یادداشت رفیق بهروز خلیق تابلوی تمام عیاری از تناقض هایی است که خود مدعی متناقض خواندن سند ۷ امضای اعضای حزب چپ ایران است.
در یادداشت ایشان شمایی از استدلال های سراسر عجولانه به چشم می خورد که در زیر به صورت مشخص به آنها اشاره می کنم.
-
ایشان موضوع سرنگونی را با کم و کیفی مطلق معرفی می کند و به صورت کلی نتیجه می گیرد.
-
چنین کیفیتی از تحلیل در رابطه با یک سند سیاسی مسلما نویسنده را به خطا می برد و در نتیجه مخاطبان را با آدرسی غلط سرگردان می کند.
برای مثال:
رفیق بهروز عزیز مدعی است:" سرنگونطلبان برای تأمین زندگی امروز مردم مبارزه نمیکنند... بلکه آن را به فردای جمهوری اسلامی موکول میکنند".
تناقض اول از تحلیل ایشان ناشی می شود که: او کل جریان و همه ی سرنگون طلبان رژیم اسلامی در ایران را یک دست و با نگاهی منفی معرفی می کند، در حالی که رفقای ارائه کننده سند ۷ امضا که بهروز خلیق آن را نقد کرده است، دقیقا بر خلاف ادعای ایشان در سند خود به مطالبات و مبارزه ی هر روزه ی جنبش های مدنی، زنان، کارگران، معلمان و ... پرداخته اند.
این متن بهروز خلیق:" سند ۷ امضا به درستی برای زندگی امروز و تامين مطالبات و حقوق گروه های مختلف اجتماعی از جمله کارگران، زنان، تهیدستان، معلمان، بازنشستگان و ......اهميت قائل است و از مطالبات و سازمان يابی آن ها دفاع می کند".
به این معنی است که او خود اعتراف می کند که: تمام جریان ها و نیروهای سرنگون طلب عموما بی اعتنا به مطالبات جنبش های مدنی، صنفی و سیاسی به عنوان یک راه کار سیاسی مشخص برای سرنگونی رژیم نیستند.
بنابراین ادعای اول ایشان کلی و نادرست است..
تناقض دیگر:
در بخشهایی از متن او از ابهام و اختلاف نظر میان امضاکنندگان سند (مثلاً درباره فدرالیسم یا سرنگونی) انتقاد میکند، اما:
تناقض دیگری که در متن ایشان وجود دارد عبارت است از تناقض در نقد و تنوع برداشت ها، در حالی که نویسنده ادعای دفاع از باز بودن مباحث را دارد.
برای کسی که به دمکراسی و فضای باز سیاسی اعتقاد دارد پر واضح است که مشارکت و ارائه ی سند با وجود مواضع مختلف نقطه ی قدرت است نه نقطه ی ضعف آن.
در حالی که بهروز عزیز این تنوع فکری را تنها بهعنوان "تناقض" میبیند...
تردیدی نیست در واقع، تناقض در برداشتها الزاماً تناقض در سند سیاسی ارائه شده نیست.
بخش دیگر تناقض های یادداشت ارائه شده توسط رفیق بهروز خلیق شتابزدگی در قضاوت در رابطه با حذف مفهوم عقب نشاندن حکومت است.
او در بخش چهارم نقد خود به سند ۷ امضا مینویسد: در سند ۷ امضا از آوردن چنین سیاستی (عقبنشاندن حکومت) خودداری شدهاست.
واقعیت چنین است که وقتی مفهومی عیناً با همان واژه نیامده، بهمعنای حذف یا نفی آن نیست.
بهروز در ادامه مینویسد که سند از خواستهایی مانند آزادی زندانیان سیاسی و لغو اعدام دفاع میکند—که خود دقیقا بازگو کننده ی همان اعتقاد به عقب نشاندن حکومت است.
پس نقد خلیق به «حذف» آن سیاست، بیشتر بر پایه واژههاست، نه محتوا.
این یک شتابزدگی در قضاوت نوشتاری است، که از طرف ایشان ارایه شده است..
اما تناقض دیگری که در یادداشت بهروز خلیق شاهدش هستیم تردید در نسبت دادن دیدگاههای افراد به کل سند است.
به عبارتی نویسنده در چند جا تاکید کرده است که:
"در جلسههای مختلف و نوشتهها چنین گفته شده"، اما ... و در آخر نتیجه ی دلخواه خود را می گیرد.
بهروز عزیز اگر این گفتههایی را که به آن اشاره می کنید در سند نیامدهاند، پس نمیتوان آنها را تناقض در سند دانست، بلکه باید بهعنوان تفاوت نظر شخصی امضا کنندگان تلقی کرد.
دقیقا در نوشته ی شما این تفاوت نظر بین سند رسمی و اظهارات فردی مخدوش شده است.
واقعیت این است که:
سند هفت امضا با سیاست برخوردی شفاف دارد، از گرد کردن مفاهیم خودداری کرده، سیاست یک بام و دو هوا یا عامیانهتر اگر بگوییم سیاست شتر گاو پلنگ را که سال هاست همه را سرگردان کرده دوری جسته.
سند ۷ امضا مشخصا همسو با جنبش انقلابی مردم ایران در راستای زن زندگی آزادی است.
این سند معتقد به اتحاد گستردهی نیروهای چپ و نیروهای جمهوری خواه است.
این سند شخصیت و جایگاه واقعی حزب را در جنبش به تصویر کشیده است و خود را تا حد جریان های محدود چند نفره ی ... پایین نیاورده است.
رفیق بهروز خلیق شما بهتر از همه می دانید که تفکر حاکمی در بین بخشی از حزب و همچنین از گذشته در جنبش ما وجود دارد که دهها سال است که با سیاست های گرد کردن مسائل و یا یک بام و دو هوا تحلیل کردن موضوع های سیاسی از گفت و گوی مشخص در رابطه با تکلیف ما با جنبش شانه خالی کرده است، شما بگویید تکلیف ما با حکومت چیست؟
رژیم اسلامی مستقر در ایران به عنوان بزرگترین مشکل گذار است، شما لطفا پاسخ دهید با این حکومت چگونه برخورد خواهید کرد؟
با این حکومت چه خواهید کرد؟
دهها سال است که سیاست گرد کردن مسائل را امتحان کردهایم، اکنون برای دو سال هم که شده فکر دیگری را انتخاب کنیم، اگر ثمر بهتری داشت که ادامه بدهیم و اگر نادرست بود آن را اصلاح خواهیم کرد.
آزموده را آزمودن خطاست، ده ها سال به گونهای که شما فکر می کنید اقدام کردیم، نتیجه همان چیزی شد که امروز شاهدش هستید. آیا فکر نمی کنید راه دیگر را هم بهتر است امتحان کنیم؟
راه نو، فکر نو و مبارزه ای برای جهان بهتر...
فرهاد
افزودن دیدگاه جدید