رفتن به محتوای اصلی

پیامی از غزه

پیامی از غزه
مصاحبه لیبراسیون با دکتر محمد صلح
مترجم:

اسرائیل روز پنجشنبه، ۱۵ مه، تنها چند متر دورتر از بیمارستان “العوده” در جبالیا در شمال غزه را بمباران کرد. شیشه‌ها خرد شدند، درب از جا کنده شد و سقف فرو ریخت.

"محل بمباران، خیلی نزدیک بود. زخمی‌ها، به بیمارستان سرازیر شدند." دکتر محمد صلح، مدیر این مرکز درمانی – آخرین بیمارستان فعال در منطقه – در تماس ویدئویی با روزنامه‌ی لیبراسیون، با درد، از این بمباران سخن گفت. او ۴۲ سال دارد، سرش را تراشیده و چهره‌اش از خستگی مفرط حکایت دارد. پدر پنج فرزند است و از دسامبر ۲۰۲۳ پس از بازداشت خشن مدیر پیشین همین بیمارستان، دکتر احمد موهانا – که همچنان در بازداشت ارتش اسرائیل است – مسئولیت بیمارستان را به‌عهده گرفته است. از آن زمان، با وجود بمباران، محاصره و گرسنگی، او مقاومت کرده است. همراه تیمی خسته و فرسوده، همچنان به درمان بیماران ادامه می‌دهد. پس از نوزده ماه جنگ، او فریاد می‌زند: «فتل عام بی‌گناهان باید پایان یابد».

شمال نوار غزه چه شده است در پی ماه ها جنگ ویرانگر؟

هر روز بمباران می‌شود. فقط چهارشنبه، ۵۶ زخمی آوردند که هفت نفرشان کودک بودند. ۹ نفر جان باخته بودند. دختربچه‌ای که ۴ ماه بیش نداشت، هر دو پایش را از دست داد. چون بخش مراقبت‌های ویژه نداریم، مجبور شدیم او را به بیمارستان دیگری منتقل کنیم.

از آغاز تهاجم اسرائیل، شمال غزه بیشترین تخریب را دیده است. هیچ چیز وارد اینجا نمی‌شود. فاجعه‌ است. نه غذا داریم، نه آب، نه سوخت. حتی نان، که مهم‌ترین ماده غذایی است، نایاب یا بسیار گران شده. باید نزدیک به ۴۰ دلار خرج کنم تا بتوانم آرد بخرم و خانواده‌ی ۸ نفره‌ام را سیر کنم. بازارها خالی‌اند: نه میوه‌ای هست، نه شیر و نه تخم‌مرغ. فقط چند نوع سبزی بسیار گران پیدا می‌شود که آن‌ها را با سوختن چوب می‌پزیم، چون گاز نداریم.

سربازان اسرائیلی تنها یک کیلومتر از ما فاصله دارند. حملات هوایی هم دائمی هستند. گاهی برای کشتن یک عضو حماس، ۴۰ نفر را می‌کشند. و حتی آن فرد زنده می‌ماند… و این غیرنظامیان هستند که کشته می‌شوند: زنان، کودکان… اگر می‌خواهند کسی را بکشند، بکشند – ولی بی‌گناهان را رها کنند! آن‌ها تا کنون هم خیلی زجر کشیده‌اند. همه‌ی فلسطینی‌ها عضو حماس نیستند. ما انسان هستیم و فقط می‌خواهیم در صلح زندگی کنیم. من تنها نظر خودم را نمی گویم: ۹۰ درصد مردم غزه همین فکر را دارند. حتی در خانواده‌هایی که یکی از اعضا عضو حماس است، بسیاری به او می‌گویند: «برو، نمی‌خواهیم اینجا بمانی.»

چگونه می‌توان در بیمارستان بین غیرنظامیان و نیروهای حماس تفاوت قائل شد؟

بیمارستان یک مکان عمومی است. ما نمی‌دانیم چه کسی عضو حماس هست یا نیست – این وظیفه‌ی ما نیست. ولی ارتش اسرائیل می‌گوید اگر در بیمارستان اعضای حماس باشند، بیمارستان را هدف قرار می‌دهد. مشکل اینجاست که ما واقعاً نمی‌دانیم. ما مأمور امنیتی نیستیم، بلکه پزشک و پرستاریم. ما برای درمان اینجاییم. با این حال، آن‌ها بیمارستان را هدف می‌گیرند به بهانه‌ی از بین بردن یک نفر. و نتیجه این می‌شود که پزشکان کشته می‌شوند. سه پزشک تا کنون جان باخته‌اند، همچنین یک پرستار و دو نظافت‌چی.

زندگی روزمره‌تان چطور می‌گذرد؟

خانواده‌ام حدود ده ماه در چادری در جنوب زندگی کردند، قبل از اینکه بتوانند به شهر غزه برگردند. برای‌شان یک آپارتمان اجاره کردم – کاری که بسیار سخت و گران شده، چون قیمت‌ها سر به فلک کشیده‌اند. خیلی در رنج هستند. من خودم در بیمارستان زندگی می‌کنم. امکان بازگشت به خانه را ندارم. شب‌ها همان‌جا می‌خوابم، کنار تیمم. گاهی به دیدن خانواده‌ام می‌روم، یک وعده غذا با آن‌ها می‌خورم یا شب را پیش‌شان می‌مانم. ولی نگرانم که ارتش اسرائیل رفت و آمد به  شمال غزه را به‌طور کامل قطع کند، و و راه برگشتم به بیمارستان سد شود، چون کسی دیگر برای اداره‌ی آن نمی‌ماند.

اما می‌دانم که همسرم مراقب خانواده‌ام هست. او پرستار است، اما بیمارستان محل کارش که نزدیک مرز بود، همان ۸ اکتبر ویران شد. به همین دلیل، بیشتر وقت خود را به بیمارستان اختصاص داده‌ام تا خانواده‌ام. دیشب تا ساعت پنج صبح با تیمم بیدار بودم. باید به آن‌ها روحیه بدهم، حمایت‌شان کنم.

در چه شرایطی کار می‌کنید؟

از پایان آتش‌بس، در اضطرار دائمی هستیم. فقط نیم ساعت پیش، چهار خانه بر اثر حمله‌ی هوایی ویران شدند. هفت زخمی را آوردند. اورژانس ما فقط ۱۲ تخت دارد. بیشتر از این تعداد، بقیه مجروحان روی زمین می‌خوابند – اغلب اوقات، چنین است. همچنین بیمارانی داریم که زخمی نیستند، فقط مریض هستند. و از وقتی بیمارستان کمال عدوان در شمال غزه ویران شد، فشار روی ما بیشتر شده.

پیش از تهاجم، پنج بیمارستان در این منطقه خدمات ارائه می‌دادند. سه تای آن‌ها کاملاً از کار افتاده‌اند، یکی دیگر هم فقط در حد ناچیزی فعال است. تنها “العوده” به‌طور کامل کار می‌کند – حتی در جریان آخرین محاصره، که بیش از سه ماه طول کشید. هیچ‌گاه کارمان را متوقف نکردیم. روزانه به ۹۰۰ لیتر سوخت نیاز داریم، و در حال حاضر فقط با نیمی از ظرفیت کار می‌کنیم. از ژنراتورهای کوچک استفاده می‌کنیم، چون مصرف سوخت‌شان کمتر است. وقتی تعداد زخمی‌ها زیاد است، وضعیت خیلی دشوار می‌شود.

بیمارستان العوده از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ چندین بار هدف حمله قرار گرفته و سه بار نیز محاصره شده است…

اولین محاصره از ۵ تا ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳ بود. هجده روز که در آن سه نفر در داخل بیمارستان به ضرب گلوله‌ی تک‌تیرانداز کشته شدند. دومی، ۱۳ روز طول کشید، در مه ۲۰۲۴. در ۲۲ مه، ارتش اسرائیل وارد بیمارستان شد تا ما را مجبور به تخلیه کند. من مخالفت کردم. با سیزده نفر از تیم و بیماران ماندم. به سربازها گفتم: «اگر آمبولانس بیاورید و آخرین بیمار را ببرید، من هم می‌روم. وگرنه محل را ترک نمی کنم».

سومین محاصره طولانی‌ترین بود: از ۹ اکتبر ۲۰۲۴ تا ۱۹ ژانویه، یعنی تا زمان آتش‌بس – بیش از سه ماه. گاهی محاصره کامل بود. گاهی فقط می‌توانستیم در شعاع ۲۰۰ متری حرکت کنیم. ما ۶۸ نفر کادر درمانی در داخل بودیم. بیش از ۱۰۰ روز، ورود سوخت، دارو و غذا ممنوع بود. در سه روز پایانی، فقط یک ساعت در روز ژنراتورها را روشن می‌کردیم، فقط برای پمپ آب. اکسیژن نداشتیم. برای جراحی‌ها، از داروهای بی‌هوشی که ۹ ماه از تاریخ مصرفشان  گذشته بود، استفاده می‌کردیم.

فقط یک وعده غذا در روز می‌خوردیم – آن هم اگر می‌شد. یک روز، زنی در بیمارستان زایمان کرد. روز بعد، برای پناه گرفتن به جایی آن اطراف رفت. یک بمب روی آمبولانس افتاد. او و دوستش کشته شدند. نوزاد ۲۴ ساعت تنها ماند. کسی جرأت نزدیک شدن نداشت. سرانجام، نوزاد زنده ماند. ولی مادرش… سگ‌ها او را خورده بودند. سگ‌ها و گربه‌هایی که آن‌ها هم گرسنه بودند، شروع کرده‌اند به خوردن اجساد در خیابان‌ها. بیش از ۵۰۰ جنازه هنوز زیر آوارند، بعد از یک سال و نیم. خانواده‌ها فقط می‌خواهند عزیزان‌شان را دفن کنند. ولی گاهی فقط استخوانی باقی مانده است.

آیا خبری از مدیر پیشین بیمارستان، دکتر احمد موهانا، دارید که توسط ارتش اسرائیل در دسامبر ۲۰۲۳ دستگیر شده است؟

اسرائیلی‌ها با او خیلی بدرفتاری کرده‌اند و به او آسیب های خیلی سخت وارد زده اند… او را به‌شدت مجازات می‌کنند. و من واقعاً دلیلش را نمی‌فهمم. او هیچ نقش سیاسی یا نظامی ندارد. فقط یک پزشک است، یک متخصص بی‌هوشی. بیمارستان “العوده” یک سازمان غیردولتی است. هیچ ارتباطی با حماس نداریم.

چه پیامی می‌خواهید بدهید؟

این جنگ نیست، تجاوز است. دو طرف برابر در کار نیستند. ما از همه چیز محروم‌ هستیم: سوخت، دارو، آب. مردم درد می کشند. بیماری‌های پوستی زیاد شده، زخم‌ها درمان نمی‌شوند. دو روز پیش، دختر یکی از همکارانم بر اثر انفجار بمب پاهایش متلاشی شدند – و بدون درمان، شفا نمی یابد.

باید این وضعیت پایان یابد. آن‌هایی که کشته می‌شوند اعضای حماس نیستند، انسان‌های معمولی‌اند. برای یک عضو حماس، صد نفر بی‌گناه کشته می‌شوند. واقعیت این است که اسرائیل دیگر نمی‌خواهد فلسطینی‌ها در غزه باشند. می‌خواهند ما را بیرون کنند. ولی من چنین چیزی نمی‌خواهم. حاضر نیستم سرزمینم را ترک کنم. من ۴۲ سال دارم. بچه‌هایم باید تحصیل کنند، غذا بخورند. این زندگی و آینده آن هاست. اما در غزه، دیگر آینده‌ای نیست.

چند ساعت پس از تماس ما در روز پنجشنبه، حملات هوایی جدید اسرائیل ده‌ها نفر را در شمال غزه، از جمله در جبالیا، به قتل رساند. خواهرزاده و برادرزاده‌ی دکتر محمد صلح در میان قربانیان بودند.

جمعه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۶ مه ۲۰۲۵

منبع :

https://www.liberation.fr/international/moyen-orient/docteur-salha-directeur-dun-hopital-du-nord-de-gaza-tous-les-palestiniens-ne-sont-pas-membres-du-hamas-nous-sommes-des-etres-humains-comme-les-autres-20250516_ZRUGCJME3ZCX3BOR6F4ZL7B4WQ/

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید