رفتن به محتوای اصلی

اکتبر 2021

پیام تسلیت گروهی از فعالان سیاسی و مدنی به مناسبت درگذشت ابوالحسن بنی صدر

زنده یاد بنی صدر عمری را قبل و بعد از انقلاب در مبارزه با استبداد داخلی، استیلای خارجی و ارتجاع و استبداد مذهبی سپری کرد. بنی صدر در طول حيات سياسی اش توانست برخی اشتباهات و اشتباه محاسباتش را اصلاح کند و یادگار نیکی از خویش در تاریخ ملی ایران برجای گذارد.

به‌مناسبت درگذشت ابوالحسن بنی صدر به پاس ایستادگی او در برابر استبداد!

هیئت سیاسی - اجرائی حزب چپ ایران
ابوالحسن بنی صدر با ایستادگی در برابر روحانیون حکومتی و عدم تمکین از شخص خمینی ولی فقیه، زیستن در آزادی را بر ماندن در قدرت و همراهی و همگامی با مستبدان و قدرت طلبان ترجیح داد و در برابر آن‌ها سرفرود نیاورد. اگرچه جهان را با باورهای مذهبی خود تعبیر و تفسیر می‌کرد، اما بر ارزش‌هایی نیز پای می‌فشرد که فراتر از عرصه‌ی تنگ ایدئولوژی استبداد مذهبی حاکم قرار داشتند. بنی صدر انسانی وطن‌دوست و معتقد به آزادی و استقلال کشور بود. در طول عمر خود مصدق را الگوی خود می‌دانست و هیچ مصلحتی را فراتر از مصالح ملی ایران قرار نداد.

لولا: بولسونارو نمی خواهد قدرت را ترک کند، اما خلق برزیل تصمیم دیگری خواهد گرفت!

من می توانستم برزیل را ترک کنم و به سفارت خارجی پناه ببرم. من ترجیح دادم تسلیم شوم تا نشان دهم که سرجیو مورو [قاضی سابق مبارزه با فساد که او را محکوم کرد و خودش به تازگی توسط دادگاه عالی حکم محکومیت "جانبدارانه بودن" گرفته شده است) یک شیاد است. من در اولین ملاقات رو در رو به او گفتم: "شما محکوم به محکومیت من هستید، زیرا دروغ بسیار بزرگ‌تر از واقعیت رفته است. راه دیگری نداری. " مورو و دادستانش برای حمایت گرفتن از رسانه ها به دفاتر همه آنها مراجعه کرده اند.

ایستاده بر آرمان استقلال و آزادی

عباد عموزاد
دکتر بنی صدر استقلال‌ ها و آزادی‌ هایی که هر انسان از آنها برخوردار است را معیار تغییر ساخت و سازمان بنیادهای جامعه می شمارد. برای مثال، استقلال و آزادی انسان را در انتخاب اندیشه راهنما، آزادی انتخاب دین و مرام می‌‌ خوانند. غافل از این‌که انسان در بند روابط مسلط – زیر‌سلطه، استقلال، بنا براین، آزادی گزینش دین و مرام را نمی‌یابد. آزادی چنین انسانی بخاطر نداشتن استقلال، صوری است.

پيام حزب چپ ايران (فدائيان خلق) به مناسبت هشتادمين سالگرد بنيان گذاری حزب توده ايران

هیئت سیاسی - اجرائی حزب چپ ایران
دهه ۲۰ دوره بالندگی حزب توده ايران بود. متاسفانه با کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ و سرکوب بی سابقه حزب، اين دوره بپايان رسيد و حزب وارد دوره افول حيات خود تا سال ۱۳۵۷ گرديد. اما بار ديگر حزب با انقلاب بهمن فعالانه وارد صحنه سياسی کشور شد، حوزه های حزبی را در سراسر ايران راه انداخت، ادبيات مارکسيستی را به صورت گسترده نشر داد و در روندهای سياسی کشور نقش موثر ايفا نمود. حزب در طول چهار سال فعاليت علنی بطور شتابناک گسترش پيدا کرد.

زنی بنام ماخان، ودخترکی که در هجدهمین بهار زندگیش سنگسار شد!

ابوالفضل محققی
دخترک بی‌خبر از آنچه که می گذشت کنار حوض نشسته بود. به ماهی‌های سرخی که در چهار دیواری حوض با بی‌قراری می چرخیدند خیره شده بود. هراز چندی سری بیضی شکل از آب بیرون می آمد. دهانی کوچک مانند دهانه بادکنک چند بار باز و بسته می شد. هوا را به درون می کشد و باز حرکت بی‌قرار خود را در طول و عرض حوض ادامه می داد.

بی تفاوت نگذریم!

ابوالفضل محققی
جامعه خشن، مرد سالار، متعصب، بی تفاوت شده، گرفتار درسختی معیشت برای نهادن یک تکه نان بر سر سفره ای که هر روز کوچکتر می شود. جامعه گرفتاردر هزار درد روحی وروانی ناشی از فضای موجود اجتماعی که مانند لابیرنتی او را در دهلیز های بی انتها و سرگیجه آورحکومت ساخته سرگردان نموده و مانند اسب عصاری دور خود می چرخد. جامعه تاریخنا عادت کرده بخشونت که برای دیدن زجر کشیدن ودست پا زدن یک اعدامی از صبح الطلوع صف می کشد و به آسودگی براین تراژدی که در اصل تراژدی بر دار رفتن خود اوست با لدت می نگرد قادر به دیدن این فجایع واعتراض اجتماعی نیست!

پیمان نسل ها

س. خرم
بستیم در، گرفتیم بازوی یکدیگر
سر مست از پیمان سه نسل
زدیم گام سوی وعده گاه
پیوستیم به لشکر نسلها
که بگوییم به اربابان گزمه ها
کارد رسیده به استخوان
اورده آیم هر آنچه داریم، به میدان

مردم گرسنە اگر طغیان نکنند چە کنند!

صادق کار
مگر کسی در حکومت و در اپزوسیون بود کە ظهور ناگهانی و غافلگیرانە جنبش ٨٨، دی ٩٦ و خیزش آبان ٩٨ را در مقاطعی کە رخ دادند پیشبینی کند؟همە اینها یکی بعد از دیگری و دومی و سومی رادیکالتر از اولی اتفاق افتاد. خیزش یا انقلاب بعدی هم با وجود این حکومت فاسد و جنایتکار محتملتر از آن ایام است و با مطالباتی رادیکالتر از سە جنبش و خیزش قبلی از راە خواهد رسید . در چنین اوضاعی اگر مردم طغیان نکنند، چە کار ناکردە دیگری ماندە کە باید بکنند!