‌دهد.

قدرت و ریشه اعتراض‌ها در نابسامانی‌های سیستم و نظام حکومتی نهفته است، فقط در رابطه با دستگیری دوباره اسماعیل بخشی و سپیده قلیان موجی از اعتراض از سوی تشکل‌های کارگری و مدنی، احزاب، فعالان مدنی، وکلای مستقل، رسانه‌های اجتماعی و ... در کوتاه‌ترین زمان ممکن به وقوع پیوست و سراسر فضای مجازی و تجمع‌های مردمی را مطالبه آزادی این دو تن پوشش داد.

چنین واکنشی در بستر اتحاد مردمی علیه رژیم حکایت از شکست کامل پروژه سناریوسازی و شو های خیمه‌شب‌بازی وزارت اطلاعات دارد.

هرچند رژیم جمهوری اسلامی بعد از اعتراض‌های مردمی در دی ۱۳۹۶ سعی خود را بر سرکوب هر چه بیشتر استوار کرده و در هفته گذشته هم با ممانعت از آزادی بهنام ابراهیم‌زاده از زندان، صدور احکام زندان برای سه عضو کانون نویسندگان ایران، دستگیری و به کار بردن خشونت همراه با استفاده از دستبند توسط نیروی انتظامی و امنیتی علیه کارگران اخراجی گردآمده در برابر منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس، دستگیری چند تن از اعضای تحریریه گام و ... بر سیاست سرکوب خود پای می‌فشارد، ولی در تحلیل نهایی چنین رویه‌ای به‌غیراز این‌که شکاف حاکمیت با مردم را بیشتر و زمینه رادیکال شدن اعتراض‌ها را خصوصاً در سال آینده که شرایط اقتصادی به‌مراتب بدتر از امروز می‌شود تشدید کند، دست آوردی برای حاکمیت اسلامی ایران نخواهد داشت.

امروز ماهیت اعتراض علیه سیاست‌های سرکوب گر رژیم در بطن جامعه تثبیت‌شده و ادامه چنین شرایطی بی‌تردید رژیم را به عقب‌نشینی‌های بیشتری سوق خواهد داد.

اگر در داخل کشور شکل درست مبارزه کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و ... بر اساس همبستگی و حمایت شکل‌گرفته است، در خارج از کشور جا دارد فعالان کارگری و مدنی تلاش کنند تا با رایزنی با سندیکاهای جهانی شرایط عضویت افتخاری تشکل‌های مستقلی که در داخل کشور فعالیت می‌کنند را به وجود آورند، تا عملاً زمینه حمایت جهانی هر چه بیشتر از فعالان سندیکایی، معلمان و دانشجویان به عرصه ظهور برسد.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید