رفتن به محتوای اصلی

انقلاب

انقلاب

(۲)
پیرامون جنبش انقلابی بزرگ ایران سخن‌ها بسیار است که باید نوشت. اما به‌نظرم باید تا آن‌جا که می‌شود بی شتابزدگی و پخته و اندیشیده نوشت. اما گاهی مسائلی فوریت پیدا می کنند که آن‌گاه، گرچه کوتاه، زود باید گفت.

در آغاز باید از خواهران و برادران ما در ترکیه و سوریه ویاد کنیم که گرفتار زلزله بسیار شدیدی شده ، مردم زیادی هنوز در زیر آوارها، زنده و چشم به بیرون در سرمای کشنده زیر صفر گیر افتاده‌اند . خوشبختانه جهان برای کمک به حرکت درآمده. دریغا که در این‌جا نیز سیاست ضد‌انسانی حکومت ترکیه و برخی ابرقدرت‌های غرب سبب شده‌اند که به مردم زلزله زده سوریه به‌ویژه در مناطق زیر اشغال حکومت اردوغان کمک نرسد، و این بدتر از خود زلزله است این‌جانب چنین رفتار ضد انسانی را به‌شدت محکوم می‌کنم .
 

اما انقلاب:
این روزها در خارج کشور برخی شعار‌های فکر ناشده از سوی برخی از ایرانیان و در بسیاری موارد با تبلیغات موذیانه و ضد ایرانی رادیو - تلویزیون های فارسی‌گوی لندن سر داده می‌شود .

تاریخ گواه است که مردم ایران در مبارزات سیاسی، همیشه مخالف "درخواست کمک از حکومت‌های خارجی" بوده‌اند.

پس از گشودن تهران به‌دست مشروطه خواهان و آمدن نیروها‌ی سردار و سالار ملی، ستارخان و باقر خان، به تهران ، آ ن‌گاه که کار بر ستارخان سخت شد به او گفتند برای حفظ جانت به فلان سفارت رو و بست بنشینن و...؛ او پاسخ داد هرگز! من می‌خواهم که حکومت‌های بزرگ عالم زیر پرچم ایران درآیند و نه این‌که من

در دوران جنگ اول جهانی پس از به قدرت رسیدن بلشویک‌ها در‌روسیه و  در‌ شرایطی که جنبش ملی جنگلی‌ها در گیلان دچار سختی‌های بزرگی بود، ژنرال انگلیسی، آیرون ساید به میرزا کوچک پیشنهاد می‌کند تا به کمک آن‌ها نیروهایش را به تهران برده و حکومت را به‌دست گیرد. میرزا به‌تندی پاسخ رد داد و گفت: که ما برای رهایی مردم ما از سلطه شما و دیگر قدرت‌های خارجی می‌جنگیم

آیرون ساید سپس با گروه برپا دارنده کودتای ۱۲۹۹تماس گرفت و

به گفته نزدیکان قهرمان ملی افغانستان، احمد شاه مسعود، به‌درخواست آمریکایی‌ها، او در تاجیکستان با نمایندگان آنان ملاقات کرد، آمریکایی‌ها پیشنهاد دادند که سربازان خود را به افغانستان فرستاده به احمدشاه کمک کنند تا طالبان را شکست دهد. احمدشاه پاسخ داد: هرگز اجازه نمی دهد که پای هیچ سرباز خارجی به افغانستان کشیده شود. او دو روز بعد ترور شد، (انگلستان و امریکا ومی گویند به‌دست "القاعده") و دو روز بعد بوش به افغانستان لشگر کشید.

اینها درس‌هایی از تاریخ است برای پند گرفتن.

ایرانیانی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی و در راه انقلاب کنونی ایران مبارزه می‌کنند در مورد مسائل سیاست خارجی که جنبه استراتژیک دارند، درست است که خود انگیخته شعار ندهند.
در کمال فروتنی اینجانب، کوچک مردم انقلابی ایران، مخالف هرنوع کمک خواستن از حکومت‌های خارجی هستم. مردم ما، ایرانیان، خود بسیار نیرومند هستند و از پس این حکومت برخواهند آمد هم چنان‌که از پس چنگیز و تیمور (و اسلاف خامنه‌ای و بیت او ) برآمدند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از آغاز با هدف سرکوب مسلحانه مخالفان حکومت خمینی برپا شد، سرکردگان آن در جنگ با عراق آگاهانه و با تصمیم از پیش گرفته شده جوانان میهن پرست ایران را، انبوه! انبوه! بیدفاع! بسوی آتش ارتش تجاوزگر صدام هول دادند. شماری از سرکردگان سپاه در جنگ گریختند و از این نظر نیز خائن به ایران می باشند. سپاه نه تنها علیه مردم ایران بلکه علیه مردم برخی کشورهای دیگر نیز تروریست است، سپاه مردم را در زندان‌های مخوف خود وحشیانه شکنجه می کند و بسیاری را زیر شکنجه کشته و یا "خودکشی" می کند، مردمی را که از دست ولایت فقیه و سپاه به جان آمده با دست خالی به خیابان‌ها می‌آیند به‌طور انبوه به گلوله می بندد، جنازه‌های جوانان میهن پرست را می‌دزدد و خانواده‌های آنان را از گریه کردن و مراسم گرفتن، به‌زور باز می دارد. شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد سپاه در خیابان‌ها دختران معترض را شناسایی کرده می دزدد، تجاوز می‌کند و سپس با صحنه سازی آنان را از بلندی به پایین پرت می‌کند (خودکشی!؟). سرنخ بزرگ‌ترین فسادها در میهن ما به سپاه برمی‌گردد و...؛ بهترین رفقای ماجوانمردانه و با دست خالی، در نبرد با این "سپاه " اسیر شده و به ناجوانمردانه‌ترین وضعی شکنجه و قتل عام شدند. بدیهی است که سپاه تروریست و بیشتر از آن، سپاه جنایتکار علیه بشریت است.

ولی من با "درخواست از حکومت‌های خارجی" برای در "لیست..." قرار دادن سپاه ومخالفم. زیرا این حکومت‌ها بر پایه منافع و نقشه های خود که تصمیم می‌گیرند و

جانم فدای انقلاب ایران، کرد و کارهای اتمی جمهوری اسلامی خطر نابودی مردم ایران و ایران را دربر دارد. "برجام" برای مهار فعالیت‌های ضد ایرانی، اتمی، جمهوری اسلامی است. من با شعارهای علیه "برجام" و علیه "مذاکرات برجام" مخالف هستم. نفی برجام خطر جنگ و جنگ اتمی علیه مردم ایران و میهن ما ایران را در بر دارد. انگلستان در جهان جنگ افروزی می کند، حکومت‌ها ی عربستان و اسرائیل همواره دشمن برجام بوده اند. بنگاه‌های خبرپراکنی انگلیس و عربستان، به‌زبان فارسی، (مستقر در لندن) مرتب علیه برجام تبلیغ و تحریک می کنند.

انقلاب مردم ما دیر یا زود پیروز خواهد شد. بازگشتی برای جمهوری اسلامی نیست. ما حتما انتخابات آزادی در پیش خواهیم داشت. اما من مخالف منوط کردن انتخابات در ایران آزاد به نظارت خارجی ولو سازمان ملل هستم (البته همه می‌توانند حضور داشته و آزادانه مشاهده نمایند). ما وکلا و حقوقدان‌های آزاده بسیاری داریم که در این سال‌ها با مبارزات شجاعانه خود در برابر جمهوری اسلامی، در مقیاس جهانی نمونه می باشند. آنان بیش از هر فرستاده یک ارگان خارجی صلاحیت نظارت و وارسی داشته رای آنان سلامت انتخابات را تعیین می‌کند.

۴۳ سال مبارزات سختشجاعانه که در تاریخ انقلابات جهان بی نظیر است، شمار بزرگی از رهبران شایسته را در درون ایران پرورده است.

رهبری انقلاب ما قطعا، بی برو برگرد در داخل کشور است (و این است خط قرمز!). ما هم‌چنین بسیاری از زنان و مردان ایرانی تبعیدی در خارج کشور داریم که آتش مبارزه علیه جمهوری اسلامی (برای سرنگونی آن و یا برای فشار بر آن و...) را همواره برافروخته داشته‌اند و انباشتی از تجربیات گران‌قدر و کم نظیر می باشند. اینان می‌توانند و باید بکوشند در همکاری با هم (دمکرات و غیر وابسته بودن به حکومت‌های خارجی (و ارگان‌ها و نهاد های سیاسی ساخته آنان) شرط‌های پایه‌ای استرهبران داخل را پشتیبانی و همراهی کنند.
سخنم را همین‌جا پایان می‌دهم.

ژن ژیان ئازادی
علی جلال ۰۸/۰۲/۲۰۳ 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید