نوشته راشل جکسون، از انتشارات یونیسف
6 چالشها و نوآوریها
6.1 چالشهای پاسخ سنتی به کار کودک در زنجیره های تأمین - ادامه
نگاهی به دیگر محدودیتها برای نظارت بر کار کودک
فراتر از موضوع شناسایی زنجیره تامین ردیف 4 یک شرکت واحد، دامنۀ دشواریها برای نظارت و دخالت متمرکز در وضع کار کودکان در این ردیف، بسیار گسترده است. حتی تمرکز بر نظارت بر کار کودک برای کار کودک در زنجیره تامین یک شرکت می تواند به جابجایی کودکان از یک مزرعه یا سایت به مزرعه یا سایت دیگری بیانجامد و موجب انتقال مشکل به جای رسیدگی به آن گردد. مثلاً، کمپینی برای جلوگیری از ورود کودکان به گروه خاصی از مزارع ممکن است آنها را به مزارع دیگری منتقل کند که در کمپین شرکت نمی کنند یا در همان زنجیره تامین نیستند. همچنین، تلاشها برای اطمینان از عدم توسل تعدادی از مزارع به کار کودکان، مانند تعاونیهای خاص کاکائو در ساحل عاج، میتواند تعداد زیادی از کودکان را از برنامههای هدفمند حذف کند. در مورد ساحل عاج، 60 تا 70 درصد نیروی کار در کشاورزی کاکائو از طرقی غیر از برنامههای نظارت بر کار کودکان شرکتهای بزرگ چندملیتی تأمین می شود، زیرا شرکتهای مذکور نه از طریق تعاونیهای سازمانیافته حاضر در زنجیرههای تامین مارکهای شناخته شدۀ شکلات، بلکه از طریق واسطه های غیررسمی فعالیت می کنند.
به طور مشابه، تمرکز بر کار کودکان در یک بخش در یک منطقه جغرافیایی، مانند مزارع پنبه در یک جامعه خاص، ممکن است کودکان را از آن بخش به بخشهای دیگر، مانند کار در کارگاه های آجرسازی، بکشاند. در بسیاری از موارد، جابجایی به یک بخش جدید حتی می تواند شرایط پرریسک تر یا خطرناک تری را برای کودکان ایجاد کند.
در هر دوی این سناریوها، کودکان از بازار کار کودک حذف نمیشوند و حمایت یا رفاه آنها از طریق مداخلات مؤثر تأمین نمیشود. بنابراین، موفق ترین رویکردها، رویکردهایی هستند که نه تنها بر حذف کار کودکان، بلکه بر اصلاح آن تمرکز دارند.
علاوه بر این، تلاشهایی که شامل مجموعه محدودی از عوامل می شود، به کنشهای محدودی هم منجر می شوند. به عنوان مثال، سازمانهای بخش خصوصی ممکن است تلاش کنند کار کودک را حذف کنند، اما کاری که آنها جدا از تلاشهای دولتی انجام میدهند ممکن است نتایجی را در حوزه محدودتری نسبت به زمانی که قرار است در سطح وسیعتری همکاری کنند، به بار آورد.
در بخش بعدی نمونههایی از رویکردهای نوآورانه را بررسی میکنیم. این رویکردها به برخی از این دشواریها میپردازند و مرزهای آنچه را که امروزه بهعنوان "کردار مناسب" شناخته میشود، گسترش می دهد.
7 رویکردهای نوآورانه
هیچ رویکرد واحدی برای پرداختن به کار کودک در زنجیره تامین بالادستی وجود ندارد. این یک موضوع پیچیده است و به یک پاسخ چندوجهی نیاز دارد.
اغلب، ترکیبی از رویکردهای بخش خصوصی و دولتی با استفاده از مشارکت و پلاتفرم های صنعتی می تواند منجر به تغییر محسوس و ماندگار شود. برخی از تلاشها برای تغییرات کوتاهمدت، برخی دیگر برای تغییرات طولانیمدت مؤثر خواهند بود و تنوع رویکردها – یعنی کاربست رویکردهای مختلف – می تواند ثمربخش باشد.
7.1 رسیدگی به علت اصلی
برای موفقیت، تلاش ها باید ناظر بر علت اصلی کار کودکان باشند. به طور کلی، علت اصلی این واقعیت نیست که کودک در شرایط ناامن یا خطرناک کار می کند. علت اصلی آن محرکی است که در ابتدا کودک را به کار وامی دارد. بنابراین، مداخله در وضع کار کودک، اگر پاسخی به علت اصلی شروع کار کودک ندهد، ممکن است کوتاه مدت و کم تأثیر باشد و در هر حال پایدار نخواهد بود. پرداختن به علت اصلی به معنای درک این است که چرا کودکان در یک جامعه خاص به بازار کار کشیده می شوند، و متعاقباً تعامل با عوامل محلی برای رفع علت اصلی.
در بخش کاکائو در منطقۀ غرب آفریقا، ترکیبی از نظارت عمومی و اعمال قوانین امریکا منجر به ایجاد مشارکتهای دولتی-خصوصی بیشماری شد، که در کنار اقدام برندهای خصوصی، نهادهای چندجانبه ای نیز با هدف حذف کار کودکان اقدام می کردند. بیش از یک دهه بعد، کار کودکان هنوز در بخش کاکائو در این منطقه بیداد می کند. ممکن است کاهشی جزئی در کار کودک در زنجیرههای تامین برند خاصی رخ داده باشد، اما افزایش تولید کاکائو با افزایش مطلق کار کودک و کودکان کار همراه بوده است؛ چالشی بزرگ ابعاد و پیچیده.
افزودن دیدگاه جدید